گزارشگر:بهزاد برمک / استاد اکادمی کوشا - ۱۰ عقرب ۱۳۹۸
زنان، نقش بسیار مهمى در آموزش جامعه و در سطوح و عرصههای مختلف دارند. ایشان به دلیل جایگاه و سهم بارز و مشخصی که در تربیت و رشد نسلهاى آینده دارند، از مهمترین عوامل منتقلکنندۀ فرهنگ و یا به عبارت دیگر: حاملان و ناقلان آفرینشها و انگارهای فرهنگی به شمار میروند.
به واسطۀ زنان، بسیاری از سنتها و آموزههای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، فردی و جمعی پایدار به نسلهای بعدی انتقال مییابد یا در اثر نادیده گرفتن و کم اهمیت جلوه دادن از سوی آنها، کمرنگ شده و یا از بین میرود.
اگر دقیق شویم ـ نخستین نقش زنان، آموزش است. به جرأت میتوان گفت اولین شغل زنان در جهان، معلمى است. وقتى کودکى، متولد مىشود باید مادرش به وى بیاموزد که چطور راه برود، حرف بزند و با دیگران ارتباط برقرار کند که نقش اصلى مادران (زنان)، آموزش فرزندان در خانواده میباشد.
مادر در سطوح بالاتر، دانشآموز را آموزش میدهد و به دانشجویان درس میدهد. کودکان در خانواده اطلاعات اولیه یعنی چگونه بودن، چگونه سخن گفتن و چگونه با دیگران ارتباط برقرار کردن را یاد میگیرند؛ مواردى که نقش کلیدى در موفقیت یا شکست افراد در فعالیتهاى خانوادهگى و اجتماعى آنان را در آینده بازتاب میدهد.
بنیاد جامعه، خانواده است و خانوادههاى آموزش دیده، جامعه آموزش دیده را به ارمغان میآورند. از منظر دیگر اگر آموزش را یکی از ارکان توسعه بدانیم ـ بدون در نظر گرفتن زنان که نیمى از پیکر جامعه اند، دست یافتن به توسعه و آموزش عمومى میسر نخواهد بود. زنان، معلمان واقعى جامعه هستند. آنچه زنان انجام می دهند، اثرات مثبتی میتواند در پروژههاى توسعهیى داشته باشد.
نکتۀ مهم این است که نقش فعال عقیده، فرهنگ، عنعنه و سیاست دولت مردان در این میان برازنده است و حتا تعیینکننده نیز میباشد. از همین روست که زمانی برای زنان در تمامی جهات زندهگی، از جمله تعلیم و تربیه، جایگاه با اهمیت داده شود، گویای این حرف شاعر، مصداق و مِلاک عمل مییابد:
چو زن تعلیم دید و دانش آموخت /// روان و جان به نور بینش افروخت /// به هیچ افسون ز عصمت برنگردد /// به دریا گر بیفتد تر نگردد /// چو خور بر عالمی پرتو فشاند /// ولی خود از تعرض دور ماند /// چو در وی عفت و آزرم بینی /// تو هم در وی به چشم شرم بینی /// تمنای غلط در وی، محال است /// خیال بد در او کردن، خیال است. (ایرج میرزا)
در فرجام میشود گفت در بعضی از برهههای زمانی، عکس نوشتههای بالا به کرسی عمل قرار میگیرد؛ بدین معنا که برای زنان حقوق داده نمیشود و زن را کالای دست دوم، ضعیف، ناقص وغیره مینامند؛ بدین اساس حق آموزش و پرورش را نیز از آنها، دریغ میدارند بدون اینکه به ندای زنان گوش فرا دهند که میگویند: «چراغ معرفت را از وجودم گرفتند /// ظلم بر جانم نمودند /// به دست جهل گشتم زنده در گور /// بنام ننگ قربانم نمودند.» حالانکه اگر زن، دانش آموزد و ادب را فرا گیرد، از هر پلشتی و زشتی برکنار میماند.
Comments are closed.