احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمدرضا طلوعی - ۰۵ قوس ۱۳۹۸
ما در عصر آمار و ارقام و اطلاعات زندهگی میکنیم. در دنیای پیچیدۀ امروز، هیچ فعالیت و طرح اقتصادی اجتماعی و فرهنگی بدون برنامهریزی پیش نمیرود، و بیتردید محور هر برنامهریزیِ اصولی و منطقی، اطلاعات است. کسی بینیاز از اطلاعات نیست و آگاهی دقیق از تحولاتی که در رابطه با کارها صورت میگیرد، نهتنها تضمینکنندۀ پیشرفت است، بلکه میتواند از اشتباهات و زیانهای ناشی از کمبود اطلاعات جلوگیری کند.
اگر دستاندرکاران صادرات، واردات، تولید، تجارت داخلی و دیگر امور اقتصادی میخواهند ذخیرۀ اطلاعاتیِ خود را روز به روز غنیتر و فعالیتِ خود را بر مبنای واقعیتها پیش برده و در کار خود پیشرفت و بهبود پدید آورند، یا اگر میخواهند فعالیت اقتصادیِ جدیدی را در قلمروی ناشناخته آغاز کنند، اگر به پیگیری آخرین تحولات اقتصادی، قانونی و اداری در رابطه با حرفۀ خود علاقهمند اند، اگر چشم به آینده دوخته و نمیخواهند فرصتهای تکرار نشدنی را از دست بدهند و اگر نمیخواهند در عرصۀ رقابتهای اقتصادی از دیگر دستاندرکاران امور بازرگانی و صنعتی عقب بمانند، جز دسترسی سریع به اطلاعاتِ حرفهیی، چارهیی وجود ندارد.
در گذشتهها موبایل وجود نداشت، فکس وجود نداشت، انترنتی در میان نبود و کمپیوترها به این اندازه نبودند که فقط روی یک میز فضای کمی به خود اختصاص دهند یا حتا قابل حمل و شخصی باشند. اما با این وجود در سی، پنجاه یا حتا یکصد سال پیش میشود افرادی را یافت که در کار و زندهگیشان پیشرفت داشته یا سرآمد بوده اند؛ بنابرین نمیتوان راز موفقیت را تنها در وجود ابزار و امکاناتِ بیشتر خلاصه کرد.
راز پیشرفت آنها چه بود و چه میکردند که به موفقیت دست مییافتند؟ آیا در اتاق عقبِ فروشگاه یا شرکتشان یک دستگاه کمپیوتر نوتبوک داشتند که به شبکۀ انترنتی مخفیِ آنزمان متصل بود؟… نه! چنین چیزی آن زمان امکانپذیر نبود. ما داریم حتا در مورد زمانی صحبت میکنیم که روزنامهها آنقدرها فراگیر نشده بودند و صنعت چاپ یک صنعت مُدرن و میکانیزه مثل امروز نبود. اما اگر در مورد افراد موفق تحقیق شود، خواهید دید که موفقترین آنها دارای شبکهیی قوی از ارتباطات با افراد دیگر به ویژه افراد موفق بوده اند؛ چرا که افراد موفق در کار و زندهگی فقط اجازه میدادند که افراد موفقی چون خودشان دوروبرشان باشند، با آنها معاشرت میکردند و از آنها چیز میآموختند: همواره افراد موفق کسانی بودند که اطلاعات و اخبار و دانش و تجربۀ دیگران را به سوی خود جذب میکردند. اما چگونه؟… پاسخ بسیار ساده است؛ چون، آنها جویای علم و دانش و اطلاعات بودند. بهراحتی و بدون خجالت و تعارف آنچه نمیدانستند را از آگاهان و ناظران میپرسیدند. پس یک راز موفقیتِ دیگر همین است که اگر چیزی را نمیدانید، بپرسید و بعد دربارۀ آنچه بهدست میآورید، پرسوجو کنید و اطلاعات خودتان را افزایش دهید. افراد موفق، افراد موفق دیگر را زیر نظر میگیرند و منابع خبری و اطلاعات و تجربههای آنها را شناسایی میکنند و خودشان در صدد این برمیآیند که با آن منابع ارتباط برقرار کنند. در قدیم، زمانی که این تکنولوژی نوین کنونی در اختیار نبود، مثلاً در دورۀ کشاورزی، پدران به فرزندان(بیشترینه پسران) این دانش و اطلاعات و تجربیات را منتقل میساختند، در دورۀ صنعتی، پدران دیگر توانایی این را نداشتند که همۀ اطلاعات را به فرزندانشان بدهند. بنابراین آنها را راهی کارگاهها و دانشگاهها میکردند تا مهارتهای لازم را از استادان فرابگیرند.
