نگرانی از تکرار تجربۀ ویتنام در افغانستان

نویسنده:نظری پریانی - ۱۹ حوت ۱۳۹۹

اخیراً توافقات صلح امریکا و طالبان و نیز گفت‌‍وگوهای به بن‌بست رسیده میان طالبان و هیأت جمهوری اسلامی افغانستان، به نامۀ فوریت محور و جنجالی امریکا به رییس جمهور غنی و رییس عبدالله عبدالله منجر شده‌است.

مخالفت بر سر این نامه در سطح رهبری دولت با توجه به طرح حکومت جدید برای افغانستان در آن و استقبال طالبان از آن، چشم‌اندازی از شباهت در سرنوشت آیندۀ نزدیک افغانستان با سرنوشت ویتنام در بعد از ۱۹۷۳ را به تصویر می‌کشد.

آن توافق‌نامۀ صلح پاریس که با مذاکرات پنج ساله میان مخالفان دولت ویتنام و ایالات متحده امریکا صورت گرفته بود، با مخالفت شدید دولت وقت ویتنام که تا آن زمان تحت حمایت همه‌جانبه امریکا بود، قرار گرفت و سرانجام منجر به قطع حمایت امریکا از آن دولت و آغاز حمایت مخالفان آن شد و این سبب سقوط پایتخت آن کشور گردید و آرامش قبل از طوفان به شکل موقت در آن سرزمین، منجر به کشار بی‌رویه از جانب چریک های ویتنامی شد.

اکنون با گذشت سال‌ها از آن اتفاق، تجربه مشابهی در افغانستان در حال رقم خوردن است؛ چنان‌که مذاکرات دوسالۀ صلح در قطر و توافق‌نامۀ قطر که میان طالبان و امریکا به امضا رسیده است و نیز مذاکرات میان طالبان و دولت افغانستان بر بنیاد آن توافق‌نامه، منجر به نامه‌یی با طرح حکومت جدید، از جانب امریکا برای غنی و عبدالله شده‌است.

اکنون مخالفت شدید اشرف غنی و امرالله صالح معاون اول ریاست جمهوری، با این طرح و نامۀ امریکا و «ننگین» و «بی‌اهمیت» خواندن آن و نیز موافقت غیر صریح داکتر عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی، با این طرح و موافقت صریح طالبان با آن، نشان‌دهندۀ شکل‌گیری موضع‌گیری‌های جدید در روند صلح و آینده افغانستان است.

بر بنیاد طرح جدید امریکا که سیاست بایدن در قبال افغانستان را مشخص می‌کند، باید دولت جدید در افغانستان شکل بگیرد و راه برای ساختن قانون اساسی جدید آماده شود و نیز کشورهای تاثیر گذار در مورد افغانستان به یک جلسه مهم فراخوانده می‌شوند و سپس ترکیه میزبان یک مجلس در امور افغانستان خواهد بود. این همه، بر بنیاد نامه، باید به شتاب و فوریت صورت گیرد.

حال آقای غنی که خود به حمایت امریکا به مقام ریاست‌جمهوری تکیه زده است، به شدت دستگاه ریاست جمهوری را در مخالفت با این طرح فعال کرده است. اگرچه به باور این قلم، آقای غنی مخالف طرح انتقال قدرت از خودش به اداره‌یی تحت اشراف طالبان نیست و فقط نکتۀ اختلافی او با امریکا روی زمان چنین انتقالی است که امریکا می‌خواهد زود تر صورت گیرد و آقای غنی می‌خواهد با پایان ماموریت پنج‌ساله‌اش همراه باشد.

با این حال فوریت بخشی به شکل یافتن یک دولت جدید، در نامۀ امریکا، سبب شده‌است که آقای غنی در برابر آن به شدت حساس گردد.

اگر قرار باشد که دولت آقای غنی بتواند در پیوند به این مخالفت حامیانی منطقه‌ای پیدا کند و دست به دامن مخالفان امریکا در منطقه شود-چنانکه کرزی در روزهای اخیر حکومتش چنین بازیی را راه انداخته بود- امریکا همکاری استراتیژیکش با دولت غنی را متوقف خواهد کرد.

