بخش سوم:چالش‌های فراراه پژوهش‌‌های تاریخی در افغانستان

نویسنده:حامد علمی - ۱۲ جدی ۱۴۰۲

تعصب

متاسفانه انواع تعصبات قومی، مذهبی، سمتی و سیاسی بر فضای نوشتن تاریخ افغانستان و پژوهش در باره حوادث تاریخی سایه افگنده است و کمتر پژوهش‌گران را می‌یابیم که از زیر این سایه بیرون شده و مسایل را آنچه است بنویسند و از طرفی هم منابع که باید از آن‌ها منحیث ماخذ دست اول استفاده صورت گیرد در سایه این تعصبات نوشته شده و از حوادث تاریخی برداشت نادرست و تعصب آمیز صورت گرفته که این عمل کار نویسنده‌گان و پروهش‌گران را با دشواری های فراوان روبرو ساخته است. به‌طور مثال تا چند سال قبل یک پژوهشگر افغان یا حتا یک تحصیل کرده به مشکل می‌توانست واقعیت‌ها در باره خط دیورند و کشمکش میان افغانستان و پاکستان را در رابطه با این مساله بداند زیرا تمام نوشته در کشور به اساس دیدگاه دکته شده از طرف مقامات حکومتی ما صورت می‌گرفت و در آن تنها دیدگاه زمامداران و سیاسیون افغانستان مطرح بود و اگر نویسنده افغان این مساله را بی‌طرفانه قضاوت کند و در آن دیدگاه پاکستان را نیز بگنجاند و مساله دیورند را با قوانین بین المللی و دعوای‌های جهانی وفق دهد، بسیار به زودی به جانبداری و یا ضدیت با قوم خاص دیگر متهم می‌شود در حالیکه در سال‌های اخیر دو سه کتاب که در باره مرز دیورند نوشته شده و این قضیه را از دیدگاه دو طرف مطرح نموده و به اثبات رسانیده است که ما افغان‌ها خلاف آنچه بر ما دکته شده بود و در تاریخ دوره مکتب آمده چندان دلایل قوی و قبول شده به اساس معیارهای جهانی در مقابل خط دیورند نداریم و بسیار حق به جانب هم نیستیم.

یکی از محققین افغانستان سند را در آرشیف‌های هند در باره یکی از اقوام افغانستان خوانده و آنرا ترجمه نمود. این سند حود دو صد سال قبل نوشته شده و گفته شده که بود فلان قوم افغانستان در اصل جت‌های هند بوده اما به مناطق جنوبی افغانستان کوچیده اند و امروز یک قوم مطرح در کشور اند. به مجردی که نویسنده ما این مساله را بیان کرد، ده‌ها انتقاد بر وی وارد شد و حتا نامبرده را متهم به دامن‌زدن اختلافات قومی نمودند در حالی که او یک سند را در بارۀ یک قوم در یک آرشیف کشور خارجی دیده و آنرا ترجمه نموده و هیچ گونه نظر شخصی در باره همان قوم نیز ارائه نکرده بود که می‌شد به جای انتقاد شخصی بر پژوهش‌گر ادعای آن سند را توسط اسناد، طرح‌ها، دلایل و فرضیه‌های اکادیمیک رد یا تائید نمود.

احساسات ملی

در این جای شک نیست که هر کشور و شهروندان تمام سرزمین‌های جهان دارای نوع احساسات ملی و میهنی هستند، اما زمانی که مسایل تحقیقات علمی و پژوهش‌های اکادیمیک مطرح می‌گردد، اندیشمندان آن‌ها مسایل را از زاویه دید خود شان بررسی می‌کنند و به تحقیق می‌گیرند و وقتی به مسایل اختلاف بر انگیز بر می‌خورند با سینۀ فراخ نظریات جانب مقابل را نیز می‌پذیرند، اما در کشور ما نه تنها که نظریات مخالف و دیگران پذیرفتنی نیست بلکه هرگاه به یک موضوع تاریخی از زاویه اکادیمیک نگاه می شود؛ سریعاً به اصطلاح، احساسات ملی جریحه‌دار می‌شود و مطرح کننده حتا به خیانت ملی متهم می‌گردد. این در حالی است که تا هنوز هیچ تعریف مشخص و منسجم از منافع ملی، احساسات ملی و خیانت ملی ارایه نشده است، بلکه هر فرد و گروهی به سلیقۀ خود این اصطلاحات را تعریف و تحریف می‌کند. مثال بسیار برجسته همین روز ۲۸ اسد است که ما همه ساله بنام روز استراداد استقلال افغانستان تجلیل می‌کنیم و زمانیکه گفته می‌شود در این روز هیچ حادثه تاریخی رخ نداده و فقط یک روز فرمایشی است، عدۀ زیادی اتهام وارد می‌کنند که خلاف منافع ملی صحبت شده است در حالیکه همه ما به این باور هستیم که روز ۲۸ اسد منحیث یک روز پر افتخار باید تجلیل شود اما کدام واقعه تاریخی در این روز اتفاق نه افتاده و استراداد استقلال افغانستان در این روز صورت نگرفته، بلکه آتش بس میان قوای افغان و بریتانیا در ۸ اگست ۱۹۱۹ مطابق ۱۸ اسد ۱۲۹۸ و کنفرانسی که در آن استقلال افغانستان از طرف بریتانیا به رسیمت شناخته شد و بنام کنفرانس کابل مسمی می‌باشد به تاریخ ۲۲ نوامبر ۱۹۲۱ مطابق اول قوس ۱۳۰۰ خورشیدی دایر گردیده بود.

