گزارشگر:علی موسوی - ۲۸ جدی ۱۳۹۸
رسانههای غربی گزارش دادهاند که طالبان طرح آتشبس موقت را به زلمی خلیلزاد سپرده اند.
مقامهای طالبان که از آنها نام گرفته نشده گفته اند که این طرح، شامل آتشبس ۷ تا ۱۰ روزه میباشد.
این در حالی است که وزیر خارجۀ پاکستان پیشتر گفته بود که گروه طالبان به پیشنهاد امریکا مبنی بر کاهش خشونتها در افغانستان اعلام آمادگی کرده است.
او افزوده است: «طالبان به درخواست کاهش خشونتها اظهار آمادگی کرده اند. من میدانم که با این اقدام به سوی توافق صلح پیشرفتی صورت گرفته است».
این در حالی است که سهیل شاهین سخنگوی دفتر سیاسی گروه طالبان در قطر میگوید که نمایندگان امریکا و طالبان در مورد امضای توافقنامه صلح و مراسم آن گفتوگو کردهاند.
با توجه به این تحولات، کارشناسان پیش بینی می کنند که طی روزهای آینده، گام نهایی برای امضای معاهده صلح میان امریکا و طالبان برداشته خواهد شد؛ گامی که ظاهراً هنوز مطلوب کابل نیست.
کابل دلایل متعددی برای مخالفت با توافقنامهیی دارد که شاید به زودی امضا شود. یکی از دغدغههای هم حکومت این است که این توافقنامه احتمالاً هرگز به معنای پایان جنگ نخواهد بود؛ بلکه حتی اگر تعهدی برای آتش بس نیز وجود نداشته باشد، میان طالبان و امریکا خواهد بود و مردم و نیروهای امنیتی افغانستان همچنان باید آماده حملات خونین، بمبگذاریهای مرگبار و کشتارهای بی رحمانه طالبان باشند. بر این اساس، صلحی که قرار است منعقد شود، یک صلح امریکایی- پاکستانی خواهد بود که نه تنها با منافع و اولویت های امنیت ملی افغانستان، همسویی نخواهد داشت؛ بلکه چه بسا برعکس و در برابر آن خواهد بود.
از سوی دیگر، هنوز مشخص نیست که امریکا و طالبان از میان آتش بس و کاهش خشونت، بر کدامیک از موارد، توافق می کنند. در صورتی که امریکایی ها نیز تحت فشار پاکستان بر تعهد طالبان درباره کاهش خشونت، موافق باشند، این امر، یک شکست سیاسی سنگین برای کابل خواهد بود؛ طرفی که هنوز نه تنها نتوانسته که در روند تصمیم گیری های راهبردی درباره چشم انداز صلح، سهم و نقشی مستقیم، مالکانه و محوری ایفا کند؛ بلکه حتا هیچ اعتنایی به پیش شرط ها و خواسته های اصلی آن نیز نشده است؛ نه از طرف طالبان و نه از سوی امریکا.
از نظر طالبان و امریکا امضای توافقنامه صلح یک گام بزرگ و مهم خواهد بود که می تواند سرآغاز اقدامات عملی برای تغییر یک مسیر ۲۰ ساله باشد؛ اما برای دولت و طرف های سیاسی و طیف های قومی افغانستان، این رویداد، به معنای قرار گرفتن در برابر یک عمل انجام شده خواهد بود و ادامه بازی، بحث روی تمهیدات تاکتیکی اجرای توافقات اصلی میان امریکا و طالبان خواهد بود نه فراتر از آن.
حتا گفته میشود که برخی جریانهای سیاسی، رهبران و گروههای قومی، مستقل از حکومت به طور مستقیم و پنهانی با طالبان، مذاکره کرده و به توافقهایی دست یافته اند.
از این منظر، حتا اگر بعد از امضای توافقنامۀ صلح، گروه طالبان حاضر به آغاز گفتوگوهای مستقیم بینالافغانی شود، پیشبینی میشود این حضور، فاقد اثر و ثمری جدی روی فرایند صلح خواهد بود؛ زیرا به احتمال قوی، توافقات اصولی و مبنایی، پیش از این، در غیاب دولت و مردم و نمایندهگان احزاب و تشکل های سیاسی و قومی کشور، میان طالبان و امریکا با دخالت و حضور موثر پاکستانی ها و اعراب، صورت گرفته است.
نکتۀ مهم اما این است که همه طرفها تلاش دارند تا طالبان را متعهد به آتشبس موقت چندروزه کنند؛ آتشبسی که نه تضمینی قوی برای پایداری صلح خواهد بود و نه میتواند برای مردم افغانستان، پیامآور ثبات و آرامش خواهد بود. بنابراین طالبان و امریکا در آستانۀ یک مصالحه مسلحانه قرار دارند؛ مصالحهیی که بربنیاد آن، طالبان همچنان مسلح و مقتدر باقی میمانند و در برابر، این سایر نهادها و نیروها و ارکان نظام سیاسی و قدرت نظامی افغانستان هستند که باید در دل این تحول جدید، حل و هضم شوند.
Comments are closed.