احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مرسلین ارسلا - ۲۱ عقرب ۱۳۹۸
بخش دوم/
آنچه طالبان در ظاهر و پیش از پروسۀ قطر در سلسله دیدارهایشان با دیپلوماتهای غربی اظهار داشتهاند، خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان، تعدیل قانون اساسی، آرایش دوبارۀ قدرت با اشتراک تمامی جناحهای دخیل در قضیۀ افغانستان و ظاهراً روی کار آمدن یک دولت مبتنی بر شریعت اسلامی از پیششرطهای این گروه برای پیوستن با روند صلح است. ولی آغاز پروسۀ خروج نظامیان خارجی در اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی که به هدف آغاز تحول اقتصادی، نظامی و سیاسی جهت پایان دادن به وابستگی دولت افغانستان به جامعۀ جهانی انجام شد و در نتیجۀ آن تعداد نظامیان خارجی در افغانستان از ۱۳۰،۰۰۰ نظامی به ۱۴،۰۰۰ تن کاهش یافت، سبب رضایت خاطر طالبان نشده و این گروه آمادۀ مذاکرات نیز نگردید. به دنبال اعلان استراتژی نظامی رییسجمهور ترمپ برای جنوب آسیا در آگست ۲۰۱۷ میلادی که بیشتر بالای گزینهها و اقدامات نظامی تمرکز داشت و تغییر چندانی را در جبهۀ جنگ افغانستان به نفع نیروهای طرفدار دولت به وجود نیاورد، رییسجمهور غنی در ماه اپریل سال ۲۰۱۸ در جریان کنفرانس کابل مشی مصالحهیی را با طالبان اعلان کرد که حاوی مشوقها و امتیازاتی برای گروه طالبان بود که در صورت پیوستن به روند صلح از آن بهرهمند میشدند. طالبان این فراخوان را رد کردند و همچنان بر خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان تأکید داشتند.
تعیین زلمی خلیلزاد به عنوان نمایندۀ وزارت خارجه ایالات متحدۀ امریکا برای صلح افغانستان در اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی، نمایانگر عدم موثریت استراتژی جنگ محور امریکا در حل نظامی قضیه افغانستان بود و تغییر رویکرد نظامی ادارۀ رییسجمهور ترمپ به تمرکز بالای حل سیاسی معضل افغانستان را در پی داشت. جدا از مسایل و روابط میان طالبان و حامی آنان پاکستان که در بحث مذاکره برای پایان دادن به جنگ تا چه حدی باهم هم نظر و هم کلاماند، اقدام امریکا برای تعیین نمایندۀ ویژه برای مأموریت صلح افغانستان و افزایش فشارها بر پاکستان در خصوص حاضر ساختن طالبان به مذاکرات با واشنگتن، رهبری طالبان را به این نتیجه رساند که واشنگتن در مسألۀ مذاکره با آنان برای پایان دادن به جنگ ۱۸ ساله جدی است و این جدیت و ناگزیری امریکا برای بیرون شدن از این جنگ سبب خواهد شد تا تحریک طالبان به اهداف و خواستههای دست پیدا کند که در ۱۸ سال گذشته از راه نبرد در میدان جنگ بهدست آورده نتوانست. با آغاز مذاکرات رو در رو با نمایندهگان امریکا، طالبان تنها یک خواست را مطرح میکردند، خروج کامل نظامیان امریکایی از افغانستان. اما امریکاییها در کنار قابل بحث دانستن این پیششرط طالبان، تضمین عدم استفادۀ گروههای تروریستی از خاک افغانستان بر ضد منافع و امنیت ملی امریکا، قطع رابطه با تمامی گروههای تروریستی، مذاکرات رو در رو با دولت افغانستان و تأمین آتشبس را از مباحثی عنوان کردند که میشود با توافق بر آن به نتیجه رسید.
