گزارشگر:احمد عمران - ۲۴ عقرب ۱۳۹۸
روز دوشنبۀ هفتۀ گذشته، اشرفغنی رییس حکومتِ پایانیافتۀ وحدت ملی، از خط سرخِ خود عبور کرد و به گفتۀ خودش تصمیمِ دشوار رهایی انس حقانی، کوچکترین عضو خانوادۀ حقانی همراه با دو تنِ دیگر از فرماندهانِ برجستۀ طالبان را اعلام کرد.
اعلام رهایی انس حقانی که یکی از مخوفترین و قسیالقلبترین اعضای شبکۀ حقانی بود، واکنشها و اعتراضهای زیادی را در داخل کشور برانگیخت. تقریباً اکثریتِ مردم با رهاییِ او اظهار مخالفت کردند و یک روز پس از آن نیز فاجعۀ بزرگی در ناحیۀ پانزدهمِ شهر کابل در نزدیکی یک مکتب رقم خورد که هنوز در شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد.
آقای غنی هنگام رهایی انس حقانی، ضمن دشوار خواندنِ این تصمیم، بر مشروط بودنِ آن تأکید ورزید. گفته میشد که پس از رهایی این سه عضو ارشد طالبان، در میزان خشونتها در کشور کاهش به وجود میآید و روند گفتوگوهای صلح نیز تسریع میشود. اما حالا مشخص شده که انس حقانی با دو عضو دیگر رها شده، هنوز در زندان بگرام به سر میبرند.
سخنانی که در این رابطه مطرح میشوند، پُر از تناقض و تضاد اند. برخی منابع میگویند که این افراد از بگرام بیرون کشیده شده بودند، اما تبادلۀ آنها با دو استاد دانشگاه امریکاییِ افغانستان به مشکل برخورده است. اما ذبیحالله مجاهد که خود را سخنگوی طالبان معرفی میکند، گفته است که سه زندانیِ این گروه اصلاً از زندان بگرام بیرون ساخته نشده اند. در همین حال، برخی منابع پس از اعلام رهایی انس حقانی، از رفتنِ او به قطر خبر دادند تا به تیمِ گفتوگوکننـده بپیوندد. حالا معلوم نیست که چرا پس از اعلام رهـایی انس حقانی، آزادیِ دو استاد دانشگاه امریکاییِ افغانستان انجام نشده است. چه اتفاقهایی پس از اعلام رهاییِ او افتاد که رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان را به تأخیر مواجه کرد؟ آیا واقعاً دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان هنوز زنده اند؟ منابع امریکایی واقعاً از وضع و حالِ آن دو استاد اطلاعاتِ موثق دارند و یا اینکه این اطلاعات مثل برخی موارد ناقص و غیرقابل اعتماد است؟
به هر حال، حکومت افغانستان از خط سرخِ خود عبور کرد و انس را که قاتل صدها انسانِ بیگنـاهِ این سرزمین است، رها کرد. این رهایی چه مشروط باشد و چه غیرمشروط، به نظر نمیرسد که نفعِ چندانی به کاهش خشونتها در افغانستان داشته باشد. رهایی انس حقانی و دو تنِ دیگر از اعضای کلیدی طالبان، بیشتر به نفع ادارۀ دونالد ترامپ میتواند باشد که برای انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری آن کشور آمادهگی میگیرد. برای امریکا دیگر انس حقانی و افرادی نظیر آن، خطر به شمار نمیروند؛ اما رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان میتواند برای آقای ترامپ امتیـاز به حساب رود. البته نسبت به رهایی دو استاد دانشگاه امریکایی افغانستان نیز اگر چنین اتفـاقی بیفتد، به عنوان یک عملِ بشردوستانه باید خُرسند بود. ای کاش پیـامد رهایی تروریستان، آزادی انسانهای بیگناه و به ویژه کسانی باشد که چراغ علم و دانش برمیافروزند. حکومت افغانستان بارها زندانیانِ طالبان را بدون هیچ پیـامدی رها کرده است. هزار زندانیِ این گروه تنها پس از جرگۀ بهاصطلاح مشورتی صـلح، از زندانهای کشور رها شدند. اما آیا رهایی هزار زندانی سبب شد که مردم افغانستان یک نفسِ راحت بکشند؟ آیا سبب شد که میزان خشونتهای گروههای افراطگرا کمتر شود؟
بدون شک خیر؛ زیرا حکومت افغانستان همواره آب را نادیده، موزه را از پا میکشد. رهایی زندانیانِ مخالف زمانی میتواند به کاهش تنشها و ایجاد زمینۀ صلح منجر شود که واقعاً مسوولانه و برنامهریزی شده صورت بگیرد و ضمانتهای لازم برای هدفهای تعیین شده، از طرفِ مقابل و حامیانِ آنها گرفته شود. دولت امریکا گویا این بار به حکومتِ افغانسـتان وعده سپرده که رهایی انس حقانی متفاوت با رهایی زندانیانِ گذشته خواهد بود. این بار برای نشان دادن حُسن نیت، رییس استخباراتِ پاکستان هم به کابل آمد و بدون شک بخشی از گفتوگوهایی که صورت گرفته، به رهایی انس حقانی مرتبط بوده است. اما با این حال، رهایی او سبب کاهش تنشها در افغانستان نخواهد شد. کاش حکومتِ افغانستان در سطحی میبود که از خطوطِ سرخش به آسانی عبور نمیکرد و در تفاهم با شرکای قدرتمند بینالمللیاش، راههایِ دیگری برای رهایی اسـتادانِ دانشگاه امریکایی افغانستان سراغ میگرفت. طالبان از رهایی این افراد بیشترین بهرهبرداری سیاسی و نظامی را میبرند. شاید دیگر انس حقانی در میدانهای جنگ ظاهر نشود، ولی موجودیتِ او در بدنۀ طالبان و شبکۀ حقانی همچنان به عنوان یک خطر میتواند وجود داشته باشد.
انس حقانی با شبکههای زیاد مالی، نظامی و استخباراتی در رابطه بود و این روابط با رهـایی او از سر گرفته میشوند. او همچنان میتواند از امکاناتِ خود برای تقویت مالی و فنآوریِ گروه طالبان استفاده کنـد. انس مهرهیی سوخته به شمار نمیرود، او هم جوان است و هم انگیزه برای ادامۀ جنگ دارد. حتا اگر طالبان نخواهند که او مثلِ گذشته فعال باشد، شخصاً به چنین وضیعتی تن در نمیدهد. در او حسِ بزرگبینی و قدرتطلبی بیـداد میکند و چنین فردی بدون شک آرام نخواهد نشست.
Comments are closed.