احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:انجنیر طارق ولی - ۰۹ قوس ۱۳۹۸
بعد از سقوط امارت سیاه طالبانی از آنچه که عصر نوین در افغانستان میگویند ۱۸ سال میگذرد. در طول بیشتر از این یکونیم دهه مردم افغانستان سه دور انتخابات ریاستجمهوری توام با مشکلات و ادعاهایی از تقلب در این پروسه افزون بر شگوفایی و بازسازی را تجربه کردهاند. کارکردهای ناکام کمیسیونهای انتخاباتی در طول این مدت مردم را نسبت به انتخابات بیباور کرده و مردم به دیدۀ شک و بیباوری نسبت به این پروسه ملی نگاه میکنند. اگر کمی به عقب برگردیم، آن روزهایی که ۹ سال عمری از من گذشته بود و مردم افغانستان هم از زن و مرد بعد از سالها جنگ و خشونت در ماه میزان ۱۳۸۳ ه ش با وجود وضعیت اقلیمی نامناسب و بارش برف سنگین که حتا باعث شکستن درختهای چندین ساله شده بود، با باور کامل و در جهت داشتن یک حکومت منتخب مبتنی بر آرای مردم و پایان جنگ و خشونت به پای صندوقهای رایدهی میرفتند، اما بعد هژده سال از اولین تجربه انتخاباتی ما، امروز نزد اکثریت مردم کارکردن در کمیسیونهای انتخابات جرم پنداشته شده و در بعضی موارد کارمندان کمیسیون انتخابات بهخاطر اینکه مورد سرزنش و توهین از سوی مردم قرار نگیرند، کارکردنشان را در پروسههای انتخاباتی انکار میکنند. با این وجود میشود گفت که بیباوری مردم افغانستان نسبت به پروسۀ انتخابات به ۹۰ درصد تقرب میکند و بقیه ۱۰ درصد هم باور چندانی به شفاف بودن کارکردهای کمیسیونهای انتخاباتی ندارند. دلیلی معقول و مناسبی جز دخالت کشورهای کمککننده افغانستان در کار کمیسیونهای انتخاباتی و گماشتهشدنهای سلیقهیی در پُستهای حساس کمیسیونهای انتخاباتی و طرف واقع شدن افراد تعین شده در پروسۀ انتخابات، به این بیباوری مردم نمیتوان سراغ داشت.
با این همه بیباوری و مشکلات در پروسۀ انتخابات، مردم افغانستان از ترس تکرار تجربۀ تلخ و ناکام گذشته و ایجاد امارت ظالمانۀ طالبانی، حکومتهای ملوکالطوایفی و شروع مجدد جنگهای داخلی؛ انتخابی جز رفتن پای صندوقهای رایدهی و انتخاب گزینۀ بد از میان بد و بدتر به خود نمیدیدند. با پایان ماموریت ناکام حکومت وحدت ملی، افغانستان برای برگزاری دور چهارم انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ پر فراز و نشیبش آماده میشد. من پس از یکونیم سال فراغت از دانشگاه و تحمل بیکاری، تازه منحیث کارمند در کمیسیون انتخابات ولایتی پنجشیر به کار شروع کرده بودم. آمادهگیها در کمیسیون با نزدیک شدن تاریخ برگزاری انتخابات مطابق به تقویم انتخاباتی شدت بیشتر میگرفت؛ ما داشتیم زمینه را برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری جهت تمثیل دموکراسی به امید ادامۀ دادن بهتر مسیر هژده ساله ضمن احیای مجدد اعبتار کمیسیونهای انتخاباتی، آماده میکردیم. بعد از هفتهها تلاش شبانهروزی پلان و برنامهریزی، سرانجام تاریخ ۵ میزان روز پیش انتخابات از راه رسیده همه چیز برای برگزاری انتخابات آماده بود. ما داشتیم به دقیقه نود نزدیک و نزدیکتر میشدیم. به عنوان یکی از کمیسیونهای ۳۴ گانه ولایتی در ساختن حکومتی منتخب تلاش داشتیم تا در امتحان مهم و حساس تاریخی فردا موفق به درآیم، و برای دقت در کارها و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در امتحان فردا، آن روز را هم به پایان رسانیدیم. در پایان همان روز و با آغاز شب فضای کاملاً متفاوت نسبت به روزهای پیش بر دفتر ولایتی پنجشیر حاکم بود. همکاران ما شب بهجای رفتن به خانههایشان با پایان یافتن رسمیات در دفتر ماندنی شده بودند. استرس در وجود هر یک از اعضای خانوادۀ انتخاباتی ما به وضوح حکایت از یک آزمون سخت و دشوار میکرد. هر یک از آنها با عهدهدار شدن هر مسوولیتی تلاش میکردند تا در فردای آن روز یعنی روز انتخابات ماموریتشان را موفقانه به پایان برسانند. اتفاقاً باز محمد مبارز قهرمان مبارزات آزاد کشور هم همان شب در مسکو رأس ساعت ۱۲ باید در برابر حریف قدرتمند روسیاش دنیس کنکوف که سابقه شکست دو ورزشکاران مبارزات ما، عظیم بدخشی و احمدولی هوتک در کلکسیون افتخارات ورزشی خود داشت، وارد قفس میشد. بعد از صرف نان شب با تمام همکاران ما در یک اتاق گرد هم آمدیم و به هدف تماشای مسابقۀ باز محمد مبارز به تماشای تلویزیون نشستیم. کمتر از سه ساعت به آغاز این مسابقه حساس و نفسگیر باقی مانده بود. در خلال این مدت همکاران ما گاهی از قصههای شیرین روایت میکردند و گاهی هم به گفتن فکاهی میپرداختند و گاهی هم که تصور ناکامی در امتحان فردا به ذهن شان میرسید، خنده و فکاهی را فراموش کرده و به تحلیل و ارزیابی پلان شان میپرداختند تا مبادا اشتباهی در کارشان باشد، چون ما با اتکا به اصل کار تیمی تحت رهبری غلامحسین شفایی، رییس دفتر امور انتخابات ولایت پنجشیر تلاش داشتیم تا در عرصۀ برگزاری انتخابات شفاف سراسری از تمامی کمیسیونهای ولایتی جلو زده و مقام اول را کسب کنیم.
