گزارشگر:قربانعلی صفری - ۲۰ جدی ۱۳۹۸
افغانستان در گذر تاریخی خویش، همواره از سه منطقه تأثیر پذیرفته است. این مناطق شامل آسیای میانه، خاورمیانه و جنوب آسیا میشود. اما باید خاطرنشان ساخت که در دوۀ معاصر، بیشترین تأثیرپذیری را از جنوب آسیا و بهخصوص کشور پاکستان داشته است. افغانستان و پاکستان تا حدودی دارای تجربۀ تاریخیِ مشترک اند و در یک نگرش کُلی مشترکاتِ فرهنگی، قومی، هویتی و تمدنی با یکدیگر دارند. روابط میان افغانستان و پاکستان در دورههای مختلف، در وضعیتهای دوستانه، خصمانه و دشمنانه در نوسان بوده است. این دو کشور با وجود اشتراکاتِ عمیقِ فرهنگی و با داشتن مرز جغرافیایی طولانی، نهتنها نتوانستهاند در برابر یکدیگر همگرایانه برخورد کنند؛ بلکه این فرصتها را در روابط خارجی خویش با یکدیگر، تبدیل به چالش کردهاند. پاکستان در دورههای مختلف در افغانستان بحران آفریده است و حتا برخی از تحلیلگران، نقش پاکستان را در تحولات افغانستان «محور شرارت» خواندهاند. آقای اسپنتا گفته بود که کشور پاکستان در قبال افغانستان، همواره سیاستِ دوگانه و دوآلیسم داشته است؛ به این معنی که این کشور در بازسازی افغانستان، از یکطرف از دولت و حکومت افغانستان اعلام حمایت کرده و از جانب دیگر با جریانهای ضددولتی رابطۀ گسترده داشته و آنان را حمایت همهجانبه نموده است.
در جریان مذاکرات زلمی خلیلزاد و طالبان در پروسۀ صلح افغانستان، سیاستگرانِ پاکستان نشستها و مذاکراتی با دولتمردان افغانستان داشتهاند. پاکستان در سیاستهای اعلامی خویش همیشه از فرایند صلح افغانستان تقدیر کرده و خود را متعهد به همکاری در روند صلح افغانستان دانسته است؛ اما سیاستِ دوگانۀ این کشور در قبال افغانستان سبب شده که هم حکومت افغانستان و هم شورای عالی صلح، نسبت به موضع پاکستان بیباور باشند. از دورۀ رییسجمهور کرزی تا این دم، پاکستان اقداماتِ چندی را به منظور تقویت گفتوگوهای صلح انجام داده است که میتوان موارد ذیل را نام برد:
۱٫ کنفرانس کابل: این کنفرانس در ماه جولای ۲۰۱۰ در کابل بر گزار شد. در این کنفرانس حدود ۴۰ وزیر خارجه از کشورهای مختلف حضور داشتند و موضوعاتی که در این نشست مورد بحث قرار گرفت، چگونهگی به مصرف رسانیدنِ کمکهای خارجی در افغانستان، تقویت پولیس افغانستان، حمایت از برنامههای دولت در زمینۀ بازسازی اقتصادی و از همه مهمتر روند مصالحه با مخالفین دولت در افغانستان بود. نکته مورد توجه در این کنفرانس، حضور پُررنگ مقاماتِ بلندپایۀ پاکستان بود. این نشست بیانگر آن بود که افغانستان نقش کشورهای منطقه را در پروسۀ صلح لحاظ میکند و امید میرفت کشور پاکستان به عنوان همسایۀ نزدیکِ افغانستان همکاریهای لازم و ضروری را در این خصوص با افغانستان داشته باشد.
۲٫ نشستهای سهجانبه: در حاشیۀ اجلاس سازمان ملل متحد میان حامد کرزی، آصفعلی زرداری و دیوید کامرون در سال ۲۰۱۲ نشست سهجانبه صورت گرفت. این نشست به منظور تسریع بخشیدن روند مصالحه در افغانستان بود و رییسجمهور کرزی در این نشست نقش پاکستان را در پروسۀ صلح افغانستان، کلیدی خواند و رییسجمهور پاکستان آقای زرداری در این نشست از پروسۀ صلح افغانستان اعلام حمایت نمود. علاوه بر این نشست، این مقامات نشستهای دوجانبه و چندجانبه در کابل، اسلامآباد و بریتانیا داشتهاند.
۳٫ تشکیل کمیسیون مشترک صلح: یکی از اقدامات برجستۀ پاکستان در خصوص صلح افغانستان تشکیل کمیسیون مشترک صلح، میانِ این دو کشور بود. آقای گیلانی نخستوزیر پاکستان در پی این توافق گفت: «رهبری و عضویت مقامات بلندپایۀ این دو کشور در کمیسیون مشترک صلح، نشاندهندۀ تلاش دو کشور برای تأمین صلح میباشد.»
