گزارشگر:نثاراحمـد فیضی غوریانی - ۱۴ میزان ۱۳۹۸
تقلب در انتخابات ریاست جمهوری اینک چنان آفتابی و اظهرمنالشمس شده که دیگر حتا نیاز به سند و مدرکِ معتبر هم ندارد. در میان تیمهای انتخاباتی، تیم دولتساز به بیشترین، گسـتردهترین و سازمانیافتهترین نوع تقلبهایِ انتخاباتی متهم است. این تیم که در انتخابات سال ۱۳۹۳ نیز بیشترین تقلبهایِ سازمانیافتۀ انتخاباتی را انجام داده بود، اینک با استفاده از تجربههایِ آن دوره و به کارگیری شیوههای تازه، موفق شده که آرای زیادی را به نفعِ خود به صورتِ خیالی وارد صندوقهای رایگیری کنـد.
همین که برخی از حمایتگرانِ این تیم از زبانِ زور سخن میگویند و خواهان وارد کردنِ آرای غیربایومتریکشده در روند شمارش آرا هستند، خود نشان از تقلبهای گستردۀ آن دارد. کارشیوۀ شمارشِ آرا و برخورد با افراد متقلب بهوسیلۀ قانونِ انتخابات کاملاً روشن و واضح ساخته شده و نیاز نیست که کمیسیونهای انتخاباتی در این خصوص تعلل کننـد و یا تحت نفوذ افراد قدرتمندِ حکومتی قرار گیرند.
دموکراسی و انتخابات افغانستان، دوران بحـرانی و دشوارِ خود را میگذارند. کاهش سطحِ شرکت کنندهگان در انتخابات سال روانِ ریاست جمهوری نشان داد که اعتماد مردم نسبت به سلامت و عـدالتِ انتخاباتی به میزانِ بسیار زیادی صدمه دیده است. آغاز بیاعتمادی شهروندانِ کشور به روندهای دموکراتیک و ملی از چند سال به اینسو به دلیلِ نارکارآمدی و عدم کفایتِ کاریِ کمیسیونهای انتخاباتی کلیک خورد و با برگزاری انتخابات پارلمانی در سالِ گذشته و انتخابات سال روانِ ریاست جمهوری به اوجِ خود رسید.
کمیسیونهای انتخاباتی متأسفانه هم در انتخابات پارلمانی سالِ گذشته و هم در انتخابات سال روانِ ریاست جمهوری دچار اشتباهات و خبطهای غیرقابلِ گذشت شده اند که کُلِ سلامت و اعتمـاد مردم به انتخابات را زیر سوال برده است. مردم سخنِ بسیار واضح و روشنی دارند؛ آنها میگویند وقتی نتیجۀ انتخابات را آرایِ پاکِ آنها تعیین نمیکند و تقلب و مهندسیِ آرا حرفِ آخر را میزند، رفتن به پای صندوقهایِ رای و قبولِ اینهمه تهـدید و تکلیف چه معنایی دارد؟ آیا حیف نیست که هم قربانی بدهیم و هم رایِ ما علیهِ ما مورد استفاده قرار گیرد؟
بنا به آنچه گفته شد، انتخابات سالِ روان، آزمونِ کارآمدی برای نهادهای انتخاباتی نیز هست. این نهـادها باید تلاش کنند چهرۀ غیرقابلِ اعتمادی را که از آنها در سطحِ جامعه به وجود آمده، با ارایۀ نتایجِ قابل قبول برای تمام طرفهای انتخابات و از همه مهمتر شهروندانِ کشور، به یک چهرۀ قابل اعتماد و باور تبدیل کننـد. از سوی دیگر فراموش نکنیم که اگر در این دوره کمیسیون انتخابات نتواند خود را از نفوذ زورگویانِ حکومتی و به ویژه تیم «دولتساز» نجات دهد، کشور را بدون کمترین تردید وارد فاز بحـرانهایِ غیرقابلِ مهار خواهد کرد. این موضوع را کشورهای متحدِ افغانستان و سازمان ملل متحد که مسایل را از نزدیک زیر نظر دارند، به خوبی دریافته اند و پی هم به سـرانِ حکومت هشدار میدهند که در ارایۀ انتخاباتِ خوب و قابل قبول برای مردم از هیچ تلاشی دریغ نورزند.
اما آنگونه که قراین و شواهد حکایت میکنند، متأسفانه تیم «دولتساز» بدون توجه به عواقب ویرانگرِ تقلب و مهندسی آرا، تمام سعی و تلاشِ خود را وقفِ پیـروزی در انتخابات به هر قیمتِ ممکن کرده است؛ تقلبهایی که در زمان برگزاری انتخابات در ششـم میزان و پس از آن از این تیم انتخاباتی گزارش شده، کفایت میکند که با برخورد قانونی و جدیِ کمیسیون شکایاتِ انتخاباتی روبهرو شود. در قانون انتخابات، این مورد وضاحت یافته که اگر میـزان تقلبِ یک نامزد از حدِ معین و قابلِ تحمل فراتر برود، کمیسیون شکایاتِ انتخاباتی حق دارد که حکم به حذفِ نامِ نامزدِ خاطی و یا ابطال کُـل آرای آن بدهد. به نظر میرسد در این خصوص به اندازۀ کافی سند و مدرک از سرتاسر نقاطِ کشور جمعآوری شده و در اختیار کمیسیون شکایاتِ انتخاباتی قرار گرفته است. حالا نوبت کمیسیون شکایات انتخاباتی است که مسوولیتِ میهنی و تاریخیِ خود را در قبال مردم و آینـدۀ سیاسیِ کشور انجام دهد و نگذارد که افتضاح جهانیِ انتخابات سال ۱۳۹۳، یک بارِ دیگر باعث بدنامیِ کشـورِ ما شود و افغانستان با روزهای سخت و بسـیاردشواری روبهرو شود که بدون شک در صورتِ تفوقِ تیـم متقلب به وجود میآید.
انتخاباتِ امسال از هرجهت برای کشور و مـردم ما، انتخاباتی سرنوشتساز است. حکومتی که به دنبال اعلام نتایج انتخابات، زمام امور کشور را به دست میگیرد، با سوالها و چالشهایِ مهمی مواجه است. بحث صلح با طالبان، ایجاد زمینههای اقتصادی برای بهبود وضعیت کشور و تأمین امنیت، از مهمترین مسایلی است که در برابر حکومتِ آینده قرار دارد. اگر حکومت آینده مورد اعتمـاد مردم نباشد و چون حکومت فعلی، چالش مشروعیت را در بطنِ خود بپـروراند، بدون شک نخواهد توانست که از پسِ مشکلاتِ حاد جامعه بیرون شود و افغانستان را به سـاحل امن و ثبات برساند.
Comments are closed.