احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:کیکاووس زیاری - ۱۸ دلو ۱۳۹۸
آیا فیلمهای سینمایی میتوانند الهام بخش واقعیتهایی باشند که در آیندهیی دور یا نزدیک اتفاق خواهند افتاد؟ آیا محصولات صنعت سینما میتوانند پیشبینی رخدادهای آینده را بکنند و خبر از چیزهایی بدهند که مدتی بعد اتفاق میافتند؟ در نگاه اول بسیاری به این پرسش پاسخ منفی میدهند؛ اما زمانی میرسد که وقوع یک اتفاق خاص یا تلخ، ذهن مردم را به این سمتوسو میبرد که نسبت به این واقعۀ دانایی و شناخت قبلی داشته اند. با کمی فشار به مغز، آدمها به یاد میآورند که این حادثه و واقعه را پیش از این در یک فیلم سینمایی و به عنوان ماجرایی تصویری تجربه کرده اند. معمولاً هر چند یک بار، این اتفاق میافتد و داستان تخیلی یک فیلم سینمایی رنگوبویی واقعی به خود میگیرد. انگار که سازندهگان فیلم، ماجرای داستان محصولشان را قبلاً در خواب دیده اند و حالا آن خواب رنگ واقعیت به خود گرفته است. «عفونت» استیون سودربرگ فیلمساز کانادایی تبار سینما که در سال ۲۰۱۱ اکران عمومی شد، یکی از همین فیلمهاست که فاجعۀ ویروس کرونا را به شکلی غیرقابل باور پیشبینی کرده بود. اما این تنها محصول صنعت سینما نیست که چنین پیشگویی دقیقی از اتفاقی در آینده را ارایه میدهد.
هر زمان که رخدادی واقعی درست بودن پیشبینی یک فیلم سینمایی را تایید میکند، اهل نظر دوباره روی این نکته تاکید میکنند که سینما و هنرمندان آن را باید جدیتر گرفت و داستانهای غیرقابل باور (و به ظاهر خیالی) این فیلمها، رنگ و رویی واقعگرا دارند. حتا برخی از تحلیلگران جلوتر رفته و میگویند سیاستمداران و فعالان اجتماعی باید برخی اقدامات خود را با فیلمهای هشداردهنده هماهنگ کنند تا بتوانند از وقوع آنچه که این فیلمها دربارهاش هشدار میدهند، جلوگیری کنند.
عفونت اگر بعد از شیوع ویروس کرونا اکران عمومی میشد، همهگان میگفتند فیلم داستانش را با الهام از این واقعه گرفته است؛ اما واقعیت برعکس و این است که ماجرای کرونا داستانش را از این فیلم برداشت کرده است! ویروس کرونا هشت سال بعد از نمایش عمومی فیلم سودربرگ، چین و بقیه کشورهای دنیا را در بهت و حیرت و نگرانی فرو برده است.
داستان چندلایه
این درام دلهرهآور و تعلیقی که محصول شرکت برادران وارنر است، جمع باشکوهی از بازیگران درجه یک سینما را در نقشهای مختلف خود دارد. ماریون کوتلار فرانسوی که در زمان نمایش عمومی فیلم مورد توجه تماشاگران و منتقدان بود، در کنار مت دیمون، گیوینت پالترو، جودلا، کیت وینسلت، لاورنس فیشبرن و جنیفر ال بازیگران عفونت هستند. داستان فیلم دربارۀ بازگشت یکی از شخصیتهای آن از سفری از هنگ کنگ است. بهزودی مشخص میشود او یک بیماری ناشناخته را با خودش از هنگ کنگ به سوغات آورده است. بهزودی این ویروس در سطح وسیعی پخش میشود. تلاش پزشکان و دانشمندان برای شناسایی ویروس و راههای مقابله با آن، با داستان زندهگی خانوادهگی مبتلایان به این ویروس گره خورده و همراه میشود.