عدم دسترسی به مواد دست اول

کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع رسانی به عنوان مراکز اصلی گردآوری و سازماندهی منابع اطلاعاتی ابزار لازم را برای پژوهشگران و توسعه پژوهش فراهم می‌کنند. از آن جا که هیچ پژوهشی نمی‌تواند بدون برقراری پیوند با پیشینه پژوهشی در حوزه موضوعی خود موفق باشد، دسترسی به منابع اطلاعاتی روزآمد یکی از مهم ترین نیازهای پژوهش‌گران است. همه پژوهشگران نیازمند آگاهی از فعالیت‌هایی هستند که قبلاً در حوزه پژوهشی آنان اتفاق افتاده و یا در زمان حال در جریان است. این آگاهی از طریق دسترسی به منابع اطلاعاتی میسر می‌شود. معمولاً یافته‌های سایر پژوهشگران از طریق مجله‌های علمی، کتاب‌ها، سایت‌های انترنتی و پایگاه‌های اطلاعاتی منتشر می‌شود. کتاب‌داران و متخصصان اطلاع رسانی متولی گردآوری و سازماندهی این اطلاعات هستند و نتایج پژوهش‌های قبلی را در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهند. اما متاسفانه در کشور ما مراکز تحقیقاتی معتبر و کتابخانه‌های مجهز بسیار کم حتا هیچ است و پژوهش‌گر نمی‌تواند به مواد دست اول دسترسی داشته باشد و یا اگر بخواهد مواد دست اول را از طریق صحبت با بازی‌گران اصلی بدست بیاورید به ندرت این بازی‌گران حاضر می‌شوند تا حقایق را بیان کنند و یا آنرا در اختیار یک پژوهش‌گر قرار دهند.

ندانستن لسان خارجی

یکی از چالش‌های بزرگ سد راه پژوهشگران و محققین ما خصوصا درمسایل تاریخی و اکادیمیک ندانستن لسان‌های خارجی است که محققین ما قادر نیستند تا از مواد تهیه شده به لسان های خارجی استفاده نمایند. به گفته یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر ما، حدود نود هزار سند و کتاب در آرشیف ملی هند در رابطه با افغانستان وجود دارد اما سال‌ها است که از این مواد استفاده صورت نگرفته است و پژوهشگران افغانستان خود را تکلیف نداده و از این مواد استفاده نکرده اند، به همین ترتیب سال‌ها است که یک مقاله علمی از طرف دانشمندان افغانستان که در داخل کشور می‌باشند، نوشته نشده و اگر نوشته شده در ژورنال‌های بین المللی به چاپ نرسیده است. یعنی سهم ما در تولید علم در جهان تقریبا هیچ است.

عدم دسترسی به سایت های معتبر جهانی

در جهان امروز هزاران مقاله جدید، معتبر و اکادیمیک در سایت‌ها منتشر می‌شود که خواننده‌گان مجبور به پرداخت حق العضویت در آن می‌باشند و یا مقالات و کتب در مقابل دالر یا سایر اسعار جهانی به فروش می‌رسد. بیشتر دانشگاه‌ها و نهادهای پژوهشی در خارج از کشور به چنین سایت‌ها مانند www.jstor.org اشتراک دارند که دانشجویان و پژوهشگران مربوط به آنها با داشتن حساب مخصوص می‌توانند از مواد ذخیره شده استفاده نمایند و یا در مقابل کارت اعتباری بانکی مانند ویزه آن را خریدار ی می‌نمایند، اما در افغانستان کمتر نهاد آموزشی و پژوهشی را سراغ داریم تا چنین خدمات را به پژوهشگران ارائه دارند.

ادامه دارد…

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.