احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:آصف آشنا - ۲۵ عقرب ۱۳۹۸
اگر مولانا عبدالله همچون سرور دانش، امرالله صالح و دیگر روزمرههای نقده بگیر، «شُلۀ خوده خورده پردهۀ خوده میکرد»، بدون تردید حالا نه تیم تقلب با او مواجه بود. نه یوناما در نتیجۀ لابی چینل شینکی کروخیل، علیه او نامهیی سیاسی مینوشت.
یکم: همانگونه که شخص مولانا عبدالله طرح مساله کردهاست، این پرونده براساس شواهد و مدارک از مجراهای حقوقی میتواند بررسی و حقیقتیابی شود. اگر ثابت شد که مولانا از کرسی کمیشنری کمیسیون انتخابات کسی را تهدید به مرگ و اهانت قومی-مذهبی کرده است، وانگهی مولانا عبدالله باید مسوولیت بپذیرد و از عضویت در کمیسیون انتخابات استعفا بدهد.
اگر ثابت نشد، این یاماموتو است که باید مسوولیت امضای یک نامۀ سیاسی و فتنه برانگیز را پذیرفته و از مقامش استعفا داده، افعانستان را ترک کند. گپ اصولی و قانونی همین است.
نکتۀ مهم دیگر اینکه با نامۀ مولانا عبدالله به سرمنشی ملل متحد، اکنون توپ حقیقتیابی در میدان سرمنشی این سازمان قرار گرفتهاست.
دوم: در همان لحظههای نخست که نامه در توییتر آقای بلال سروری نشر شده بود، یکی از دوستان نامه را به واتسپم فرستاد. وقتی در مورد جعلی و واقعی بودن نامه پرسیدم، گفت جدا از توییتر بلال، دو منبع در یوناما و کمیسیون انتخابات، درستی نامه را تایید کردند.
وقتی با نزدیکان مولانا عبدالله در تماس شدم، گفتند: «نامه جعل نیست. اما محتوا محصول چینل بازی یک حلقهیی مشخص در درون یوناما است. مولانا صایب در این مورد برخورد قانونی میکند». با این پاسخ مسأله تا حدودی برایم روشن شد.
شب در خبر۶ از طلوعنیوز، بخشهای از نامه و واکنش رسمی مولانا عبدالله نشر شد، مولانا بحث پیگیری حقوقی را مطرح کرد، مسأله برای من بیشتر از پیش قابل فهم شد. اینکه یوناما مثل ۲۰۱۴، در کام بازیهای سیاسی سقوط کرده است.
سوم: آنچه در این مسأله جالب و افتضاح آمیز بود/میباشد، برخورد سیاسی و شایعهپراکنی تیم تقلب بهویژه هزارههای عضو و هوادار این تیم است.
به قول معروف «آب نادیده موزه از پا کشیدند». در کمال بیشرمی از شکم خود شایعه ساختند و جار زدند که «این پنجشیری قلدر و بیادب به قوم هزاره و مذهب شیعه اهانت کرده است».
کسانی چون سرور جوادی و شاهحسین مرتضوی تا توانستند آتش احساسات هزارهگی-شیعی داغ کردند و لعن و نفرین پف کردند. با آنکه میدانستند واقعیت امر چیست، ولی در کمال وقاحت و بیشرمی قصه را ننگ و حیثیت هزارهگی ساختند تا با گِل آلود کردن آبِ مناسبات اجتماعی میان هزارهها و تاجیکها، ماهی دلبخواه صید کنند. افتضاح چه که رسماً رذالت به نمایش گذاشتند. چون خودشان واقعیت امر را میدانستند.
چهارم: حالا که طرح پیگیری حقوقی مسأله از سوی مولانا عبدالله قصه رنگ دیگر گرفته و همچنان هویت آن شخص [مثلاً قربانی تبعیض و قلدری] فاش شده است، پرسش این است که آیا شایعهپردازان تیم تقلب و کندک مشاوران سرورخان دانش این شرافتمندی اخلاقی را دارند که بابت فتنهسازی و تهیج احساسات قومی-مذهبی از مردم پوزش بخواهند؟
پنجم: این پرونده باید بهصورت جدی پیگیری شود. یوناما باید ادعایش را مستند کند. اگر مستند کرد، مولانا عبدالله باید پاسخگو باشد. و بهخاطر تهدید به مرگ و اهانت به قوم و مذهبِ همکارش، استعفا بدهد. اگر یوناما برای ادعایش سند و مدرک داده نتوانست، شخص یاماموتو باید از مقامش استعفا بدهد و افغانستان را ترک کند. چون همزمان با نقض کردن اصل بیطرفی، به اختلافات قومی-مذهبی نیز دامن زده است.
ششم: با توجه اطلاعاتی که من دارم، این ماجرا چیزی غیر از یک توطئهچینی توسط چینل شینکی کروخیل در درون یوناما و درون کمیسیون انتخابات نیست. تلاش رسوا و شرورانه برای خفه کردن مولانا عبدالله و اعتباربخشی به برگههای تقلبی.
***
«گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش آن بود که اسرار هویدا میکرد»…!
Comments are closed.