ایالات متحدۀ امریکا از طالبان چه میخواهد؟
مبنای نزاع میان ایالات متحدۀ امریکا و امارت اسلامی طالبان تهدیدی بوده است که زیر چتر حاکمیت طالبان و با مدیریت و رهبری شبکۀ تروریستی القاعده پیش از ۲۰۰۱ میلادی از جغرافیایی افغانستان متوجه منافع و امنیت ملی امریکا بود و پس از سقوط رژیم طالبان نیز دوام جنگ و مقاومت این گروه در برابر ایتلاف بینالمللی به رهبری امریکا فضای مصونی را برای فعالیت بیش از ۲۰ گروه تروریستییی مساعد ساخت که نه تنها امنیت امریکا، بلکه سایر متحدان این ایتلاف بینالمللی را با تهدید رو بهرو ساخت. خواست امریکا سپردن اسامه بنلادن رهبر شبکۀ تروریستی القاعده به واشنگتن بود. طالبان از سپردن اسامه بنلادن انکار کردند و واشنگتن ناگزیر به گزینۀ نظامی متوسل شد. ایالات متحدۀ امریکا در اواسط سال ۲۰۰۳ میلادی طالبان را گروه سرکوب شده عنوان کرد و از القاعده نیز بهنام جریانی یاد کرد که هستۀ اصلی آن در افغانستان نابود شده، ولی هنوزهم نیاز است تا افراد این شبکه که مسوولیت قتل ۳۰۰۰ شهروند امریکایی را در حملات ۱۱ سپتمبر به دوش داشتند، به عدالت کشانده شوند. آنچه از آدرس واشنگتن و هیأت مذاکره کنندۀ صلح امریکا در قطر بیان شده، هنوز نیز «قطع رابطه با گروههای تروریستی و جلوگیری از هرگونه فعالیت دهشتافگنانه در برابر منافع و امنیت ملی امریکا» از خواستههای اساسی در مذاکرات و توافق آینده صلح با طالبان بوده است.
اما مقامهای پیشین نظامی و استخباراتی امریکا بعید میدانند که طالبان رابطۀ شان با گروههای تروریستی، بهویژه القاعده را قطع کنند، زیرا به باور مایکل مورل معاون ادارۀ استخبارات مرکزی امریکا (۲۰۱۳ – ۲۰۱۰) و مایک ویکر معاون استخباراتی وزیر دفاع امریکا (۲۰۱۵ – ۲۰۱۱)، پیوند میان طالبان و شبکۀ القاعده فراتر از گروههای همکار، به یک رابطۀ خویشاوندی مبدل شده و فرزندان آنان میانشان ازدواج کرده و نسل سوم تروریستان در بطن آنان پرورش یافته است. از اینرو، حتا اگر طالبان تضمین هم بدهند، در نبود حضور نظامی امریکا در افغانستان آنان نمیتوانند مانع طرح و سازماندهی حملات تروریستی علیه امنیت و منافع امریکا شوند. تا اینجای کار طالبان مذاکرات و توافقات بر سر طرح صلح دوحه را به نفعشان میدانند. طالبان انتظار دارند که توافق با طرف امریکا باعث خروج کامل نظامیان امریکایی خواهد شد و حضور امریکا در افغانستان محدود به سفارتش در کابل و حضور دیپلوماتیک خواهد بود، اما این دو مقام پیشین استخباراتی – نظامی امریکا با اشاره به نگرانی دو حزب پیشتاز (جمهوریخواه و دموکرات) از حضور و تهدید دوامدار القاعده و بیست گروه تروریستی در افغانستان در برابر امنیت ملی و منافع جهانی امریکا، پایان کامل مأموریت نظامی-استخباراتی امریکا را در افغانستان ناممکن میدانند. آنان پیشنهاد میکنند که حتا در صورت پایان حضور نظامی امریکا در افغانستان، سفارت این کشور در افغانستان باید برای انجام مأموریت استخباراتی به کار گرفته شود و در صورت تشخیص و تثبیت تهدید تروریستی در برابر امنیت ملی امریکا، میتوان برای دفع و سرکوب آن از پایگاههای نظامی در منطقه استفاده کرد.
با گذشت ۱۸ سال از نبرد امریکا در برابر طالبان، ایالات متحده برعکس القاعده، تعریف واضح و با ثباتی از طالبان نداشته است. در اوایل طالبان به دلیل پناه دادن به شبکۀ تروریستی القاعده رژیم میزبان تروریستان بود، بعدها به دلیل سازماندهی حملات در تبانی با القاعده و شبکۀ حقانی، از سوی نهادهای نظامی امریکا تروریست خطاب شدند، اما هنگامی که در سال ۲۰۱۴ امریکا برای خروج نظامیانش از افغانستان بند و بست کرد، تحریک طالبان به یک «گروه شورشی» تقلیل یافت که مسوولیت سرکوب آن به دولت افغانستان واگذار شد. ایالات متحده با آغاز مذاکرات دوحه به این گروه اعتبار سیاسی بخشید و فرصت آن به طالبان فراهم شد تا بدون هیچ مانع به کشورهای مختلف منطقه سفر کنند و حمایت این کشورها، بهویژه رقیبان منطقهیی امریکا را برای تقویت جایگاه سیاسیشان در مذاکرات صلح بهدست آرند. حضور ۱۶ روزۀ خلیلزاد در زیر یک سقف با طالبان در دوحه و اما دیدار سه ساعته وی با محمداشرف غنی، رییس دولت جمهوری اسلامی افغانستان و متحد سیاسی- نظامی امریکا، اعتماد طالبان بر ارزش این گروه در نزد امریکا و ظاهراً این باور را که واشنگتن حاضر است در حضور طالبان به حکومت مشروع و نمایندۀ افغانها پشت پا بزند، تقویت کرد.