بعد از ساعتها انتظار کسلکننده توام با بحثهای انتخاباتی، فکاهی گفتنها و چرخشهای تکراری عقربه ساعت، زمان آغاز مسابقه فرا رسید. پیروزی در مسابقه آن شب و انتخابات فردا خیلیها مهم و تصور شکست در این دو مسابقه خیلیها سخت و دشوار بود. با به صدا در آمدن زنگ مسابقه روند اول شروع شد. چند دقیق بعد از آغاز مسابقه احتمال شکست قهرمان ما متصور بود. با تاسف این اتفاق هم افتاد و بعد از سه روند در پایان روند سوم، پایان تلخی برای ما رقم خورد و قهرمان ما در اوج ناباوری شکست را از طرف حریف روسیاش پذیرفت. من که شاید بیشتر از همگی از شکست مبارز ناراحت بودم. ناخودآگاه شکست مبارز را گواهی بدی از به بحران رفتن انتخابات و تکرار قضیه انتخابات ۲۰۱۴ م فکر میکردیم. ما هم به عنوان مبارز آن میدان انتخابات افغانستان تا روند دوم را خوب پیش رفته بودیم. انتظار پیروزی در روند سوم فردای آن شب را داشتیم.
همگی در شب تاریک با چهرۀ غمگین و پریشان و در فکر کامیابی در امتحان ۶ میزان جهت رقم زدن فردای روشن با معمای حل ناشده، ساعت ۳ بامداد به خواب رفتند. در پایان فردای همان روز یعنی ۶ میزان سال ۱۳۹۸ ه ش روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ما در روند سوم پاداش ماهها زحمت، رنج و تلاشهای شبانهروزی خود را با برگزاری یک انتخابات شفاف و سراسری به دور از هرگونه تقلب را در پنجشیر، دریافت کردیم. ما در عرصۀ برگزاری یک انتخابات به اساس قانون و به معنای واقعی آن، جلوتر از ۳۳ کمیسون ولایتی در سطح افغانستان قرار گرفتیم؛ اما با تاسف آنچه که مرا منحیث یک شهروند این کشور و کسی که در راهاندازی این پروسه سهم کوچکی داشتم، رنج میدهد. به بنبست خوردن انتخابات است. میلیونها دالر برگزاری این پروسۀ ملی خرج برداشت. اما چند فرد قدرتطلب و خودخواه به ارادۀ مردم پشت کرده و هنوز هم در تلاش حاکم ساختن تقلب بر سرنوشت مردم افغانستان و ادامه دادن حکومت جعلی و متعصبشان هستند. ما هم شبیه مسابقه همان شب نظارگر شکست مردم و دموکراسی در کشوری هستیم که به شدت نیاز به صلح و آرامش و یکدیگر پذیری دارد…
تحولات چند هفتۀ اخیر از یک آیندۀ نامعلوم گواهی بد میدهد و فردای سرنوشتسازی که مردم ما در جهت تحقق آن به قیمت جان و بریده شدن انگشتانشان در پروسۀ انتخابات اشتراک کردند، آنگونه که به نظر میرسد، در حد یک رؤیا باقی خواهد ماند.
کمیسیونهای انتخاباتی تا اینجای کار نتوانسته اند اعتبار از دست رفتۀ انتخابات را احیا کنند، ولی برعکس در جهت خلق بحران و به بنبست کشانیدن انتخابات عمل کرده و تا حال موفق نشده اند، لکۀ بدنام تقلب را از جامۀ این پروسۀ ملی با حفظ بیطرفی و معیار قراردادن آرای واقعی مردم در جهت تعین سرنوشت شان، پاک سازند.
حفظ استقلالیت کمیسیون و جلوگیری از دخالتهای بیرونی در کار کمیسیونهای انتخاباتی، به دادگاه کشانیدن متقلبان، معیار قراردادن آرای واقعی مردم و تمکین و احترام گذاشتن دستههای انتخاباتی پیشتاز انتخابات ریاستجمهوری به اعلام نتایج از سوی کمیسیون انتخابات، تنها راهکاری جهت شکست بنبست کنونی و رقم زدن فردای بهتر برای مردم افغانستان است.
در صورتی که بنبست انتخابات در جهت آرای حقیقی مردم شکسته نشود به خلق بحران منجر شود. قربانی فقط و فقط مردم افغانستان اند و بس.
Comments are closed.