گزارشگر:آصف آشنا - ۲۴ عقرب ۱۳۹۸
رهایی زندانیان کلیدی طالبان یکی از پیششرطهای طالبان برای رسیدن به مرحلۀ آتشبس در مذاکراتشان با زلمیخلیلزاد بود. امریکا بارها از سران حکومت وحدت ملی خواسته بود تا برای پیشرفت مذاکرات بین خلیلزاد و طالبان، آن زندانیان را که طالبان فهرست اسامیشان را به خلیلزاد داده بودند، آزاد شوند.
تا پیش از برگزاری انتخابات، پاسخ غنی این بود که زندانیهای شامل فهرست طالبان پس از آن «بطور مشروط» آزاد میشوند که طالبان با حکومت وحدت ملی وارد مذاکره شوند. طالبان هیچ وقت حاضر به مذاکره با غنی نشدند. غنی زندانیان کلیدی را آزاد نکرد هیچ، که تلاش کرد روند مذاکرات خلیلزاد و طالبان را به بنبست ببرد. از سویی، غنی از امریکا حمایت برای پنجسال آینده میخواست و امریکا چنین قولی را به غنی دادنی نبود. در آن مرحله لجاجت و تنش سازی تا جایی پیش رفت که عملاً حمدالله محب یکی از مهرههای نزدیک به غنی چنان پیش مرگهیی، قربانی لجاجت غنی شد و میانهاش با امریکاییها از صد به صفر سقوط کرد.
ترمپ و تیمش برای جلب افکار عمومی در انتخابات پیشرو در امریکا، به سلسلهیی از نمایش قهرمان بازی نیاز دارند. اقدامهایی که از پس اغوای افکار عمومی و رأیدهندهگان امریکا بربیاید. موارد چون بحث صلح و خروج از افغانستان، کشتن ابوبکرالبغدادی رهبر گروه تروریستی داعش و حتا رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی در افغانستان، بخش از بازیهای انتخاباتی ترمپ میباشند.
حالا که ظاهراً گفتوگوهای صلح توسط خلیلزاد به درد بازیهای انتخاباتی ترمپ نمیخورد، تیم ترمپ در پی سوژهسازیهای حداقلی از افغانستان برای انتخابات امریکا است.
رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی از نزد طالبان، برای ترمپ مصرف انتخاباتی دارد. برای همین از نزدیک به یک ماه گذشته، واشنگتن بر کابل فشار وارد کرده بود که باید انسحقانی و دو تروریست همرایش، با دو استاد دانشگاه امریکایی که در اسارت طالبان بسر میبرند، تبادله شوند.
نخستینبار، این خواست با سفر الیسویلز به کابل با سران حکومت وحدت ملی در میان گذاشته شده بود. به دنبال آن سه بار دیگر مقامات عالیرتبه دولت امریکا وارد کابل شدند و مساله تبادله انسحقانی با «دو استاد دانشگاه امریکایی در افغانستان»، به عنوان یکی از بحثها و خواستهای اصلی مطرح شده است. ولی از آنجا که از ۱۰ روز مانده به انتخابات ۶میزان، امریکاییها با انتشار یک سلسله اسناد از فساد مالی حلقۀ غنی او را در آستانۀ انتخابات آسیب جدی زدند، غنی از باب لجاجت هر بار خواست امریکا برای تبادله انسحقانی با دو استاد دانشگاه امریکایی را رد کرده بود.
این تبادله برای تیم ترامپ آنقدر جدی بود/میباشد که موضوع محوری سفر اخیر خلیلزاد به کابل و اسلامآباد بود. پاسخ ارگ به خلیلزاد اینبار نیز منفی بود. حتی حمدالله محب در یک کنفرانس مطبوعاتی، سفر خلیلزاد را دستکم گرفته و گفت: خلیلزاد برای صلح گپ تازه نداشت. همزمان با واکنش حمدالله محب، صدیق صدیقی نیز رهایی انسحقانی را خط سرخ تعریف کرد.
اما، ترامپ در آخرین مرحله برای وضع فشار بر غنی، پیام و دستور عملی شدن تبادله انس و دو همراهش با دو استاد دانشگاه امریکایی را از طریق سفیر امریکا در کابل و همعچنان توسط رییس سازمان استخبارات پاکستان (ISI) به غنی رسانده است. جزییات پیام در دست نیست. اما، اینکه لحن پیام ترامپ توسط رییس (ISI) جدی و دستور هشدارآمیز بوده است، متاسفانه یک واقعیت تلخ است.
تلخی دستور ترامپ برای تبادله انسحقانی با دو استاد دانشگاه امریکایی را میشود از لحن خوانش بیانیه توسط غنی، از روحیه و حرکات امرالله صالح و سرور دانش در دو سوی غنی و از قطار چهرهها در کنار غنی نیز فهمید و درک کرد.
نتیجۀ سیاسی این میشود که در پایان کار، غنی بدون آنکه حمایت امریکا را برای ماندن در ارگ بهدست بیاورد، آنچه را باید در نتیجه مذاکرات دپلماتیک انجام میداد، در نتیجه یک پیام هشدارآمیز و دستور آمرانۀ ترامپ انجام داد.
خفت این که چنین پیام و دستور توسط رییس آی.اس.ای به غنی ابلاغ شده است، باشد بهجای خودش.
بهخاطر رهایی انس حقانی، غنی بیچاره را زیاد انتقاد نکنیم. دستور از بالا صادر شده است. آن هم با لحن غیر دپلماتیک از سوی ترامپ. در این مساله غنی یک بیچارۀ قابل ترحم است. خط سرخ به همین سادهگی زرد نشدهاست. کلی فشار وارد شدهاست!
Comments are closed.