- ۰۴ دلو ۱۳۹۸
اظهارات آقای غنی در خصوص سخنان و موضعگیریهای داکتر عبدالله و حامدکرزی، در گفتوگویی در نشست داووس، در خصوص گفتوگوهای طالبان، گفته است که عبدالله و کرزی، به دلیل اینکه کاری از دست شان در امور صلح با طالبان بر نمیآید، انتقاد میکنند. او گفته است که دست این دو، به «انگور» نمیرسد میگویند که ترش است. یعنی آنها نمیتوانند کاری برای صلح کنند به همین دلیل انتقاد میکنند. در عین حال غنی گفت که اگر گروه طالبان آماده نباشد که از خشونت دست بکشد، اجازه نخواهم داد که این گروه با سوءاستفاده از مذاکرات صلح با امریکا، به قدرت برگردد.
این اظهارات آقای غنی، از یک تناقض آشکار برخوردار است و اظهاراتش در مورد عبدالله و کرزی را به خودش نیز بر میگرداند؛ چنانکه او خود هنوز نمیداند که چه توافقاتی میان امریکا و طالبان در این مذاکرات صورت گرفته است و نیز خودش از آنچه که پیشرفت مذاکرات طالبان و امریکا خوانده میشود، نگران است و نمیداند که قرار است فردا چهاتفاقی بیفتد و از روند گفتوگوهای امریکا و طابان بارها انتقاد کرده است و ریاستجمهوری در این مورد نشان داده است که از قصۀ اصلی به دور نگهداشته است. چنانکه اظهارات امرالله صالح معاون اول دستۀ انتخاباتی دولتساز که گفتهاست که خارجیها نمیتوانند توافق صلح را بر افغانها تحمیل کنند، نشان داده است که آنان از آنچه میان امریکا و طالبان جریان دارد در بیخبری به سر میبرند و نگران اند. بنابراین، اظهارات آقای غنی، همواره در مورد گفتوگوهای طالبان با امریکا یا کل در مورد صلح با اگرها و مگرهای او همراه بوده است. اظهارات آقای غنی و ارگنشینان و پیامها و موضعگیریهای صادرۀ آنان در این زمینه خاص، نشان میدهد که در حقیقت این آقای غنی است که دستش به همین انگور مورد نظرش نمیرسد و میگوید که «ترش» است. شاید کرزی و عبدالله برنامهیی برای صلح نداشتهباشند؛ اما آقای غنی هم برنامهیی را بر صلح ارایه نکرده است که بتواند تبیینکنندۀ موضع روشن افغانستان در قبال آن باشد.
به یقین میتوان گفت که آقای غنی در مورد اینکه امریکا چه چیزی را به طالبان شریک میکند چیزی نمیداند و نگران است که خلیلزاد چقدر اطلاعات را درست و به موقع برای غنی در این زمینه انتقال میدهد. بنابراین، وقتی که پای جنگ و صلح افغانستان به پیش میآید، غنی به عنوان مسوول اول کشور، بیکارهترین و بیغرضترین فرد عرض وجود میکند. جدا از او، همه سیاستمداران کشور در مورد صلح افغانستان اکنون به مصداق همان شعر اند که میگوید: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل». یعنی صلح در آن بالا است و ما در پایان دست مان به آن نمیرسد. مردم افغانستان و سیاسیون نمیدانند چه چیزی در راه است و چه خواهد شد.
همین آشکارترین موردش را در حاشیۀ نشست داووس میبینیم. آقای غنی بر آتشبس قاطع با طالبان برای شروع مذاکرات تاکید میکند؛ اما آقای ترامپ در دیدار با او در حاشیۀ نشست داووس گفت که ما طرفدار آن هستیم که یک کاهش خشونت گسترده و دوامدار صورت گیرد. یعنی میان توافق امریکا و طالبان که «کاهش خشونت» مطرح است تا خواهش حکومت که «آتشبس» است، تفاوت زیاد وجود دارد. یعنی ترامپ، به عنی فهماناد که آتشبسی در کار نیست و با همین کاهش خشونت کنار بیا.
حالا آقای غنی خود پاسخ دهد که او به راستی دستش به انگور میرسد که میگوید ترش است یا شیرین. بنابراین، وضعیتی را که آقانی غنی برای عبدالله و کرزی وصف کرده است در حقیقت وصف حال خود اوست و به تبعیت از آن مردم افغانستان و این کل حالت کشور ماست که اصلا خوب نیست. برای آقای غنی پیشنهاد میکنیم که اول خودش سیاست تکگرایی را کنار بگذارد و در امر پروسۀ صلح در قدم نخست خودش را شامل سازد و بعد جایی برای دیگران هم باز کند تا هم دست او و دست همه «انگور» یا به عبارت درست این ضربالمثل به «آلو» برسد.
Comments are closed.