ما اکنون در عصر و دورهیی هستیم که به آن عصر اطلاعات و ارتباطات میگویند؛ عصری که میتوان آن را عصر گرداب اطلاعات دانست (که ماهیت جذب کردن دارد و بیچون و چرا همه را در نهایت به سمتوسوی خود جذب میکند.) در این عصر، افراد موفق، افرادی هستند که خیلی سریع و حرفهیی مهارتها را به صورتی خودآموخته فرا میگیرند و به کار میبندند. پدران و دانشگاهها واقعاً و در عمل نمیتوانند همۀ آنچه افراد به آن نیاز دارند را بدهند، پدران اگر بتوانند فقط میتوانند حمایت کنند و تشویق، استادان فقط میتوانند راه را نشان بدهند و فرزندانی که جویای علم و دانش و موفقیت هستند، باید اقدام کنند به جستوجو و کاوش در منابع عظیم اطلاعات موجود و فراگرفتن آنچه باید بدانند: میبایست که جستوجو کنیم و خودمان، خودمان را آموزش دهیم با استفاده از منابع علمی و کاربردی موجود(مواد و مطالب و کتابهای آموزشی و منابع انسانی آموزشی).
انترنت، امروز فضایی است که میتوان در آن همۀ این کارها را انجام داد. به عنوان مثال، در انترنت در حال حاضر میلیونها سایت موجود است با میلیاردها صفحۀ اطلاعات، هزاران هزار نفر از بهترین استادان و دانشمندان به آن متصل هستند که هر یک منابع خاص و تخصصی خود را یافته اند و خود را با استفاده از آن منابع به روز میکنند. دقیق که نگاه کنیم، آنها را افراد موفقی خواهیم یافت و طبق آنچه در بالا گفتم، کافی است خودمان را به آنها و نیز به منابع آنها نزدیک کنیم و از این ارتباط و اتصال برای دستیابی به موفقیتهای خود استفاده کنیم.
امروزه با استفاده از روشها و تکنیکهای بسیار ساده و عملی، میتوان جهت افزایش اطلاعات، گامهای مثبت و سازندهیی برداشت. کشفیات جدید روانشناسی میگوید که بهرهگیری از اطلاعات تنها با برخورداری از هوش و ذکاوت و یا شانس نیست، بلکه توانایی استفاده، مهارت در عمل و قدرت تحلیل آن است. استفاده از تواناییهای جسمی و روانی که در اعماق وجود هر فرد به صورت دستنخورده باقی مانده است، میتواند فرد را در راه رسیدن به هدف یاری کند و آنچه که موجب تفاوت میان فرد عادی و فرد موفق میشود، نحوۀ استفاده از این تواناییها و داشتههاست که به صورت ویژهگیهایی نمایان میشود. این ویژهگیها به فرد نیرو میدهند تا برای رسیدن به موفقیت، فعالیت کند.
قدرت ایجاد رابطه، یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر فردی میتواند جهت دستیابی به اطلاعات، داشته باشد. امروزه دانشمندان علوم رفتاری به این نتیجه رسیدهاند که ارتباط مایۀ قدرت است و کسانی که این فن را به نحو موثر بهکار میگیرند، میتوانند جهان را به گونهیی متفاوت درک کنند و جهان نیز آنان را به گونهیی متفاوت درک میکند. کسانی که بر اندیشهها، احساسات و اعمال اکثر انسانها تأثیر میگذارد، افرادی هستند که میدانند چگونه از ابزار قدرتمند ارتباطات استفاده کنند. تقریباً تمام افراد موفق، قدرت فوقالعاده در جلب دوستی دیگران دارند و میتوانند با افرادی که خصوصیات و اعتقادات گوناگون دارند، ایجاد صمیمیت کنند. افراد موفق همچنین دارای نرمش، انعطافپذیری و جاذبۀ خاصی هستند و بدین ترتیب میتوانند توجه افراد کثیری را به خود جلب کنند و از این طریق اطلاعات خود را افزایش دهند.
چنانچه بتوان با افراد مناسب، رابطۀ صمیمانه و دوستانه برقرار ساخت، میتوان هم نیاز آنان را برطرف نمود، هم آنان احتیاج فرد را برطرف سازند. پس برای نیل به موفقیت و همسویی با افراد موفق در عصر گرداب اطلاعات، آسان است که موقعیتِ فعلیتان را با موقعیت ایدهآلتان مقایسه کنید تا ببینید الان کجا هستید و در آینده به کجا میخواهید برسید.
Comments are closed.