گزارشگر:احمدعمران - ۱۹ عقرب ۱۳۹۸
همانگونه که گمان برده میشد بحران انتخاباتی از همین حالا که هنوز نتایج نخست انتخابات اعلام نشده، نشانههای خود را بروز داده است. به گمان غالب تیم « دولت ساز» علی الرغم نداشتن رای کافی موفق شده که با نفوذ در کمیسیونهای انتخاباتی و انجام یک رشته تقلبهای سازمان یافته، در نتایج انتخابات دستبرد بزند. این سخن یک ادعای غیرواقعی نیست و کلا وضعیت انتخابات چنین تصویری را به نمایش میگذارد. گفته میشود که اشرف غنی رییس دسته انتخاباتی « دولت ساز» هشدار داده که به هیچ صورت ناکامی خود را پذیرفته نمیتواند و به همین دلیل « باید» در انتخابات پیروز اعلام شود. این برخورد نه دموکراتیک است و نه هم با قواعد بازی سازگاری دارد. سخنگویان دسته انتخاباتی ارگ و حتا مشاوران آقای غنی که باید به عنوان اعضای حکومت غیرجانبداری خود در انتخابات را حفظ کنند و دندان بر جگر بگذارند، به صورت لجامگسیخته در شبکههای اجتماعی و رسانههای ملی و بینالمللی در حال خلق فضایی بحرانیاند. آنها به صورت دوامدار از قواعد بازی سخن میگویند و دیگران را به شکیبایی و تحمل فرا میخوانند؛ در حالی که آن طرف در کمیسیون انتخابات عملا در همدستی با یک تعداد از افراد نفوذی خود تلاش میکنند که انتخابات را به بیراهه ببرند.
آقای غنی از جمهوریت و ارزشهای آن سخن میگوید و چنین وانمود میکند که او و تیم اش یگانه حامی ارزشهای جمهوریت در کشور است، در حالی که او نه به جمهوریت اعتنایی دارد و نههم ارزشهای آن برایش مهم به شمار میروند. انسان جمهوریتخواه و دیموکرات با مردم و کشورش چنین برخورد دیکتاتورمآبانه نمیکند. او برای به دست آوردن قدرت همه چیز را فدا نمیسازد و کشور را به سوی بحران نمیبرد. چرا دستههای انتخاباتی، غیراز دسته « دولت ساز» از آنچه که در کمیسیون انتخابات می گذرد، راضی نیستند، دلیل این نارضایتی چیست؟ این طور نیست که این دستههای انتخاباتی جنجال ساز و خواهان ایجاد بحران باشند، اکثریت آنها خواهان شفافیت و عدالت در انتخابات اند، اما وقتی میبینند که یک دسته انتخاباتی با لجاجت و تقلب میخواهد که همه چیز را به نفع خود را رقم زند، بدون شک نمیتوانند تحمل کنند.
اکنون ارگ بازی خطرناکی را در مساله انتخابات آغاز کرده، بازیای که میتواند کل دستاوردهای هجده ساله را تحت شعاع قرار دهد و کشور را به سمت نامعلوم هدایت کند. دسته « دولت ساز» میپذیرد که مشارکت مردم در انتخابات پایین بود؛ ولی آیا دلیل این پایین بودن مشارکت مردم را میداند؟ مردم به صورت تعمدی تلاش نکردند که انتخابات را تحریم کنند، آنها از برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه نگران بودند و فکر میکردند که یکبار دیگر رای آن ها مورد دستبرد قرار میگیرد. حالا میبینیم که مردم در این برداشت خود چندان به بیراهه هم نرفته بودند. واقعاً همان چیزی که گمان برده میشد در مورد انتخابات اتفاق افتاده است. یعنی بار دیگر تیم « دولت ساز» زمینۀ تقلب گسترده را به نفع خود فراهم کردهاست. بسیاری از تحلیلگران باور دارند که سناریوی ۲۰۱۴ مو به مو در حال عملی شدن است. تقلب و دسیسه در کار انتخابات توسط یک دستۀ انتخاباتی مشخص و سوق دادن کشور به سوی یک بحران مدهش و فراگیر. بحرانی که اگر به موقع مهار نمیشد، شاید تا امروز اثرات ناگوار آن برجامعه باقی میماند. در آن سال هم آقای غنی هیچ نگرانی نداشت. نه از مرگ انسان ها نگران بود و نه هم هراس ویران شدن دوباره کشور را داشت. او پیش از اعلام نتایج انتخابات بار و بندش اش را در تبانی با کرزی رییس جمهوری پیشین افغانستان به ارگ انتقال داد و از آن جا بحران را مدیریت میکرد. بحرانی را که خودش رقم زده بود و برایش هیچ فرقی نمیکرد که چه پیش میآید. او از همان زمان نشان داد که فقط و فقط به قدرت میاندیشد و در این میان چیزی که برایش اهمیت ندارد، مردم و سرنوشت آنهاست. حالا هم افغانستان روی خط بحران قرار گرفته و آقای غنی با تمام لجاجت بحران را میخواهد عمیقتر بسازد. سخنان توهینآمیز داوود سلطان زوی از سخنگویان دسته انتخاباتی» دولت ساز» که از برخی رسانه های داخلی نشر شد، مگر چیزی غیر از یک آیندۀ مبهم را نشان نمیداد و از آن پرده برنمیداشت؟ این سخنان دقیقا حثیت و اعتبار دیگر دستههای انتخاباتی را نشانه گرفته بود که با ایجاد حساسیت بحران را در کشورتشدید بخشد. معلوم نیست که این بار برای حل مشکلات انتخاباتی « جان کری» دیگری پیدا خواهد شد و یا خیر ولی از حالا باید نگران وضعیت بود. وضعیتی که پیامدهای آن به هیچ صورت قابل پیشبینی نیست و ممکن است که شیرازه فعلی کشور را نیز از هم متلاشی کند.
Comments are closed.