از سرگیری مذاکرات دوحه؛ چرخیدن در دور باطل؟

- ۲۷ سرطان ۱۴۰۰

نشست بین‌الافغانی میان تیم جمهوری اسلامی افغانستان تحت نظر داکتر عبدالله رییس شورای عالی مصاحله ملی و تیم سیاسی طالبان زیر نظر ملا عبدالغنی برادر در قطر دایر شد. در این نشست مسایل مورد نظر دو طرف مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت؛ اما هنوز روشن نیست که طالبان به عنوان طرف اصلی این گفت‌وگو در شرایطی که خودشان را در میدان جنگ پیشتاز فرض کرده اند با چه تفاوتی در این نشست حضور خواهند یافت.

در حالی که ایالات متحده امریکا همزمان با نزدیک شدن به پایان خروج از افغانستان، در تلاش انجام مذاکره میان دولت افغانستان و طالبان است، گروه‌های رقیب دیروز شنبه باهم در دوحه ملاقات کردند. این دور گفت‌وگوها به ادامۀ گفت‌وگوهای قبلی در دوحه که تاکنون راهی به جایی نبرده‌است، بعد از یک وقفه آغاز شده است. بارها از این گفت‌وگوها با خوشبینی استقبال شده است؛ اما در ماهیت، قدمی برای رسیدن به صلح از این طریق برداشته نشده و گفت‌وگوها نتیجه‌ای نداشته اند؛ زیرا در این گفت‌وگوها طرفین در مورد مسائل حساس هنوز به نتیجه لازم نرسیدند.

انتظار می‌رود که در پایان این جلسه هم، یک اعلامیه مبهم و عریض صادر گردد که در آن روی برخی پرنسیپ‌ها و نیاز به ادامۀ گفتگوها تاکید شود؛ زیرا از آنجایی که مذاکرات میان طرفین هنوز در مراحل آغازین قرار دارد و طالبان خودشان را در میدان نظامی پیروز احساس کرده اند، به نظر نمی‌رسد که موفقیتی برای این دور گفت‌وگوها نیز پیشبینی شود؛ اما برگزاری چنین گفت‌وگوهایی بسیار با اهمیت است و سرانجام امید برای نتیجه دادن را زنده می‌دارد.

در عین حال، بحث اساسی این است که در کنار دیگر عوامل خارجی و منطقه ای تاثیر گذار بر روند صلح، طالبان که در گفت‌وگوها با امریکا به توافق رسیده و توافقنامه‌ای را امضا کرده‌اند که بر بنیاد آن اکنون خودشان را برنده و بالا تر از حکومتی می‌دانند که به نظر آن گوره به حمایت امریکایی ها به وجود آمده است و با خروج امریکا ضعیف تر شده است. طالبان در چنین حالتی، سعی در آن دارند که از لحاظ نظامی این حکومت را ناتوان سازد تا اینکه با چنین حکومتی سر مصالحه بگذارند. در عین حال طالبان مدعی اند که نماینده‌گی سیاسی قوم پشتون را که اکنون غنی آن را برمیتابد، به خود منحصر بدانند و از این لحاظ هم منطقی برای صحبت با حکومت غنی نمی‌بینند. اما غنی نمی‌خواهد چنین موقعیتی را به طالبان بدهد و سعی در آن دارد که آنان را به عنوان یک گروه مخالف دولت، در نهایت در روند مذاکرات به مصالحه ترغیب کند.

در کنار این مساله، شورای عالی مصالحه سعی می‌کند که خودش را در میان این دو طرف قرار دهد؛ اما در عین حال نماینده‌گی جمهوری اسلامی افغانستان را نیز با خود حمل می‌کند. یک چنین حالتی، اما با مخالفت جناح ارگ مواجه است و همواره این شورای در محدودیت ارگ قرار داده می‌شود و در نظر دارد که تیم شورای عالی مصالحه ملی نباید به شکل یک نهاد مستقل از حکومت و میانجی عرض اندام کند و باید به عنوان بحشی از یک ارگان حکومتی در روند مصالحه شامل باشد. نفس این نوع نگاه‌ها و اختلاف‌ها در سمت طالبان و دولت افغانستان سبب می‌شود که تیم های مذاکره‌کننده نتوانند کاری از پیش ببرند و همچون دیوار محکم در برابر هم می‌ایستند.

اگرچه اکنون شورای عالی مصالحه ملی تلاش کرده است که با تغییراتی در ترکیب هیات، در سطح یک هیات بلند مرتبه وارد مذاکره شود؛ اما تیم جانب طالبان در همان موقعیت قبلی قرار دارد و نیز تا کنون انعطافی که نشان‌دهندۀ تغییر دیدگاه آن گروه در روند مصالحه باشد، مشاهده نشده است.

بنابراین، تازمانی که طالبان در دیدگاه های شان تغییراتی را وارد نکنند و واقعیت‌های موجود در افغانستان را به رسمیت نشناسند و انعطافی در سیاست خودشان نشان ندهند و نیز تا زمانی که حکومت موجود به انعطاف دست نیابد و اختلافات و رقابت های سیاسی را در تیم جمهوری اسلامی کاهش ندهد و یک آدرس واحد و با صلاحیت و تصمیم‌گیرنده در روند صلح از خود به نمایش نگذارد، این مذاکرات ره به جایی نمی‌برد و همچنان در دور باطل می‌چرخد.

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.