گزارشگر:احمـد عمـران - ۱۰ جدی ۱۳۹۸
به نظر میرسد گفتوگوهای صلح میان هیأت امریکایی و طالبان وقتی به نقطۀ مهم و تعیینکننده نزدیک میشود، به بُنبست می خورد. گاهی این بنبست به دلیل اختلافهایی بروز میکند که میان دیدگاههای دو طرف وجود دارد و گاهی نیز طالبان به صورتِ عمدی تلاش میکنند که گفتوگوهای صلح به ثمر نرسند. برای طالبان بسیار اهمیت دارد که توافقنامۀ صـلح را با شرایط محدود با امریکاییها امضا کنند، اما وقتی بحث مسایل داخلی پیش میآید، به هیچ صورت حاضر نیستند که حرفی از آنها در توافقنامه مطرح شود. طالبان و حامیانِ منطقهییشان به این نتیجه دست یافتهاند که مانع بزرگِ رسیدن به هدفهای راهبردی آنها، موجودیت نیروهای خارجی در افغانستان است. به زعم آنها اگر این نیروها افغانستان را ترک کنند، آنها به آسانی و سادهگی میتوانند نظام فعلی را با نیروی نظامی از صحنه بیرون کنند.
البته طالبان دلایل و استدلالِ خود را هم برای چنین تحلیلی دارند. حکومت افغانستان چنان دچار ضعف، اختلاف و ازهمپاشیدهگی است که به هیچ صورت توان مقابله با نیروهای طالبان را ندارد. ظرف پنج سال گذشته، اشرفغنی رییس غیرمشروعِ حکومت وحدت ملی، حکومتداری را در افغانستان چنان متزلزل و از درون متلاشی کرد که امروز فقط نامی از حکومت و حکومتداری در کشور باقی مانده است. در کابل و بسیاری از کلانشهرهای افغانستان همین حالا امنیت مالی و جانیِ مردم به وسیلۀ گروههای مافیایی و افراد مسلحِ غیرمسوول در خطر است. حکومت توانایی تأمین امنیت در شهر کابل را ندارد. به گفتۀ برخی از ناظران، در مناطقی از کابل از طرف شب حکومتِ دزدان برقرار میشود و مردم را در ملای عام چور و چپاول میکنند.
قتلهای مرموز در تمام ولایتهای کشور بیـداد میکند. هیچ معلوم نیست که در عقبِ این قتلها و کشتارها کیها قرار دارند. آقای غنی در ارگ در امنیتِ کامل نشسته و فکر میکند که حکومتداری همین است. با توجه به اوضاع فعلیِ کشور حتا اگر طالبان هم حکومت را مورد تهـدید قرار ندهند، این حکومت دیگر توانایی و قدرتِ دفاع از خود را از دست داده است. وقتی حکومتی نتواند به اصلیترین وظیفۀ خود که عبارت از تأمین امنیت شهروندان است عمل کند، آنگاه با نیروهایی که به صورتِ مسلحانه در برابر آن میجنگند، چه خواهد کرد؟
طالبان دریافتهاند که حکومت آقای غنی، فقط نقابی از حکومت را به چهره دارد و دیگر هیچ صلاحیت و مشروعیتی برای آن باقی نمانده است. در چنین شرایطی، چگونه ممکن است که طالبان با چنین حکومتِ از درون متلاشی شده روی میز مذاکره بنشینند و یا توافق صلح امضا کنند؟ آنها چیزی به نام حکومت را در کابل نمیبینند که با آن مذاکره کنند.کُل تعریفِ طالبان از حکومتِ افعانستان این است که به چیزی زیر نامِ حکومت به وسیلۀ خارجیها ساخته شده و به وسیلۀ آنها نیز اداره میشود. اگر نیروهای خارجی نباشند، این حکومت هم نیست.
تصور متأسفانه بخشی از مردم افغانستان نیز از حکومتِ فعلی همین است. آنها نیز نسبت به کارآیی حکومت باور و اعتمادِ خود را از دست داده اند. نگرانی بیشتر مردم افغانستان که نسبت به دستاوردهایِ هجـده سال گذشته احساس مسوولیت میکنند، این است که به پس از امضای توافق صلح میان امریکا و طالبان، آنها یک بار دیگر مثل دهۀ هفتاد در صحنه تنها باقی بمانند و کسی نباشد که از آنها دفاع کند.
آقای غنی برای اینکه حکومت را انحصاری بسازد، تمام نیروها و جریانهای توانمند و مخالفِ طالبان را از خود دور ساخت. حالا بیشتر نیروهایی که تجربۀ جنگ با طالبان و نیروهای اشغالگر را دارند، به صورتِ انفعالی ناظر اوضاع اند و در بهترین حالت فقط آماده اند که از خود و اطرافیـانِ خود دفاع کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، بدون تردید افغانستان به دهۀ هفتاد و دورۀ ملکوکالطوایفیِ آن زمان برخواهد گشت. از سخنان هیأت طالبان چنین برمیآید که آنها برای رفتن افغانستان به آن دوره، تلاشهای زیادی را انجام دادهاند؛ چون وقتی قدرتها در افغانستان یکپارچه عمل نکنند، به آسانی میتوان مناطق مختلف را یکی پس از دیگری تصرف کرد؛ همان کاری را که طالبان و حامیان منطقهییشان در دهۀ هفتاد انجام دادند.
همین که طالبان خواهان آتشبس با نیروهای دولتی افغانستان نیستند و حتا مذاکراتِ میانافغانها را منوط به امضای توافقنامۀ صلح با امریکا کرده اند، همه نشاندهندۀ آن است که طالبان به هیچ صورت از هدفهای کلانِ نظامی خود دست برنداشته و نمیخواهند که مشکل افغانستان را از راه سیاسی حل کنند، آنها راه نظامی را برای رسیدن به هدفهای سیاسیِ خود انتخاب کرده اند و تا زمانی که حکومتی مردمی و همهشمول در افغانستان ایجاد نشده، از این تصمیم خود برنخواهند گشت.
Comments are closed.