احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۱۱ عقرب ۱۳۹۸
کمکاریهای کمیسیون انتخابات زیر نامِ «شفافیت» و «جداسازی آرای پاک از ناپاک»، دیگر به هیچ صورت توجیهپذیر و قابل قبول برای رایدهندهگانِ کشور نیست. تغییر در تقویم انتخاباتی و ریختوپاشهایی که در کمیسیون انتخابات صورت میگیرند، همه نگرانکننده و تشویشبرانگیزند. وقتی نتایج انتخابات پارلمانی جنجالی شد و ماهها به درازا کشید، آقای غنی که در اصل مسببِ همۀ آن مشکلات بود، اعلام کرد که سیستمی را در انتخابات ریاست جمهوری به وجود میآورد که نتیجۀ انتخابات بهواسطۀ آن ظرفِ دو روز اعلام شود. او به همین منظور، اعضای کمیسیونهای قبلی را از کار برکنار و سپس به دادستانی معرفی کرد و به جای آنها افراد تازه را در رأس کمیسیونهای انتخاباتی قرار داد. اما دیده شد که بازهم تغییری در سیستم انتخـاباتی رونما نشد و مشکلات همچنان به جای خود قرار دارند.
پرسش اصلی این است که چه موانعی سبب میشوند نتایج انتخابات چنین با تأخیر و در میـان موجی از تردید و شک اعلام شود؟ آیا کمیسیونهای انتخاباتی به اندازۀ کافی در شمارشِ آرا نقش غیرجانبدارانه بازی میکنند و یا اینکه در خدمتِ هدفهای یک تیم قرار گرفتهاند؟ آیا سلامت انتخابات زیر سوال نرفته است و تمام موادِ حساس انتخاباتی از دستبرد عاملان تقلب و جعلکاری به دور اند و یا اینکه مثل مورد شکسته شدن قفل، هنوز کسانی میتوانند بهسادهگی خود را به ابزارهای انتخاباتی برسانند و دست به تقلب و جعلکاری بزنند؟
اینها سوالهایی اند که متأسفانه بیپاسخ باقی ماندهاند. اعضای ارشد کمیسیونهای انتخاباتی که در روزهای نخست پس از برگزاری انتخابات، از سلامت و شفافیتِ نتایج انتخابات اطمینان میدادند، حالا کمتر در این خصوص حرف میزنند و ارگ نیز به صورتِ لجامگسیخته در حالِ مداخله در امور کمیسیونهای انتخاباتی است. در چنین فضایی، ممکن نیست که نسبت به سلامتِ انتخابات مطمین بود و یا فکر کرد که نتیجۀ قابل قبول از سوی کمیسیون انتخابات ارایه خواهد شد.
متأسفانه در چند انتخابات اخیر، کمیسیونهای انتخاباتی نتوانستند که وظایفِ خود را به نحو درست و احسن انجام دهند. چه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ و چه در انتخابات پارلمانی سال ۱۳۹۷، کمیسیونهای انتخاباتی نشـان دادند که شایستهگی لازم برای برگزاری انتخابات را ندارند. گاهی تقصیرِ کار به گردنِ این و آن انداخته میشود، ولی انکار نباید کرد که در خود کمیسیونهای انتخاباتی نیز به اندازۀ کافی مشـکلات وجود دارد و این کمیسیونها هنوز مسوولیتهای خود را آنگونه که لازم است، تشخیص ندادهاند.
بحرانهای انتخاباتی همیشه برای کشورِ ما دردسرساز بوده است. افزون بر اینکه در نتیجۀ این بحـرانها به اعتماد و باورِ مردم نسبت به کارکرد نهادهای مستقل و بیطرف خدشه وارد شده است، ارزشهای مردمسالاری نیز صدمه دیدهاند. مردم دیگر آن اعتماد سالهایِ نخست پس از سقوط رژیم طالبان را به دموکراسی و جمهوریت ندارند. آقای غنی فریاد میزند که ارزشهای جمهوریت خط سرخِ او در همه جا اند، ولی انتخابات وقتی به مضحکه تبدیل میشود، چه چیزی صدمه میبیند؟ آیا ارزشهای جمهوریت تنها در هنگام گفتوگو با طالبان مطرح اند و یا برگزاری انتخابات نیز به ارزشهای جمهوریت ربط دارد؟ وقتی انتخابات شفاف و عادلانه برگزار نمیشود، ارزشهای جمهوریت زیر سوال نمیروند؟
بیتردید بحرانهای انتخاباتی باعث میشوند که ارزشهای جمهوریت زیر سوال بروند و دیگر مردم به نتایجِ انتخابات باور نداشته باشند. وقتی شمار شرکتکنندهگان انتخابات در سالِ اول ده میلیون است و حالا به کمتر از دو میلیون کاهش یافته، این کاهش نتیجه چه بوده است؟ وقتی مردم میبینند که رایشان در تعیین زعامتِ کشور ارزش ندارد، آنوقت رفتن به پای صندوقهایِ رای را هم به عنوان مسوولیتِ شهروندی به رسمیت نمیشناسند.
در افغانستان منادیان ارزشهای مردمسالاری، خود به قاتلانِ آن تبدیل شده اند و آنگاه از مردم عـادی که سالهای سال در سایۀ ظلم و استبداد زیسته اند، انتظار دارند که نسبت به دموکراسی شک نورزند. چگونه میتوان از مردم عادی کشور توقع داشت که دموکراسی را باور کنند وقتی که سردمدارانِ رژیم که اکثریت تحصیلکردهگان غرب اند، خود این ارزش ها را پایمال میکنند؟
آقای غنی سالها در غرب زیسته، درس خوانده و کار کرده؛ ولی ذهنیتِ استبدادی و قبیلهییاش همچنان زنده و پابرجاست. او در پنج سال حکومتداری غیرقانونی خود، یک بارهم برای ارزشهای دموکراسی و جمهوریت دل نسوختاند و تا توانست آنها را در پای منافع شخصی و خانوادهگیِ خود قربانی کرد. او در پنج سال موفق نشد که سیستم انتخاباتِ افغانستان را اصلاح کند تا حداقل مردم هنگامِ رای دادن مطمین باشند که رایشان در سرنوشتشان تأثیرگذار است.
حالا با کُندکاریهای کمیسیون انتخابات، یک بارِ دیگر مردم مطمین شده اند که نتیجه همان چیزی خواهد بود که در انتخاباتِ گذشته رقم خورد. اینبار هم مردم بازیچۀ دست زمامدارانِ خودکامه و مستبد شدند که برایشان هیچ چیزی مهمتر از منافعشان وجود ندارد.
Comments are closed.