احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۲۳ سنبله ۱۳۹۸
فراخواندن زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ امریکا برای صلحِ افغانستان به کمیتۀ روابط بینالمللِ سنای این کشور و اظهارات سهیل شاهین سخنگوی گروه طالبان در شبکۀ الجزیره، همه نشاندهندۀ وضعیتِ دراماتیکِ گفتوگوهای صلح میتوانند باشند؛ گفتوگوهایی که به فرمایش و تأکید دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا آغاز شد و با توییتِ او ظاهراً در واکنش به کشته شدنِ یک سربازِ این کشور در حملۀ تروریستی طالبان در کابل، پایان یافت. در آغاز امریکاییها چنان خوشبین به نتایج این مذاکرات بودند که هیچ انتقادی را در مورد نحوۀ انجامِ آن برنمیتافتند و از همۀ طرفهای ذیدخل در مسالۀ افغانستان دعوت میکردند که از روند مذاکرات حمایت کنند. اما حالا نهتنها کاخ سفید خواهانِ ادامۀ گفتوگوها نیست که حملاتِ خود را بر گروه طالبان افزایش داده است. آقای ترامپ گفت که این حملات چنان شدت داشتهاند که در ظرفِ ده سال گذشته بیسابقه بودهاند و اشرفغنی زمامدار افغانستان نیز اعلام کرد که حداقل هزار جنگجوی طالبان در این حملات کشته شدهاند. اما از آن طرف، سهیل شاهین سخنگوی طالبان از شگفتزدهگی هیأت مذاکرهکنندۀ طالبان در مورد توقفِ گفتوگوهای صلح خبر داد و گفت که مذاکرات صلح در زمانی که میخواست به نتیجه برسد، پایان یافت.
زلمی خلیلزاد به کمیتۀ روابط بینالملل سنای امریکا دعوت شده تا در مورد جزییاتِ گفتوگوهای صلح به این کمیته معلومات دهد. معلوم نیست که اعضای این کمیته به گفتوگوهای صلحِ امریکا با طالبان خوشیبن بودهاند و یا خیر، ولی در میان سیاستمدارانِ امریکایی افراد زیادی بودند که از آغاز این گفتوگوها را بیحاصل میدانستند و معتقد بودند که طالبان گروهی نیست که بشود به آن اعتماد کرد. آنها میگفتند طالبان نه تنها پس از رسیدن به توافق صلح با امریکا روابط خود را با شبکۀ القاعده قطع نمیکنند بلکه زمینۀ حملاتِ دوباره به امریکا و کشورهای متحد آن را نیز فراهم خواهند ساخت و افغانستان دوباره به پایگاههای تروریستیِ ضد غرب تبدیل خواهد شد.
مسلماً این سخن زیاد دور از تصور هم نیست؛ زیرا طالبان با اعتقادات و باورهایی که دارند، به سادهگی میتوانند دوباره به یکی از تهدیدهای واقعی علیه منافعِ غرب تبدیل شوند. هیچ نشانهیی وجود ندارد که طالبان دست از اعتقاداتِ بنیادگرایانۀ خود برداشته باشند. آنها در زمانی که مصروف انجام مذاکرات صلح بودند، با شدت و قساوتِ تمام از مردم بیگناه و بیدفاع کشور قربانی میگرفتند؛ هیچ انعطافی در مواضعِ خود به وجود نیاوردند و یکسره بر خواستهای خودخواهانۀ خود پافشاری داشتند. حالا سوال اینجاست که امریکا چه سیاستی را میخواهد در قبال طالبان داشته باشد؟ آیا دوباره میخواهد گفتوگوهای صلح را از سر بگیرد؟
طالبان بدون شک از توقفِ گفتوگوهای صلح شوکه شدهاند و میخواهند که دوباره این روند آغاز شود. آنها حتا حاضر اند که در زمانِ کمتر و با انعطافِ بیشتر گفتوگوهای صلح را آغاز کنند؛ چون بدون تردید توان و امکانات جنگیِ سابق را در اختیار ندارند.
گفتوگوهایی را که امریکا آغاز کرده بود، هیچ دورنمای واقعی و خوشبینانه به دنبال نداشت. شاید بستر مقاومتِ مردمییی که به صورتِ خودجوش در حال شکلگیری است و چهرههای تازه را به میدان آورده، بتوان یکی از دلایلِ تجدید نظرِ کاخ سفید در مورد گفتوگوهای صلح دانست. در داخلِ کشور گفتوگوهای صلحِ امریکا با نگرانی دنبال میشد و فضای کشور دوباره در حالِ برگشت به سالهای مقاومت بود. بوی مسعود بزرگ را میشد دوباره حس کرد. میشد دوباره چهرۀ زیبا و پُر از امیدش را در کوهپایههای کشور دید. در میان مردم دوباره شوری تازه دیده میشد، همان شوری که آنها را در سالهای مقاومت چون صخره مقاوم ساخته بود. آیا این شورِ تازه از چشم سیاستگرانِ امریکا به دور مانده بود؟
بدون شک خیر. امریکاییها میدیدند که افغانستان بار دیگر در حال گرفتن تصمیمِ بزرگِ خویش است. این دلیلِ خوبی میتوانست باشد که نسبت به گفتوگوهای صلح تجدید نظر کرد. در آغاز امریکا به گونۀ شتابزده این گفتوگوها را به پیش میبرد و چندان نگران سرنوشتِ افغانستان نبود. حکومت هم که بود و نبودش به حالِ گفتوگوهای صلح هیچ تأثیری نداشته است. متأسفانه مردم افغانستان را حکومتهای ضعیف و فاسد همواره شرمنده کردهاند. در پنج سالِ حکومت وحدت ملی، بارها و بارها گزارشهای مستند مبنی بر عدم ارادۀ حکومت در قلع و قمعِ طالبان و دیگر گروههای دهشتافکن در ولایتهای تحت محاصرۀ کشور از سوی رسانهها به نشر رسید. بارها نیروهای امنیتی کشور قربانیِ مصلحتجوییها و تبانیهای قومی سرانِ حکومت شدند. در هلمند و کندز دهها بار نیروهای امنیتی از توقفِ عملیاتهای نظامی شکوه سر دادند و حتا نسبت به آن ابراز شک و تردید کردند، اما حکومت به دلایلِ نامشخص تلاش کرد که این همدلی و نزدیکیِ خود با طالبان را پنهان نگه دارد.
حالا هم وضع زیاد تفاوت نکرده است. حکومتِ افغانستان همان حکومتی است که طالبان را برادرانِ ناراضی و مخالفانِ سیاسی خوانده بود. همان کسانی سکانِ سیاستِ کشور را به دست دارند که بارها طالبانی را که دستهایشان به خونِ مردم سرخ بود، از زندانها آزاد کردند. حالا اما در زمان کمپاینهای انتخاباتی و وقتی بحثِ از دست رفتنِ قدرت به میان آمده است، چهرۀ مردمی و ملی به خود گرفتهاند و فریاد میزنند که «ای وطن میسازمت، آخر خودم میسازمت!»
Comments are closed.