آیا طالبان با القاعده میبرند و محوری برای نجات امریکا از شر این شبکه خواهند شد؟
طالبان در موضوع دفاع و ارتباط با شبکۀ القاعده هیچگاه با امریکا صادق نبودهاند، اما این دو گروه (طالبان و القاعده) همواره در حفظ و تقویت مشروعیت جایگاه دینی – مذهبیشان در میان حلقات افراطی تلاش کردهاند. طالبان در اوایل سال ۱۹۹۸ هنگام دیدار یک هیأت امریکایی به رهبری نمایندۀ سازمان ملل از افغانستان، از حضور اسامه بنلادن در افغانستان و میزبانی وی انکار کردند، اما پس از حملات ماه آگست سال ۱۹۹۸ شبکۀ القاعده بر مراکز دیپلوماتیک امریکا در کینیا و تانزانیا روشن شد که اسامه در افغانستان به سر میبرد و طالبان از آن زمان به بعد آشکارا از شبکۀ القاعده و عملکردهای این گروه حمایت و ستایش کردهاند. از سال ۲۰۰۱ میلادی تا حال (۲۰۱۹) رهبری شبکۀ القاعده از تمامی سه رهبر گروه طالبان (ملامحمد عمر مجاهد، ملا منصور و ملا هبتالله آخندزاده) اعلان حمایت کرده و به افراد این شبکه در منطقه توصیه کردهاند که از آنان بیعت نمایند. هرچند طالبان از داشتن رابطه با گروههای تروریستی انکار میکنند و فعالیتهای نظامیشان را محدود به جغرافیای داخل افغانستان عنوان میکنند، اما با وجود تحریمها و فشارهای نظامی ایالات متحده، طالبان به شمول رویداد ۱۱سپتمبر که امریکا القاعده را مسوول سازماندهی و اجرایی آن میداند، هیچ فعالیت و حملۀ تروریستی این گروه را نکوهش نکردهاند.
طالبان در مذاکرات با نمایندهگان ایالات متحدۀ امریکا، هنگام دیدار از چین، روسیه و ایران اظهار داشتهاند که فعالیتهای جنگی آنان منحصر و محدود به جغرافیای افغانستان است و مبارزۀ آنان داعیۀ جهانی ندارد. القاعده اما داعیۀ جهانی دارد و از امارت اسلامی طالبان در گذشته و تحریک این گروه در سالهای اخیر به عنوان تنها دولت و ادارۀ استوار بر ارزشهای اسلامی در جهان یاد کرده است. شبکۀ حقانی که در حال حاضر سراجالدین حقانی پسر جلالالدین حقانی بنیانگذار این شبکه سمت معاونیت ملا هبتالله رهبر طالبان را بهدوش دارد، بهگونۀ آشکار توسط القاعده حمایت مالی شده، فعالیتهای نظامی – تروریستی این شبکه در برابر اهداف امریکایی و دولت افغانستان در داخل این کشور با سازماندهی و حمایت تخنیکی القاعده صورت میگیرد و در ویب سایت رسمی شبکۀ القاعده از وی به عنوان امیر نام برده شده است. نام سراجالدین حقانی در فهرست سیاه تروریستان تحت پیگرد امریکا قرار دارد و برای دستگیری وی ۱۰ میلیون دالر امریکایی انعام گذاشته شده است. توماس و روگیو محققین در نهاد دفاع از دموکراسی با توجه به این واقعیتها باور دارند که قطع رابطۀ طالبان با گروههای تروریستی، بهویژه القاعده به این زودیها خوش باوری بیش نیست و افغانها میدانند که ترمپ در تلاش خروج از افغانستان است و طرح صلح خلیلزاد منجر به صلح مثبت نخواهد شد.
Comments are closed.