- ۱۵ حوت ۱۳۹۱
شماری از فعالان مدنی و فرهنگی، در واکنش به فرمان اخیر شورای وزیران در بارۀ جلوگیری از استفادۀ «کلمات نامأنوس و غیرمعیاری» کمپاین وسیعی را راه اندازی کرده اند.
آنان که با جمعآوری امضا در برابر فرمان رییس جمهور در شبکههای اجتماعی فعال شده اند، میگویند که هدف از فرمان اخیر رییسجمهور کرزی، ستیز با زبان فارسی دری میباشد.
شورای وزیران در جلسهیی، دستور داده است که: «رادیوها و تلویزیونها … از نشرات لهجههای غیرمعیاری، کلمات نامأنوس و استفاده از زبانها و لهجههای بیگانه جداً جلوگیری کنند.»
اما معترضان، فرمان اخیر شورای وزیران را غیر علمی خوانده و گفتهاند که چنین فرمانهایی میتواند پیامدهای ناگواری داشته باشد.
یعقوب یسنا استاد زبان و ادبیات میگوید، لهجه، یک اصطلاح زبان شناسی است که به مطالعۀ تفاوت تلفظی و گویشی در درون یک زبان میپردازد؛ اما اینکه کدام لهجه معیاری است و کدام نه، با لهجههای درون یک زبان، غیر علمی است؛ زیرا از نظر زبانشناسی همه لهجههای زبان از اعتبار برابر برخوردار است؛ بنابر این، گویندهگان هر لهجه، حق کتابت، نوشتن، گفتن و نشر و پخش هرگونه مطلبی را دارند.
او همچنان گفت، امکان رشد و گسترش دادن به لهجهها سبب توسعۀ زبان و واژهگان زبان میشود؛ توسعۀ یک زبان دقیقاً با توسعۀ لهجههای آن زبان ارتباط دارد؛ ورنه زبان با واردکردن واژههای قرضی از بیرون، با چالش رو به رو خواهد شد.
او گفت: «فرمان رییسجمهور از نظر علمی اعتبار ندارد، بهتر بود آقای کرزی فرمان تشکیل یک فرهنگستان را میداد که اعضای این فرهنگستان، زبانشناسان میبودند؛ زبانشناسان خود همان زبان. فرهنگستان هم حق این را ندارد که به گویندهگان لهجهها و به رسانهها بگوید چهگونه کلمهها را تلفظ کنند، یا کدام واژهها را به کدام منظور به کارگیرند؛ کار فرهنگستان پژوهش خواهد بود و ساختن واژههای جدید.»
این استاد دانشگاه میگوید، ممکن به دلیل مشورههای غیر علمی اطرافیان و مشاوران رییسجمهور، آقای کرزی این فرمان را صادر کرده باشد؛ ممکن مشاورانیکه به او چنین مشورۀ غیر علمی را داده باشند، نیتی داشته باشند که برخاسته از نادانی و تعصبشان به پدیدههای انسانی باشد.
در هر صورت، این فرمان زیانهای بیشماری را در پیدارد.
آثار حکیمی شاعر و نویسنده میگوید: جمعآوری امضا واکنشی است در برابر فرمان اخیر کابینۀ حامدکرزی.
صدور این فرمان از نظر ما به نیت خیر و رشد فرهنگ نه، بلکه به نیت ستیزه با زبان فارسی صادر شده است. چنانکه در گذشته شاهد بودیم، گردانندهگان و حلقۀ نزدیک به رییسجمهور، افرادی را به خاطر استفاده از واژههای فارسی تهدید و از کار کشیده بودند، لوحههای فارسی نهادها را تغییر دادند و حتا هزاران جلد کتابها را به دریا ریختند.
او همچنان میافزاید: «مخالفت دولت افغانستان تنها با واژههای زبان فارسی دری است. در سطح شهر، ادبیات گفتاری و شنیداری مقامهای حکومتی به گونهییست که آنها دهها واژۀ غیر فارسی را که مردم نمیفهمند، خود بیان میکنند.
بنابراین فرمان رییسجمهور و کابینۀ او، با هیچ اصولی سازگاری ندارد. هر عاقلی که به این فرمان نگاه کند، میداند که به چه منظوری صادر شده است.»
آقای حکیمی میگوید: در شرایطیکه افغانستان به عنوان فاسدترین کشور جهان معرفی میشود، نا امنی هر روز پایتختنشینان را تهدید میکند، مواد مخدر، فقر و بیکاری، آلودهگی هوا و هزاران مشکل دیگر، بیداد میکند، کسی نیست که گرهی از یک مشکلات بگشاید؛ این همه مشکلات را دولت نادیده گرفته و به ستیز با حوزۀ بزرگ زبان فارسی میپردازد. این آگاه امور فرهنگی تصریح میکند، کسانی که فارسی حرف زده نمیتوانند، چهطور این حق را به خود میدهند که بر سر واژهها و گویشهای زبان فارسی دری، بر فرهنگیان و گویندهگان این زبان تعیین تکلیف کنند؟
وی افزود، این دلسوزی به فرهنگ و زبان نیست؛ بل دشمنی و استبداد بر زبان و فرهنگ اکثریت مردم افغانستان است.
آقای حکیمی میگوید: در فرمان رییسجمهور با واژههای بر میخورید که معادل فارسی آن وجود دارد، اما از غیرفارسی استفاده شده است. این فرمان خود شکننده است؛ یعنی سواد فارسی مقامهای حکومت افغانستان، به اندازهیی نیست که یک فرمان را بینقض و واضح بنویسند.
این فعال فرهنگی همچنان میافزاید: من نمیدانم که اصطلاح «نامأنوس» از دید آنها چه معنا دارد؟.
او میگوید: روزگاری را به یاد دارم که کریم خرم، رییس دفتر حامدکرزی، دانشگاه، دانشجو، دانشکده و دیگر واژههای فارسی را بیگانه و غیر اسلامیخوانده بود.
او همچنان افزود: «در شهر کابل واژههای چون «سیتیسنتر، شاپنگسنتر، چکن سوپ، کلتور، بزنیسسنتر و… را میبینم که چه ساده وارد «ترمینالوژی ملی» میشود و کسی صدایش را بلند نمیکند.
در این حال، عبدالله خداداد فعال فرهنگی میگوید، هدف اصلی از این کمپاین، اعتراض در برابر خواستهای نا معقول تیم فرهنگستیز حاکم است.
وی میگوید: شورای وزیران، هیچگونه صلاحیت قانونی و علمی برای تعیین تکلیف در مورد چهگونگی کاربرد واژهها را ندارد؛ اهل زبان بهتر میدانند که مصلحت زبانی آنها چیست و چهگونه از واژههای زبان خود استفاده نمایند.
آقای خداداد میگوید هرچند پارسیستیزی از سنت تیم بر سر اقتدار است، ولی فرمان رییسجمهور از حقیقت تلخی که بارها انکار شده بود، پرده برداشت و چهرۀ نقابین او را نزد همه افشا کرد؛ سانسور اندیشه و زبان بدترین نوع دیکتاتوری است.
او افزود، کلمات نامأنوس، همان واژههای ریشهدار و دیرینۀ زبان پارسی است که حکومت افغانستان دشمنی دیرینه و نا معقول با آن دارد. ولی آقای کرزی از یاد برده است که مغول با تمام دهشتی که داشت و طالبان با تمام کینهیی که داشتند، نتوانستند این فرهنگ و این زبان را نابود سازند.
Comments are closed.