آنچه مهم است اینکه: موضع فعلیِ پاکستان در برابر گفتوگوهای صلح میان زلمی خلیلزاد و نمایندهگانِ طالب در کجا است؟ همزمان با آغاز گفتوگوهای صلح، پاکستان جایگاه خود را در این گفتوگوها نااستوار یافت و در صدد برآمد تا در این گفتوگوها نقش برجسته داشته باشد؛ زیرا در حاشیه بودنِ پاکستان در روند گفتوگوهای صلح افغانستان، به نفع رقبای منطقهییِ پاکستان و به زیانِ این کشور تمام میشود. از همین روی عمرانخان به ایالات متحده سفر کرد و با رییسجمهور ترامپ دیدار نمود. دیدار عمرانخان با ترامپ، پاکستان را از حاشیۀ گفتوگوها به متن آورد. همزمان با این دیدار، پنتاگون همکاریهای پاکستان و افغانستان را در مبارزه با هراسافگنی سودمند خواند و تأکید ورزید که اسلامآباد میتواند در ثبات افغانستان نقش مهمی بازی کند.
اما شورای عالی صلح افغانستان باور دارد که پاکستان در تعهدِ جدی نسبت به صلح افغانستان بهسر نمیبرد. محمد اسماعیل قاسمیار یک تن از مشاورانِ شورای عالی صلح میگوید که ما با یک نوع سیاستِ دوپهلو مواجه هستیم؛ یعنی از یکطرف شاهد گفتوگوها بر سر صلح هستیم و از سوی دیگر، حملات انتحاری و انفجاری از سوی گروههای مخالفِ دولت ادامه دارد. گروههای مخالف دولت افغانستان، از حمایت همهجانبۀ دولت پاکستان برخوردار هستند و در هرگونه فعالیت تروریستی که در افغانستان به وقوع میپیوندد، بیتردید دولت پاکستان نقش دارد.
واقعیت ایناست که پاکستان تاهنوز انگیزۀ کافی برای حمایت از روند مصالحه در افغانستان را ندارد و هماکنون نیز یکی از عمدهترین حمایتگرانِ گروهها و جریانهای تروریستی به شمار میرود. در طی چند سال پسین، هر زمان که برای صلح افغانستان اقدامی صورت گرفته است، پاکستان در صدد خلق بحران برآمده و مانع به فرجام رسیدن این گفتوگوها شده است. اما آنچه پرسشبرانگیز است اینکه: چرا پاکستان در این خصوص دست به اعمالِ خرابکارانه میزند؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش در انگیزههای دخالتِ پاکستان در افغانستان نهفته است. به صورت کل، انگیزههای دخالت پاکستان در افغانستان را میتوان در محورهای ذیل برجسته یافت:
نخست، مسألۀ دیورند است که در طول سالیانِ متمادی روابط این دو کشور را در حالتی از واگرایی و خصومت قرار داده است. ادعای بخشی از مردم افغانستان، مبنی بر بازپسگیری مناطق آن سوی دیورند، پاکستان را واداشته است که تلاش ورزد در افغانستان یک دولت مقتدر شکل نگیرد. شکلگیری دولت توانمند در افغانستان برای پاکستان یک تهدید است. پاکستان با حمایت برخی از نحلهها و با دخالت ناصوابِ خود در امور سیاسی و امنیتی افغانستان، مانع جدی در امنیت کشور ما و حتا پروسۀ صلح میباشد.
دوم، روابط دوستانۀ افغانستان با هندوستان و روابط خصمانۀ پاکستان با هند است. پاکستان و هند بر سرِ مسأله کشمیر سالیان زیادی است که نزاع دارند که این منازعه در تحولات افغانستان بهصورتِ جدی تأثیرگذار است. منازعات اخیر هند و پاکستان بر سر کشمیر، روند صلح افغانستان را تا حدودی متأثر ساخته است؛ چون از یکطرف هند، متحد و همکار افغانستان است و از طرف دیگر پاکستان همچنان به اعمال خرابکارانۀ خود در افغانستان ادامه میدهد.
سوم، بحث تسخیر افغانستان به لحاظ اقتصادی و تجاری از سوی پاکستان است. پاکستان همواره خواسته است از افغانستان به عنوان بازار فروشِ امتعه و کالاهای تولیدی خود استفاده کند و همچنین این کشور مسیر اتصال خویش به آسیای مرکزی را تنها از راه افغانستان ممکن میداند. از این جهت میخواهد دولتی در افغانستان شکل بگیرد که برای پاکستان در افغانستان استقلالِ عمل بدهد. شکلگیری یک دولت فراگیر که پیشزمینههای آن استقرار صلح باشد، برای پاکستان خوشایند نیست.
پاکستان افغانستان را عمق استراتژیکِ خود میداند و همواره تلاش کرده است که زمینههای نفوذ دایمی خویش را در افغانستان فراهم کند. حمایت پاکستان از طالبان و دیگر مخالفانِ مسلح دولت افغانستان به همین منظور صورت میگیرد. البته سیاست دوگانۀ پاکستان سبب شده تا از یکطرف با کابل رفیق باشد و از سوی دیگر پشتیبانِ طالبان را باشد. به نظر میرسد پاکستان از مذاکره با طالبان حمایت میکند، نه بهخاطر اینکه صلح و ثبات در افغانستان برقرار شود، بلکه به این دلیل که طالبان به عنوان یک جریانِ سیاسی در برابر حکومت افغانستان به رسمیت شناخته شوند تا از این طریق اسلامآباد بتواند به اهدافِ راهبردیِ خود در افغانستان نایل آید.
Comments are closed.