گزارشگر:پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری - ۱۴ عقرب ۱۳۹۸
پژوهشها در زمینۀ جامعهشناسی نظامی و ارتش با بغرنجی و پیچیدهگی سازمانهای نظامی و وابستگی شدید آنها با بافت اجتماعی، نسبتاً گسترده رابطه داشته و مسأله انجام کودتاها و ضد کودتاها به عنوان پدیدهیی مختص جهان سوم، عامل تعیینکنندهیی توسعۀ سیاسی در اینگونه ممالک، بستر مساعد را برای انجام تحقیقات جامعهشناسان رونق بخشید.
مسایل جامعهشناسی نظامی آنطوری که تصور میرفت طرف توجه علمای اندیشمند علوم اجتماعی کشورهای جهان سوم واقع نگردید و در ضمن فرماندهان عالی رتبۀ دیوانسالاری نظامی ناخودآگاه به مسایل سیاسی و اجتماعی حساسیت شانرا برملا ساختند.
تبدیلی دستههای سربازان حرفهیی قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی و همهگانی شدن خدمت نظامی به سازمانهای مدرن نیروهای مسلح کمک کرد و مرتبط به آن تاریخنگاران نظامی به نمونههای بسیاری اشاره میدارند که چگونه دیدگاههای اجتماعی تنها یکی از نخبگان بر تاریخ تأثیر گذاشته است.
توسعۀ بخشهای اقتصادی در سدۀ ۱۹ میلادی، کارخانهداران، بازرگانان و بانکداران را به قویترین گروههای نظامی و اقتصادی ارتقا بخشید. توجه به سرمایهگذاری در عرصۀ نظامی در بودجۀ ممالک، رابطه به نفوذ ارزشها و معیارهای نظامی داشت. همچنان مربوط به احترامی بود که افراد جامعه برای مقامات نظامی قایل بودند. در شرایط موجود از ایالات متحدۀ امریکا به عنوان نمونۀ خوبی از این نوع نظام نام برده میشود؛ یعنی کشوری که دارای بودجۀ بلند نظامی میباشد.
در این اینجا مناسب میدانم بازگو کنم که ارتش عبارت از سازمانی است که اهداف و مقاصدش ناشی از شرایط سیاسی حاکم جامعه بوده و سازمان ارتش به طور کامل از پندارها و تصورات ارزشی حاکم از جامعه جدا نبوده و مجزا بوده نمیتواند.
دانشآموختهگان در کشورهای مختلف در سکتور نظامی از جایگاه، اعتبار و اهمیت کمتری برخوردار و سواد کافی تخصصی نمیباشند.
شناخت ارتش، نتیجۀ مطالبات سیاسی بوده و در چنین تشکیلات، تخصص و حرفه اهمیت فوقالعاده کسب میدارد و از اردو به عنوان ابزار و وسیله سیاست و اِعمال قدرت مورد استفاده قرار میگیرد.
انضباط آهنین، ارزش، معیار و مِلاک اصلی سازمان نظامی را تشکیل میدهد. ارزش این اصطلاح موقعی برجسته میگردد که در شرایط جنگهای مدرن معاصر، واحدهای تاکتیکی رزمی در صحنۀ نبرد، پراکنده شده و بدینوسیله از اثرات آتش دشمن در امان میگردند.
اطلاعات مردمنگاری را نمیتوان مستقیماً با تجربه درک نمود. اینگونه آگاهی از طریق علایق، وابستگیها، پیشداوریها، فرضیات و امکانات تحقیقاتی محدود حاصل میشود و گروههای انسانی، ارزشهای را آفریده اند که با جنگ و اهدافی که منازعات تعقیب میدارند، رابطۀ تنگاتنگ داشته و این مفهوم را افاده میدهد که توپخانههای مدرن، همه رابطه متقابل و نزدیک با تکامل ساخت اجتماعی و اقتصادی دارند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی مسلط در جوامع سنتی عمده قلمداد میشود. در جوامعی که احترام به نهادهای قانونی موجود باشد و یا از نظر عرف پذیرفته شده، متنفذان محلی مورد احترام قرار داده شوند گرچند این شیوه عمل رفتاری است، سنتگرایانه در داخل نظام ارتش و از جانبی هم، هرگاه این چنین تمایلات در اردو نفوذ وسیع یابد و در پیوند به ارزشهای خاص نظامی تحلیل گردد در آن صورت ممکن میگردد جلو فعالیتهای نفوذی و خرابکارانۀ دشمن را گرفت و این خود، مبین مقاومت فوقالعاده علیه فعالیتهای نفوذی دانسته میشود.
برای ارتش ضرورت است که از تانکها، هواپیماها و سلاحهای هدایت شونده و امثال آن استفاده به عمل آید و بهره برداری از چنین ابزارها و وسایط نظامی، راهحلهای دیگری را میگشاید و دستاندرکاران و مسوولان نظامی را تشویق میکند تا برای رسیدن به اهداف مورد نظر از طریق کوتاه و کم مصرف به چنین مشکلات نظامی غلبه نمایند.
در نهایت، تحلیل در رابطه با موضوع مورد بحث باید ابراز داشت که مطالعه بخشهایی از تحقیقات در راستای ارتش و جامعهشناسی نظامی منظور و اهداف مشابه و مشترکی را تعقیب مینماید که در رقابت ابر قدرتها از لحاظ سیاسی باعث به وجود آمدن منطقهیی بهنام منطقۀ تحت نفوذ میگردد که این نوع برخوردها از لحاظ پولی و مالی و هم از نکته نظر پرسونل در ابعاد گسترده آن در حال حاضر توجه جهانیان را به خود معطوف ساخته است و میشود گفت: نظامیگری، تبلیغات دوامدار و توسعهطلبانه، عاقبت نیک به جامعه جهانی، ثبات منطقهیی و جهان به بار نخواهد آورد و در جوی سیاسی، سایۀ شوم خود را پهن خواهد کرد.
بنابرآن وظیفۀ مردمان صلح دوست جهان، آن است که در فضای صفا، صمیمیت و محبت، سیاست زندهگانی صلحآمیز را تعقیب کرده و به نیروهای آتش افروز که علاقهمند برهم زدن میزان و بیلانس موازنۀ جهانی هستند، اجازه ندهند که با دود باروت، ابرهای تیره و تار را بار دیگر بر جهان بگسترانند.
Comments are closed.