گزارشگر:احمد ولی مسعود - ۱۶ جدی ۱۳۹۸
انکشافات اوضاع در منطقه، بخصوص کشورهای ایران و عراق بهخوبی ثابت ساخت، زمانی که پای منافع ملی کشورها در میان باشد، یکسره همهٔ اختلافات درونی، گروهی، حزبی، زبانی، ایدیولوژیک، تباری و قشری خود را کنار میگذارند و در محور اساسات مشترک ملی خویش بسیج میشوند.
روایت معروف داریم، پاکستانیها وقتی مسألۀ حیاتی منافع ملیشان در بین باشد؛ مجاهد، دیموکرات، افراطی، معتدل و لیبرال نمیشناسند، همه در صف واحد پاکستان قرار میگیرند.
و اما در کشور خداداد افغانستان از این چیزها خبری نیست. هریک با دهل خود، آهنگ منافع ملی خودش را مینوازد! همین روزها میان کارگزاران و حتا رهبران حکومت وحدت ملی پیرامون تحولات جدید منطقه شاهد چندین پارچۀ تمثیلی منافع ملی بودهایم.
وقتی سخن از مشارکت ملی میزنیم، ضرورتش دقیقاً همینجاست. در یک برههٔ حساس کشور یا تحول منطقهٔ که کماکان تأثیر پذیری دارد، در مسیر عبور از بحران، چگونه در قالب مشارکت ملی، با داشتن تعریف همگون از منافع ملی، کنار گذاشتن ملاحظات گروهی، سیاسی، ایدیولوژیک…، در یک تصمیم گیری مشترک با اعلام پالیسی یکدست، ممثل منافع ملی خویش، بهخصوص در محیط بینالمللی باشیم.
مشارکت ملی به این معنی نیست که چند تاجر سیاسی یا بیهیچ اندیشه و چشم انداز در سیاست، تعدادی فرصت طلب ارزش فروش و بی اصول، عدهیی معامله گرِ معروف با جمعی وابسته که به هیچ دغدغهٔ درونی و صدای وجدانی یک رسالت خدایی، وطنی یا مردمی دل و گوش نسپاریدهاند، در یک رشتهٔ هوس ثروت و توهم قدرت با هم یکجا ساخته شوند و تمثیل مشارکت ملی نمایند!
اکنون معتقد شده باشیم که گذار از وضعیتِ موجود، بدون مشارکت ملی تعریف شده در یک ساختار عادلانهٔ جدید یا با آرایش نو معطوف به ثبات، متشکل از همه نیروهای صادق، متعهد، رسالتمند، آنانی که افغانستان را برای افغانستان میخواهند، نه بهخاطر امنیت ملی دیگران، نه مقدور است و نه میسور.
Comments are closed.