نویسنده:نظری پریانی the_time('j F Y');?>
مسألۀ صلح افغانستان، یکبار دیگر مورد توجه امریکا و حهان قرار گرفته است و قرار است تا چند روز دیگر، دو نشست مهم، یکی در مسکو و دیگری در ترکیه، در اشراف سازمان ملل به درخواست امریکا به هدف نهاییسازی مسایل جنگ افغانستان و دست یافتن به صلح برگزار شود.
ظاهراً زمان به پایان رسیدن میعاد خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، طبق توافقنامۀ امریکا و طالبان در دوحه، به پایان میرسد و دولت امریکا با وجود اینکه موضوع دوگانه در قبال این تصمیم دارد، چنان وانمود کرده است که در ماه می، سربازان باقیماندهاش را از افغانسان بیرون میکند و اینگونه به موافقتنامۀ طالبان- امریکا عمل صورت میگیرد.
در نامهای که اخیراً وزارت خارجۀ امریکا به اشرفغنی فرستادهاست از فرویت در مسالۀ صلح امریکا سخن گفته شدهاست و آقای غنی را توصیه کرده است که باید هرچه زودتر در این مورد اقدام کند و فرصت به یک حکومت جدید و قانون اساسی جدید واگذار شود.
در کنار این مسأله، اخیراً خلیلزاد، دیدارهایی را با شماری از رهبران سیاسی افغانستان راهاندازی کردهاست و سپس او و فرمانده میلر، فرماندۀ قوتهای امریکایی و نانو در افغانستان، در راولپندی با ژنرال قمر باجوا، رئیس ستاد ارتش پاکستان دیدار کردند و دربارۀ روند صلح افغانستان گفتوگو داشتند.
این نشان میدهد که که آقای خلیلزاد، بار یدگر در مرحلۀ دوم برنامه جدی اش، برای نتیجهبخشیدن به مذاکرۀ امریکا با طالبان وارد شدهاست و این تلاشها بار دیگر به مرحلۀ جدی شدن رسیدهاست. اما نکته تازه در این دور این است که اکنون هم زمان خروج نیروهای باقی ماندۀ امریکایی نزدیک شدهاست و هم نشستهای جدی در مسکو به اشتراک طرفهای طالبان و نمایندهگان دولت افغانستان و نیز و در ترکیه به اشتراک کشورهای تاثیرگذار در تحولات افغانستان و زیر نظر امریکا در راه اند و نیز صدای حکومت جدید یا موقت، این بار از حلقوم امریکا، روسیه و برخی از سیاستگران کشور بلند شدهاست و معلوم نیست که به زودی چه اتفاقی در افغانستان رخ خواهد داد؛ اما این نکته هویدا است که هنوز در داخل افغانستان، اجماعی برای جنگ و صلح کشور به وجود نامده است و تا زمانی که اجماعی در درون به وجود نیاید، اجماع بیرونی نمیتواند به تنهایی برای صلح افغانستان موثر باشد. بنابرین، باید طرفهای مختلف سیاسی در افغانستان، روی نکات کلیدی به تفاهم برسند و اختلافهای شان را به نفع ثبات کشور پایان دهند و بستر کلانی را برای شکل دادن به صلح در افغانستان فراهم کنند تا کار جهان برای صلح افغانستان سادهتر شود؛ زیرا همانگونه که معلوم است، بحث صلح افغانستان تنها بحث غنی و ملا برادر نیست که با تفاهم این دو، افغانستان گلستان شود؛ بلکه مسالۀ اصلی، آن مسایل جنگساز در افغانستان هستند که تاکنون نادیده گرفته شدهاند و نیز نیروهای اصلیای که با طالبان جنگیدند، در حاشیۀ این داستان هم به درستی قرار ندارند.
این در حالی است که قرار است تا چند روز دیگر، نشستی در ترکیه برگزار شود که با توجه به سطح شرکت کنندهگان و اهمیت برگزار کنندگان آن، سرنوشت آیندۀ افغانستان را رقم بزند؛ زیرا از قراین پیداست که فیصلههای بنیادینی در این نشست در خصوص افغانستان صورت خواهد گرفت.
در چنین شرایطی که فرصتی جدی مساعد است تا جهان و امریکا مسأله جنگ افغانستان را حل کند، باید امریکا و دولت افغانستان متوجه این نکته باشند که صلح افغانستان بایستی به زودی عرصۀ بنیادین همهشمولی واقعی را طی کند؛ چنانچه اجماع درونی روی خطوط اساسی مسایل جنگ و صلح افغانستان شکل نگیرد، فیصلۀ نشست ترکیه، نیز به ناکامی منجر خواهد شد و جنگ افغانستان تمامی نخواهد داشت و نباید این تجربه ناکام یک بار دیگر تکرار شود و فرصت ضایع گردد.
Comments are closed.