احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:BobMckerrow/ برگردان: سیاسنگ - ۳۰ سنبله ۱۳۹۸
کابل/ ۳۰ جولای ۱۹۹۶
تقریباً چهار سال در افغانستان زندهگی کردم: بار اول در ۱۹۷۶ و بار دوم از ۱۹۹۳ تا پایان ۱۹۹۶٫ پس از شرح جزییات کتابی که با عنوان «کوهسار پندارهای ما: افغانستان» روی دست داشتم، از فرمانده [احمدشاه] مسعود خواستم به برخی پرسشها پاسخ دهد تا در نوشتن کتاب با من کمک کند. بریدههایی از آن گفتوگو را در اینجا تقدیم میدارم:
آگاهی در مورد استفاده از کوهها منحیث پایگاه جنگی در برابر شورویها را از کجا گرفتید؟
مسعود: قیام ناکام ۱۹۷۳ علیه محمدداوود مرا در شناخت کوههای کنر و لغمان یاری رساند. وقتی پنجشیر را ترک گفتم، بیست سال داشتم و در هنگام آن شورش ناکام بیستوچهارساله بودم. از سپری کردن روزگار نوجوانی با کوهنوردی در پنجشیر تجربۀ زیاد حاصل کردم.
بارها در زمستان از شیب درهها گذر داشتید. آیا گواه مرگ قربانیانِ سرما و برفکوچ و… بودید؟
مردمانِ زیادی را میدیدم که از سرما، خستهگی و لغزش برفکوچ میمردند. یخبردهگی (فاسد شدن اعضای یخزدۀ بدن) فراوان بود.
از کوهها منحیث وسیلۀ جنگ کار میگرفتید یا به مثابۀ دوست، یا چیز دیگر؟
کوهها بهترین پایگاه برای نبرد هستند: هم سنگر و هم پناهگاه، بهترین زمینه برای جنگهای چریکی.
در جریان سفرها در کوهساران، متوجه شدم که بسیاری از مردمان خواندن و نوشتن نمیدانند و متن قرآن را کم میفهمند یا کمتر در حافظه دارند؛ ولی میتوانند ساعتها یا روزها از یاد شعر بخوانند، البته اشعار شاعران فارسیزبان که آشکارا از تصوف الهام گرفته بودند. درست میگویم؟
[مسعود با خنده:] اینجا به کشف خاصی نایل آمدهاید. شاید درست میگویید.
در بسیاری فرهنگها مردم کوهها را نیایش میکنند، مانند جشن سالانۀ نوروز در مزار که به [پاکیزهگی] برف باور دارند. با دیدن کوهها چه حسی در شما بیدار میشود؟
کوهسار برای من یادآور گذشته است. وقتی کوهها را میبینم، عشق در دلم موج میزند. وقتی در کابل هستم، گویی محاصره شده باشم، احساس خستهگی میکنم. وقتی چشمم به هندوکش میافتد، افق جدیدی به رویم باز میشود.
اگر بخواهید جایی در یک گوشۀ افغانستان را برای زیستن برگزینید، کجا خواهد بود؟
پنجشیر!
وقتی احمدشاه درانی در دهلی میزیست، شعر دلانگیزی در فراق کوههای افغانستان سرود. [شاید منظور این دو مصراع است: «د ډیلی تخت هیرومه چې را یاد شی/ زما د ښکلې پښتونخوا د غرو سرونه»] آیا دل شما در جریان سفر برای کوهها تنگ میشود؟
آری، احساسی همانند آنچه احمدشاه درانی سروده بود، میداشته باشم.
در زبان لاتین میگویند: «کوهنوردها همواره آزاد هستند». این گفته شاید در افغانستان عیناً صدق کند؟
آن گفتۀ لاتین خوشم آمد. در فارسی سخنی داریم: اگر در آبادی [شهر] میان افغانها جنگ شود، کمزور کشته میشود. آنکه به کوه میرود، گرفتار نمیشود.
یکی از نگهبانانم به نام معراج مرد سرسختی از دامان کهسار بود. در جریان حملۀ بزرگ نظامی دشمن در تخار جان سپرد. سندی گال مرگش را فلم گرفت و نامش را گذاشت: «اندوه یک ملت» … معراج از پنجشیر پیاده از کوتل میگذشت، به نجراب میرفت، بوجی ده سیرۀ گندم را بر پشت میگذاشت و دوباره از خموپیچ کوهها گذشته پشتارۀ گندم را به خانه میآورد. سفرش بیشتر از بیست ساعت را در برمیگرفت و هرگز در نیمۀ راه نمینشست تا دم تازه کند. باورم نمیشود که کوهنورد مسلکی بتواند مانند ما کوهگردی کند؛ چون تجربۀ بهتر داریم. کوهنوردان افغان غالباً نیم شب برمیخیزند و کوهها را زیر پا میگذارند.
آنچه شاعران فارسی و پشتو در اشعارشان مشترک دارند، بیان عشق شدید به کوههاست. موافق هستید؟
آری، دوست داشتن کوهها در دل همه افغانها – صرفنظر از تعلقات قومی شان – نهفته است.
در جریان نگارش کتاب دریافتم که افغانستان سه کُهمرد بزرگ داشته است: سکندر کبیر، بابر و شما. نظرتان چیست؟
آنان کوهها را از نزدیک میشناختند. «بابرنامه» را خواندهام و با شما موافقم که او با کوهها آشنایی خوب داشت. یکی از عوامل بزرگ برای یک رهبر چگونهگی استفاده از کوههاست: هم منحیث سنگر و هم به حیث پناهگاه. در جریان جنگ با شورویها نیاز داشتیم تا هندوکش – از قلههای پامیر تا کوه بابا و سراسر سلسله کوههای شمال و جنوب آن – را تسخیر کنیم. کوهساران به درد ما میخوردند، باید آنها را خوب میشناختیم.
پیش از رفتنتان، میخواهم سپاسگزاری کنم. ادارۀ صلیب سرخ به رهبری شما خدمات بزرگی به مردم افغانستان انجام دادهاست. وقتی سازمان ملل در جنگهای کابل دفاترش در کابل را بست، صلیب سرخ پایید و کار کرد. به ملل متحد میگویم: باید مانند صلیب سرخ اینجا میماندید.
متحدین ما – وقتی با شورویها میجنگیدیم – افغانستان را میستودند، ولی همان کشورها اکنون دربارۀ ما تبلیغات منفی پخش میکنند.
تشکر برای نوشتن کتاب تان دربارۀ افغانستان. صمیمانه خواهش میکنم آن را به دری ترجمه کنید.
کانادا، هفتم سپتمبر ۲۰۱۸
Comments are closed.