نویسنده:ناظر شهیر - ۲۰ سرطان ۱۴۰۰
نجیب بارور، شاعر جوان افغانستان، اعلان کرده است که تازهترین کتابش را در برابر یک اسلحه به فروش میرساند؛ اما بعد از نیافتن پاسخ مثبت گفته که مایوس است و کتابهایش را آتش میزند.
این شاعر حماسی که طرفدارانی در صفحات اجتماعی دارد، اخیراً در پیوند به افزایش حملات طالبان در افغانستان و سقوط برخی ولسوالیها، در صفحه فیسبوکش نوشده بود که تازه ترین کتابش را در بدل اسلحه به فروش می رساند؛
او سه روز قبل در صفحۀ فسبوکش نوشته بود: از همین حالا اعلام میکنم که زمان کار عملی فرا رسیده است. تا امروز هم نوشتن و سرودن را امر معقول در مناسبات اجتماعی میدانستم؛ اما از امروز بایست کار عملی کنیم. معاملههای پنهان قدرتهای برتر و منطقه نشاندهندهی پیچیدگیهای بسیار است..
بارور نوشته بود که سالهاست برای شما مردم با شهامت میسرایم. سالهاست برای تحقق عدالت اجتماعی مبارزه میکنم. سالهاست که با هیچ حکومتی معامله نکردهام و زبان و قلمم را برای هیچکسی به کرایه ندادهام، چون شرف و شکوه شما را برتر از هر امتیاز مادی میدانستم. امروز تمام داشتهها و ارزشهای ما مورد تهدید واقع شده است. فرصت آن است که همه دست به دست هم داده کارهای عملی را شروع کنیم. تا امروز هزاران پیشنهاد مادی را از کسانی که لطف میکردند رد کردهام، تعدادی خوشحال هم میشدند اگر میپذیرفتم. اما در مسائل اجتماعی، مخصوصاً در مساله سیلاب پروان و تداوی مریضان، به صدای من لبیک گفتید که صمیمانه ممنونم. حالا زمان یک کار عملی حیاتی مساعد است. میخواهم در بدل تازهترین کتاب بنده، پول یک اسلحه را بپردازید. این هزار جلد کتاب بایست هزار اسلحه قیمت داشته باشد، ورنه همهی کتابهایم را آتش میزنم.
بارور نوشته است که اگر شعر من نتواند این مقدار سلاح را در پشت جبههی ضد طالب ایستاد کند، دیگر هرگز شعری برای شما نخواهم سرود. من میخواهم در برابر طالب در کنار خیزشهای مردمی و مقاومت دوم ایستاد شوم. اگر هیچکاری نتوانیم باید سلاحشان را تامین کنم. سرودهای آخرم را که چاپ خواهند شد، هر جلد را در بدل یک میل اسلحه به حراج میگذارم. کسانی که امکانات بیشتر دارند، میتوانند بیشتر کمک کنند. کسانیکه توان پرداخت پول سلاح را ندارند، میتوانند مطابق به توانایی خود همکاری کنند. موقعیت حساس است، در این موقعیت حساس عزت و اقتدار یک سرزمین در خطر است. طالب یک ماشین جنگیست، در برابر این ماشین جنگی باید وسائل جنک را تامین کرد. این کمک تو شاید سبب شود که عزت مردمی حفظ شود. مردم تحت حاکمیت غنی در بسیاری مناطق نان کافی هم ندارد. بناً وقتش است که مساعی مشترک عملی داشته باشیم. تمام کمکها در یک برنامه شفاف به جبهات ضد طالب رسانده خواهد شد.
اما این شاعر که بیشتر اشعاری در وصف ایستاده گی و مبارزه می سراید، در تازه ترین پستش در همین مورد واکنش نشان داده و گفته است که بعد از فراخوان او فقط ده تن حاضر شده اند که در برابر یک کتاب یک میل اسلحه بدهند.
او در صفحه فسبوکش نگاشته است که «از جمع ۱۱۲هزار دنبالکننده صحفهام، از جمع هفتادهزار دنبال کنندۀ پروفایلم و از جمع ۱۵۰۰ «فرند» هایم، کمتر از ۱۰نفر تا فیالحال حاضر شدهاند در بدل یک جلد کتاب «یک کلاشینکوف» بدهند. از جمع این ۱۰بزرگوار، بسیار ممکن است ۵تن آن نیز صرفنظر کند یا بهانه بیاورند. با همین وضعیت، تماشاگری و بیتفاوتی، حقمان است که در برابر طالب شکست بخوریم یا ولایتها و ولسوالیهای ما مورد تهدید قرار بگیرد.
بارور در ادامه واکنشش نوشته است که ایکاش بهجای شعر، تجارت میکردم. ای کاش بهجای مبارزه اجتماعی، جاسوس یک کشور میبودم، ای کاش یک درصد سرمایههای سیاه این جماعت بزدل را میداشتم؛ آنگاه اینگونه درد محرومیت و تهدید طالب را متحمل نمیشدم. من در این راستا جدی هستم، اگر شعر من نتواند حداقل جبههیی را در برابر طالب ایستاد کند، دیگر آن را نمینویسم و تمام کتابهایم را در حضور رسانهها آتش میزنم.
او در ادامه آورده است: «وقتی عملیات احمدشاه مسعود بزرگ برای ادبیات بود، چرا ادبیات ما نمیتواند حمایتگر عملیات باشد؟ همت داشته باشید و سیلبینی نکنید. هرکسی در هرکجایی که هستیم، کار عملی کنیم. مقالهنویسی، شعرخوانی، داستاننویسی، هنر، سینما، رسانه و جامعهی مدنی وقتی معنا و لذت دارد که آزاد باشیم.
آقای بارور، در ادامه با انتقاد سخت از طالبان گفته است که اگر من و شعرم و کتابم مبارزه عملی با این گروه نتواند، دیگر نمیسرایم. دیگر از هندوکش نمیگویم و از خراسان نمیسرایم. من این نوشتهها را بهخاطر لایک و کامنت نمیگذارم، وقتش است که عمل کنیم. همه چه در داخل و خارج بسیج شویم و نگذاریم با سرنوشت ما و کشور ما معامله شود. مایوس شدم، کتابی که یک اسلحه نیرزد، به درد هیچ تمدنی نمیخورد. اگر این کارزار ناکام بماند، دیگر نمینویسم و با سوزاندن آثارم با دنیای شعر و ادبیات برای همیشه خداحافظی میکنم.
اما شماری از کاربران فیسبوک در صفحه او، این نوع برخورد او را با شعر و کتاب، مورد انتقاد قرار داده اند و برخیها هم از آن ستایش کرده اند.
Comments are closed.