احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ میزان ۱۳۹۸
رییسجمهور ایالات متحدۀ امریکا برای بارِ چندم تأکید کرده است که نیروهایش را از افغانستان خارج میکند. آخرینبار او در یک برنامۀ انتخاباتی با هوادارانش این موضوع را مطرح کرد و گفت که وقتِ آن فرا رسیده است که نیروهای امریکایی این جنگِ نوزدهساله در افغانستان را بگذارند و به خانههایشان برگردند.
این سخنانِ ترامپ در دو سالِ اخیر بارها شنیده شده، اما اعتراضهایی هم در برابرِ آن وجود داشته است. برخی از نظامیانِ امریکایی و برخی از تحلیلگران در افغانستان میگویند که در صورت خروجِ نیروهای امریکایی از افغانستان، این کشور تماماً به کامِ طالبان سقوط خواهد کرد. تجاربِ تاریخی نیز چنین پیشبینییی را تأیید میکند. جنگ ویتنام که سرانجام با گفتوگوهایِ صلح میان شورشیان و امریکاییها در نشستهای پاریس به اتمام رسید، منجر به آن شد که دولتِ امریکا به طولانیترین حضور نظامیاش تا آنزمان در بیرون از مرزها پایان دهد. امریکاییها در یک تقسیماوقاتِ فشرده از ویتنام خارج شدند و همزمان با آن، از حمایت مالیِ از دولتِ آنکشور قطع علاقه نمودند و سرانجام بیشتر از یک سال، دولتِ ویتنام در برابر شورشیان تاب نیاورد و سقوط کرد. عین شرایط، پیش رویِ افغانستان قرار دارد، فقط با این تفاوت که مصادیق و معیارها و بسترهایِ شورشگری در این دو کشور متفاوت بوده است. به عبارت دیگر، جغرافیا و عواملِ مادی و معناییِ جنگ ویتنام با افغانستان متفاوت است؛ اما احتمال خروجِ نیروهای امریکایی در تعاملِ مستقیم با شورشیان/ طالبان، به عنوان نقطۀ اشتراک بر سرِ جایِ خودش باقی است.
در افغانستان بسیارند کسانی که باور دارند امریکا این کشور را ترک نخواهد کرد. بهخصوص بعد از توییتِ دونالد ترامپ و سخنانِ او مبنی بر دفن شدنِ گفتوگوها با طالبان، این باور شدت گرفته که امریکا به حضور در افغانستان ادامه خواهد داد. اما اکنـون که ترامپ بارِ دیگر بحث خروج نیروهایش را مطرح کرده است، برخیها از رفتنِ آن کشور میگویند و برخیها هنوز هم از ماندنِ آن میسرایند.
اینکه امریکا میرود یا خیر، بحثیست که باید جداگانه به بررسی گرفته شود؛ اما مسالۀ این نوشتار «برنامۀ دولت افغانستان در صبحِ خروج احتمالیِ نیروهای امریکایی از افغانستان» است.
قراین نشان میدهد که دولت افغانستان جز لاف و شعار، هیچ برنامهیی در این قبال ندارد؛ حال آنکه طالبان برنامۀ نظامی-سیاسیشان را در فردایِ خروج از همین اکنون سنجیده و در چانته دارند. دلیلِ بیبرنامهگیِ دولت افغانستان هم ایناست که سیاست و قدرت در افغانستان بیشتر پروژهیی شده و سکاندارانِ اصلیِ قدرت از رهگذر پروژه و مؤسسات و رابطۀ خارجی به جایگاه رسیدهاند و با پول خارجی به پیش رفتهاند و بیشتر هم به کانالهایی پاسخگو هستند که از آن بیرون تراویدهاند. آنها میدانند که در صورت خروج نیروهای امریکایی، آنان هم از کشور خارج خواهند شد. اما این مردمِ افغانستان هستند که در فردای احتمالیِ خروج کامل نیروهای امریکایی، باید چوبِ ندانمکاریهایِ سیاستمدارانِ پروژهیی را بخورند و مصیبتهایِ بیشمار را تحمل کنند و ناگزیر از نو سرنوشتِ خود را بنویسند!
بسیار بدیهیست که وقتی امریکا بهسانِ ویتنام افغانستان را به حالِ خودش واگذارد، دولت بدون حمایتِ خارجی از هم میپاشد و طالبانِ مسلح اعلامِ پیـروزی و انتقام میکنند و گروههای سیاسیِ دیگر هم برای بقایِ خویش دست به تفنگ میبرند و جبهاتِ جنگی شکل خواهد گرفت که در نتیجۀ آن، افغانستان بارِ دیگر به مکانی برای تهدید نظم و امنیتِ جهانی و تقاطعِ مداخلاتِ بیرونی تبدیل خواهد شد. زیرا در عدم حضور امریکا، گروههای ایدیالوژیکِ در حال مبارزه، از جمله داعش، دمِ تازهیی خواهند یافتـ مگر اینکه طالبان به نیابت از امریکا در برابرِ همۀ آن گروهها بجنگد.
مسلماً امریکا در صورت خروج، پیشبینِ همۀ این احتمالات است؛ اما آقای غنی به عنوان رییس دولتِ افغانستان صرفاً از بحث خروج نیروهای امریکایی همچون یک کارت در بازیهای انتخاباتی سود میجوید. از نظر تیـم او، تهدید به خروج نیروهای امریکایی، زمینۀ خوبی را برای تمکینِ مردم به نتیجۀ یک انتخاباتِ ناسالم فراهم میسازد.
Comments are closed.