آیا مـردم دیگـر به «دمـوکراسـی» بـاور نـدارند؟

گزارشگر:عبدالقادر فقیـرزاده - ۰۸ میزان ۱۳۹۸

ششم میزان، افغانستان ظاهراً شاهدِ یکی از بزرگ‌ترین اتفاقاتِ حیاتِ سیاسی‌اش بود. روز شنبه ۶ میزان ۱۳۹۸ انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان برگزار گردید. در این انتخابات که با ده‌ها اما و اگر برگزار شد، اگرچه میزان دقیقِ مشارکتِ مردم تاهنوز توسط کمیسیون مستقل انتخابات اعلان نگردیده، اما حضور کم‌رنگِ مردم در مراکز رای‌دهی در مرکز و ولایاتِ مختلف نسبت به انتخابات‌های قبلی کاملاً مشهود بوده است.
mandegarاما پرسشِ اصلی‌یی که مطرح است این‌که: چرا در این دور از انتخابات با وجود تدابیر قویِ امنیتی، مردم در پای صندوق‌های رای حضور نیافتند؟ چه دلیلِ محکمی می‌تواند کم‌رنگ بودنِ اشتراک مردم در انتخابات را تحلیل و تبیین کنـد؟
تهدیدات امنیتی بر اذهان عموم، از علت‌های اصلیِ عدم اشتراکِ مردم در پروسۀ انتخابات خوانده شده است؛ ولی بدون شک دلایلِ مهم‌ترِ دیگری را نیز در این رابطه می‌توان برشمرد:

۱٫ بی‌باوری شهروندان نسبت به وعده‌های دروغینِ نامزدان: یکی از عواملی که باعث جلبِ مردم نسبت به سیاسیون، رهبرانِ سیاسی و در نهایت پروسۀ ملی انتخابات می‌شود، برنامه‌ها و وعده‌هایِ نامزدانِ انتخابات است که در هنگام کارزارهای انتخاباتی به ملت پیش‌کش می‌نمایند. اما رهبران سیاسی افغانستان، در چندین دور انتخابات قبلی، به هر آن وعده‌یی که به ملت داده بودند، عمل نکردند. چنان‌که در نتیجۀ انتخابات ۲۰۱۴ حکومت وحدت ملی با وعده‌های بسیار کلان شکل گرفت ولی در نهایت به گِل نشست. از تحققِ پروژۀ تاپی تا قرار گرفتنِ افغانستان در چهارراه اقتصاد منطقه و جهان، از تأمین امنیت سرتاسری تا حکومت‌داری خوب، از مبارزۀ وسیع با فساد اداری تا ایجاد دو میلیون شغل و همچنان ده‌ها وعدۀ دیگری که در حدِ دهن‌کجیِ کمپاین انتخاباتی باقی ‌ماندند. از همین رو باید گفت که یک عاملِ عمده در شرکت نکردنِ شهروندان در پروسۀ انتخابات، همین بی‌باوریِ آن‌ها نسبت به برنامه‌ها و وعده‌های کمپاینیِ نامزدان است.

۲٫ محدودیت در رای‌دهی به‌واسطۀ استیکر: استفاده از استیکر و بایومتریک در کاهشِ تقلب بدون شک مؤثر می‌باشد، اما بی‌تردید که یکی از چالش‌ها و موانع برای شهروندان در استفاده از حقِ رای همین استفاده از استیکر بوده است. از زمانی که ثبت‌نامِ رای‌دهنده‌گان آغاز شده تا امروز، حدود یک‌ونیم سال می‌گذرد. یقیناً در این مدت زمان، صدها هزار نفر از محلی به محلِ دیگر، از شهری به شهرِ دیگر و حتا از یک ولایت به ولایتِ دیگر مسافرت کرده‌اند. این جمعیتِ قابل توجه، بنا بر عدم حضور در محلی که ثبت نام کرده‌اند، نتوانسته‌اند از حقِ رای‌شان استفاده کنند.
استفاده از استیکر و سیستمِ بایومتریک باید به گونه‌یی تنظیم شود که شهروندانِ علاقه‌مند به حضور در انتخابات را به یک محل و مرکزِ رای‌دهی منحصر نسازد.