در آن‌صورت، شاید دولت در تلاش جلب حمایت در برابر برنامۀ جدید امریکا و ادامۀ جنگ با طالبان، بتواند ظاهراً حامیانی در داخل و بیرون پیدا کند؛ اما واضح است که این حمایت‌ها بدون حمایت امریکا راهی به جایی نخواهد برد و هیچ کشوری در منطقه در برابر آن صف‌آرایی نظامی نخواهد کرد و ادارت نظامی نیز در صورتی که امکانات امریکا از حمایت دولت قطع شود، نمی‌توانند به جز یک‌سال در برابر وضعیت ایستاده‌گی کنند؛ چنانیکه دولت ویتنام نتوانست که با وجود به دست آوردن کمک‌های کشورهای مثل چین و شوروی، دوسال بیش در برابر نظامیان مخالف و جنگ‌های چریکی مقاومت کند.

در عین حال، دولت امریکا، در صورتی که بخواهد می‌تواند یک ‌شبه مشروعیت جهانی را از حکومت غنی بردارد و در پشت روند صلح و شکل‌گیری حکومت جدید قرار دهد و هم‌زمان با این، جبهۀ جنگ طالبان تقویت شود و چه بسا افرادی که در این فرصت میدان خالی کنند و طالبان با ادعای پیروزی به کابل مسلط یا حد اقل وارد بخش‌هایی مهمی از پایتخت شوند؛ چنانی که در نامۀ امریکا به غنی و عبدالله به صراحت، چنین هشداری داده شده است.

در نامه گفته شده‌است: «اگر دولت افغانستان، تن به چنین طرحی ندهد و اجماع در افغانستان برای صلح را، از سطح چهار نفر بالا نبرد و در برابر طرح امریکا ایستاده‌گی کند، ممکن است که طالبان به جغرافیای بیشتری دست بیابند». این واضح می‌سازد که امریکا به گزینه حمایت نظامی از طالبان اشاره می‌کند.

البته در صورتی که طالبان با مخالفت غنی به طرح امریکا، آن‌گونه که در نامه وزیر خارجۀ امریکا امده است، جغرافیای بیشتری را بگیرند و در بد حادثه فرصت برای غنی تنگ شود، امریکا در قسمت خارج کردن شاید صدها تن از متحدان امروزی شان، به شمول آقای غنی که مخالف توافق امریکا و طالبان و طرح جدید آن کشور اند، در چندین پرواز از افغانستان آنان را از محاصره و چنگ طالبان نجات دهد؛ آنگونه‌یی که امریکا چنین عملی را با اعضای دولت ویتنام، در بیست‌وچهار ساعت قبل از سقوط و محاصرۀ پایتخت آن توسط مخالفان، انجام داده بود.

شکی نیست که علرغم مشابهت فضای پیش آمده برای افغانستان با ویتنام، عدم شباهت‌هایی هم در قضیه افغانستان و ویتنام و جنگ و صلح و جغرافیا و ساختار آن وجود دارد.

اما نگرانی اصلی این است که درک احتمال پیروزی نظامی طالبان در این معامله، به خصوص با حمایت امریکا، سبب خواهد شد که طرف‌های دیگر خودشان را در آن نبینند و نزاع در افغانستان ادامه میابد و فصل جدیدی از جنگ در این کشور آغاز می‌شود و وضعیت این کشور بد تر از ویتنام خواهد شد و این جنگ جدید با توجه به پیشنه آن، توسط طالبان و گروه‌های دیگر در قالب مقاومت ادامه میابد و برای سال‌ها روند آغاز شده صلح را به تاخیر می‌کشاند.

بنابراین پیشنهاد این است که هم جانب دولت و نیز طرف‌های سیاسی افغانستان با توجه به استعجالیت فوریتی که در نامه و طرح امریکا آمده است، اندیشه کنند و فرصت  موجود را به گونه‌یی استفاده کنند که در صورت هر تحولی نباید تجربه سرنوشت ویتنام در افغانستان تکرار شود؛ زیرا در این صورتُ فرو پاشی بی‌سابقه افغانستان عملی خواهد شد.

بنابراین خوب است که آقای غنی کنترل سیاست و حکومت و جنگ و صلح افغانستان را، از سطح چهار نفر به سطح همه شمول گسترش دهد تا پروسه صلح موفقانه انجام بیابد و نیز امریکا با وجود هشداری که داده است نباید شکار تجربه خونین ویتنام در افغانستان شود؛ زیرا در آن صورت این مردم افغانستان اند که از سر قربانی می‌شوند و امریکا نیز به مراد نمی‌رسد و در عین حال مسوولیت یک جنگ و خونریزی‌های چند ساله دیگر و بی‌نظمی و بی‌ثباتی منطقه به دوش امریکا خواهد بود.

 

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.