الهام از واقعیتها؟
سودربرگ داستانی چندلایه را با حضور شخصیتهایی متنوع ارایه میدهد تا درامی شبیه دیگر ساختههای موفق خود خلق کند. این شیوه روایت چندلایه، جزو سبک کار فیلمساز به حساب میآید، که در آن تخصص خوبی دارد. اسکات زد برنز که سال ۲۰۰۹ «خبرچین» را با سودربرگ کار کرده بود، ایده گسترش یک ویروس خطرناک در امریکا را با سودربرگ مطرح میکند. استقبال فیلمساز از درامی پزشکی که جان میلیونها انسان را به خطر میاندازد، باعث میشود تا برنز سریعاً کار نگارش فیلمنامه را شروع کند. این فیلمنامهنویس ایده داستان را از چند رخداد تلخ هم چون اپیدمی سارس در سال ۲۰۰۳ و اپیدمی فلو در سال ۲۰۰۹ گرفته بود. برنز برای ارایه یک داستان واقعگرا، به سراغ شماری از همکاران سازمان بهداشت جهانی رفته و مشاورههایی از آنان میگیرد.
درام واقعگرا
نکتۀ تلخ این است که کلید فیلمبرداری عفونت اواسط سال ۲۰۱۰ در هنگ کنگ زده میشود. شیکاگو، آتلانتا، لندن، جنوا و سان فرانسیسکو مقصدهای بعدی سازندهگان فیلم هستند. اولین نمایش عفونت در جشنوارۀ بینالمللی فیلم ونیز ۲۰۱۱ بود، جایی که مورد استقبال بالای منتقدان قرار میگیرد. چند روز بعد، اکران عمومی فیلم در امریکا و بقیه کشورهای دنیا آغاز میشود. با توجه به هزینۀ تولید ۶۰ میلیون دالرب این درام دلهرهآور، فروش جهانی ۱۳۶ میلیون دالری آن را میتوان فروشی خوب و مقبول برای یک کار غیرتجاری و تلخ ارزیابی کرد. سودربرگ آن زمان اعلام کرد به دنبال ساخت درامی واقعگرا از یک داستان تکاندهنده و دلهرهآور بوده است. به گفتۀ او، داستان فیلم قصد داشته دربارۀ سلامت عمومی مردم جامعه و واکنش دانشمندان به یک اپیدمی خطرناک پزشکی صحبت کند. جالب خواهد بود اگر او و برنز دربارۀ پیشگویی علمی و پزشکی خود با رسانهها به گفتوگو بنشینند.
تئوری توطئه؟
شباهت داستان عفونت با ماجرای کرونا، بازار طرفداران تئوری توطئه را هم داغ کرده است. آنها که در پس هر اتفاقی به دنبال یک تئوری پنهان هستند، با توجه به این شباهت عجیب و غریب صحبت از «مسایل پشت پرده» و این جور چیزها میکنند. به باور این گروه، ماجرای کرونا یک اتفاق معمولی و یک اشتباه از جانب چند آدم نیست. آنها با اشاره به رقابت سخت دو کشور امریکا و چین در بازار بینالمللی و اقتصاد و ضربههایی که امریکا از طرف چین خورده، به این موضوع اشاره میکنند که کرونا محصول صادراتی امریکاییها برای چینیهاست! طرفداران تئوری توطئه ادعا میکنند برخی در امریکا (که میتواند طیف وسیعی از سیاستمداران و مالکان شرکتهای بزرگ اقتصادی را در بر بگیرد) با بهرهگیری از داستان فیلم عفونت، تصمیم گرفته اند ماجراهای داستان فیلم را در عالم واقعیت بر سر چینیها بیاورند. این گروه نیازی نمیبینند برای ادعایشان دلایل زیادی بیاورند. آنها میگویند تماشای دوبارۀ فیلم سودربرگ میتواند همهگان را از صحت این ادعا مطمین کند!
Comments are closed.