گزارشگر:ناجیه نوری - ۰۹ جدی ۱۳۹۸
افغانستان بعد از حکومت گروه طالبان در ۱۸ سال گذشته بیش از چهار دور انتخابات ریاستجمهوری و سه دور انتخابات پارلمانی را تجربه کرده است. اما چرا افغانستان با بیش از چهار بار تجربۀ انتخابات ریاستجمهوری اکنون انتخابات به یک معما و هراس کلان ملی تبدیل شده و همه در تلاش اند تا انتخابات بدون در نظرداشت منافع کلان ملی به نفع قوم و تبار او تمام شود؟
تمامی مردم و حتا هیچ دانشمند و با سواد افغانستان خواهان این نیست که فرد یا شخصی از تبار و قوم دیگری به قدرت تکیه زند. همه در تلاش اند تا کسی از قوم و تبار او در قدرت باقی بماند. اما چرا نگاه تجارتی؟
محمداکرام اندیشمند آگاه سیاسی میگوید: «به این دلیل که در افغانستان فقیر و درمانده، یگانه مرجع و منبع کسب ثروت و منزلت اجتماعی، دولت است. منبع کار و اشتغال نیز دولت است و همه تلاش میکنند تا صاحب کرسی و مقامی در دولت باشند. بنابراین انتخابات در افغانستان به یک تجارت تبدیل شده است تا با خرید و فروش آرای مردم به هر قیمتی به قیمت تخطی، تخلف، تقلب و مصرف پولهای هنگفت به قدرت دولتی برسند و بعد صاحب ثروت، قدرت، منزلت اجتماعی و …. شوند».
او تاکید میکند: نگاه اهل سیاست نیز به انتخابات، نگاه تجارتی است. انتخابات پارلمانی نشان داد که چگونه تاجران با پول خود و با خریدن آرای مردم به پارلمان راه یافتند. در انتخابات ریاستجمهوری نیز میتوان این نگاه را مشاهده کرد.
آقای اندیشمند به این باور است که انتخابات در افغانستان به جای آنکه ابزاری برای مشروعیت نظام حاکم سیاسی باشد، ابزار بازی سیاست مداران حاکم در تصاحب قدرت سیاسی و ابقای خود در این قدرت تبدیل شده است.
آقای اندیشمند میگوید: به همین دلیل است که در انتخابات، جای شفافیت و برگزاری انتخابات عادلانه و سالم را تخطی و تقلبهای گسترده میگیرد تا مدعیان کسب قدرت حتا از راه تقلب بتوانند بر اریکۀ قدرت تکیه بزنند.
بااین حال، عزیز رفیعی رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان میگوید: در افغانستان به دلیل نبود عدالت اجتماعی و آسیبپذیریهای اجتماعی انتخاباتها چه پارلمانی و چه ریاستجمهوری به یک بحرام ملی تبدیل شده است.
او تاکید کرد: یک قوم یا گروه و یا هم یک طیف اجتماعی فکر میکند که اگر طرف مقابل به قدرت رسید او را حذف خواهد کرد. در حالیکه پیام دموکراسی این است که شما حذف نمیشود، بل در قدرت صاحب اقتدار نیستید. یعنی دموکراسی به هدف حذف نیست، بل به منظور سهم کمتر است.
آقای رفیعی افزود: اما در افغانستان به این معناست که اگر یک قوم به قدرت رسید. تمام اقوام دیگر را حذف میکند. بنابراین هراس اصلی نبود عدالت اجتماعی در افغانستان است که انتخابات را به یک هراس کلان ملی مبدل کرده است.
وی همچنان گفت: طور مثال کرزی فکر میکند که با موجودیت غنی خود و قوم او حذف میشود. اقوام شعیه فکر میکنند که اگر سادات به قدرت برسد، هزاره حذف میشود و اگر هزارهها به قدرت برسند، عرب، اسماعیلیه و دیگران حذف میشوند، بنابراین تا زمانیکه عدالت اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی در افغانستان در مشارکت اقوام و دسترسی به منابع تأمین نشود، نه انتخابات و نه هیچ طرح دیگری موفق نخواهد بود و خود به خود به یک بحران کلان ملی تبدیل خواهد شد.
اما فضلالرحمان اوریا آگاه سیاسی میگوید: انتخابات و دموکراسی یک اصل اساسی است، اما در هژده سال گذشته کسانیکه در قدرت بودند، از هیچ جفای در حق مردم خود دریغ نکردند.
او میافزاید: در هژده سال گذشته فقط غارت و چپاول جریان داشت و هیچ کار موثری صورت نگرفت، بنابراین تا زمانیکه امریکا کسانی را که در هژده سال گذشته به قدرت رسانیده است، کنار نزنند، نه دموکراسی در افغانستان عملی خواهد شد و یک انتخابات سالم و شفاف را ما شاهد خواهیم بود.
آقای اوریا تاکید میکند: تا زمانیکه بازیگران که در هژده سال گذشته در بازی سیاسی قدرت بودند، کنار زده نشوند، همچنان به نام دموکراسی و انتخابات ثروتاندوزی کرده و انتخاباتها همچنان رسواتر و بدنام تر خواهد شد.
گفته میشود که گذشتهها نیز به دلیل محدود بودن امکانات، مبارزات چندان گسترده نبود و میدان رقابت بیشتر در اختیار پولدارها بودهاست. آنان به مردم در همایشهای انتخاباتی غذا میدادند. در شهرها شمار معدودی از نامزدها به چاپ عکس و انتشار برنامههای خود در نشریات میپرداختند.
در دوره های پیش از آن نیز از مبارزات انتخاباتی به گونه مدرن آن خبری نبود و در پایان دوره کاری هر مجلس آنهایی که علاقهمند ورود به مجلس بودند، به سراغ افراد با نفوذ و مقامهای محلی میرفتند، تا در دوره بعدی موفق به حضور در مجلس شوند. بنابراین میتوان گفت که انتخابات در افغانستان از همان اوایل بیشتر به یک تجارت شباهت داشته است.
Comments are closed.