۳٫ بی‌باوری شهروندان به پروسۀ انتخابات: افغانستان از سال ۲۰۰۱ نظام جدیدی را به نام «دموکراسی» تجربه می‌کند. یکی از مؤلفه‌های مشروعیت نظام دموکراسی، انتقال قدرت از یک فرد و گروه به افراد و دسته‌هایِ دیگر به‌طور مسالمت‌آمیز است. این انتقال قدرت توسط پروسه‌یی به نام انتخابات (Election) صورت می‌پذیرد. در ضمن این‌که برایند پروسۀ انتخابات با موارد خاص مشروعیت می‌یابد؛ در افغانستان این چهارمین‌بار است که انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌گردد. برای مرتبۀ چهارم است که زعامت از یک محور به دسته‌یی دیگر انتقال پیدا می‌کند. از سال ۲۰۰۴ که اولین انتخابات در افغانستان برگزار گردید تا امروز (۲۰۱۹)، مردم افغانستان صدها خطر و تهدیدِ جدی را به جان خریده و به پای صندوق‌های رای رفته‌اند. از اولین انتخابات ریاست‌جمهوری تا امروز، هیچ انتخاباتی بدون دردسرِ جدی، تقلب، جعل‌کاری و تزویر نبوده و آرایِ مردم همواره مورد استحقار قرار گرفته است. در انتخابات ۲۰۱۴ مردم با اشتراکِ پُرشور و میلیونی‌شان تمثیل دموکراسی کردند، قربانی دادند و به بهای قطعِ انگشت و جان‌شان به پای صندوق‌های رای حاضر شدند تا سرنوشت‌شان را رقم بزنند. اما شاهد بودیم که چگونه بحران ایجاد شد و دستِ سوم آمد و نتیجۀ دلخواهش را بر سرنوشتِ ملت تحمیل کرد. در آخرین مورد، انتخابات پارلمانیِ ۱۳۹۷ که با استقبال گرم و سرنوشت‌سازِ ملت مواجه گردید؛ همه دیدند که زر و زور بر ارادۀ ملی و مردمی غالب شد. کمیسیون‌های انتخاباتی نیز نتوانستند استقلالیتِ خویش را به منصۀ ظهور برسانند و با صداقت و قاطعیت پاسدارِ آرای مردم باشند.
بنابراین، ملت افغانستان دیگر به این باور رسیده که هرقدر ایثار و قربانی نسبت به این پروسه به خرج دهد؛ این خارجی‌ها هستند که با تطمیع و تهدید زعیمِ کشور را تعیین می‌کنند. مردم به بی‌کفایتیِ رهبران سیاسی و حکومت‌مردان یقین کامل یافته‌اند و به این درک رسیده‌اند که دیگر نمی‌توان به این رهبرنماها اتکا و اعتماد کرد.

۴٫ عدم برگزاری هم‌زمانِ انتخابات شورای ولایتی و شورای ولسوالی با ریاست‌جمهوری: انتخابات ریاست‌جمهوری ۶ میزان ۱۳۹۸، اولین انتخاباتی بود که بدون گذاشتن هم‌زمانِ صندوق‌ها برای نامزدان شوراهای ولایتی و ولسوالی برگزار گردید.
در دوره‌های قبلی انتخابات ریاست‌جمهوری، صندوق‌های نامزدوکلای شورای ولایتی هم‌زمان با انتخابات ریاست‌جمهوری گذاشته می‌شد. یکی از عواملِ بزرگی که مردم به گونۀ پُرشور به پای صندوق‌های رای می‌رفتند، تشویق و تبلیغِ هزاران نامزدوکیلِ شورای ولایتی به اقارب، دوستان و هواداران‌شان بود. مردم در نقاط مختلفِ افغانستان برای گزینش وکلای شورای ولایتی، با حضور گسترده از انتخابات ریاست‌جمهوری نیز استقبال می‌نمودند.
یکی از عواملی که باعث کم‌رنگ شدنِ حضور مردم در انتخاباتِ جاری شد، همین عدم برگزاریِ هماهنگ و هم‌زمانِ انتخابات‌های ریاست جمهوری، شورای ولایتی و شورای ولسوالی بود. این اتفـاق، در مرکز و در نقاط دور از مرکز(کابل) نیز علاقه و اشتیاقِ مردم را به مشارکت در پروسۀ انتخابات کاهش داد.
با این وجود، پیش‌بینی‌ها از اشتراکِ حدود ۲ میلیون رای‌دهنده از میان ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار ثبت‌نام‌شونده‌ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۶ میزانِ سال روان حکایت دارد؛ اما تا هنوز کمیسیون مستقل انتخابات ارقامِ دقیق و قاطعی از سطح اشتراکِ مردم در پروسۀ انتخابات اعلام نکرده است.
در کنار موارد ذکر شده و شاید هم ده‌ها مورد دیگر، تهدیدات جدیِ امنیتی از سوی طالبان و ده‌ها گروهِ دیگر نیز در عدم اشتراکِ مردم در انتخابات مؤثر واقع گردیده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.