احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:اسلامپور - ۲۱ حوت ۱۳۹۱
دو سال پیش، مسوولان حکومتی، بدخشان را در فهرست ولایاتِ امن قلمداد میکردند و مقامهای محلی، فاخرانه از امنیت و آرامش مردمِ این ولایت در رسانهها حرف میزدند که گویا مسوولان بدخشان نسبت به مقامات امنیتیِ دیگر ولایات، در تأمین امنیتِ مردم توانمندتر و کوشاترند. اما دیری نپایید که این ولایت نیز به گونۀ سازمانیافته دچار ناامنی شد و اخیراً برای اولینبار رسانهها اعلام کردند که اعضای یک گروهِ کمکرسان خارجی در ولسوالی وردوج ولایت بدخشان، توسط افراد ناشناس به قتل رسیدهاند.
پس از آن، حرفوحدیثهای زیادی از این ولایت به رسانهها درز کرد و در فرصتی بسیار کوتاه در ولسوالیهای تگاب، کشم، درایم، وردوج، جرم و برخی مناطق دیگرِ بدخشان سروکلۀ طالبان پیدا شد. اکنون پرسش اساسی این است که چهگونه بدخشان ناامن شد؟
نگارنده به این باور است که دو دلیل عمده، سبب طالبانی شدن ولایت بدخشان گردیده است.
یک، حضور طالبان در بدخشان یک پروژۀ سازماندهی شده است که حلقاتی از درون نظامِ حاکم و برخی از نمایندهگان بدخشان در مجلس، برای تأمین منافع فردی و تیمیشان، طالبان را به عنوان ابزار به میدان کشیدهاند. این گروههای سودمحور از احساسات مذهبی و دینی آنها سوءاستفاده کرده، دامنۀ ناامنیها را به گونۀ رازناک در این ولایت گسترش دادهاند.
حال طالبان خارجی با استفاده از این وضعیت، در هماهنگی با طالبان محلی و شاید شماری از ناراضیان از حکومت در بدخشان، علم مخالفت بلنده نمودهاند. آنان اکنون به یک مجموعۀ کلان و مهارناپذیر تبدیل شده و در سایۀ حمایت دستهای پنهان برخیها رشد کردهاند.
چندماه پیش جهت تهیۀ یک گزارش تحقیقی پیرامون بررسی وضعیت امنیتی بدخشان، با مقامهای بلندرتبه و برخی از نمایندهگان این ولایت در مجلس، مصاحبهیی داشتم. از یک نمایندۀ مجلس پرسیدم «برخیها شما را متهم به دست داشتن در تقویت طالبان در ولسوالی تگاب کشم میکنند، نظر شما در این باره چیست؟
این نمایندۀ بدخشان، بدون مکث گفت: طالبان خوب کردهاند به ولسوالی کشم آمدهاند.
با شنیدن این حرف، مو بر تنم راست شد و با خود گفتم، این سخن از فاجعهیی تازه خبر میدهد. یعنی پاسخ او بیانگر این بود که بهزودی نظم و امنیت در ولایت بدخشان بهسان ولایات جنوبی کشور، مختل خواهد شد.
دو، ضعف مدیریت و ناکارهگی مقامهای محلی، علت اصلی حضور طالبان در بدخشان است. والی و فرمانده امنیۀ این ولایت در برابر عملکرد باندها و گروههایی که امنیت و آرامش مردم را برهم میزنند سکوت کردهاند. سال جاری در یک تماس تلیفونی از والی در مورد ناامنی ولسوالیهای تگاب کشم، وردوج و برخی از نقاط دیگر پرسیدم. او گفت: «در ولسوالیهای نامبرده طالبان حضور ندارند، بلکه نزاکتهای درونی مردم است».
گفتم: جناب! نقش شما به عنوان والی این ولایت در تأمین امنیت چیست؟ او بدون هیچ استدلال عقلانی پاسخ داد: «این جار و جنجالها برمیگردد به یک سری نزاکتهای محلی!».
من از این پاسخِ سادهانگارانۀ والی بدخشان شگفتزده شدم.
اکنون رخداد ناگوار و تکاندهندۀ ولسوالی وردوج از روی تمامِ شک و تردیدها پرده برداشت. دو روز پیش، یک مقام محلی که نخواست نامش فاش شود گفت: یک تولی ارتش ملی را طالبان کمین زدهاند و در این حادثه به نیروهای امنیتی شدیداً آسیب وارد شده است.
این مقام محلی افزود: وضعیت امنیتی ولایت بدخشان بهویژه ولسوالی وردوج بسیار نگرانکننده است و در حدود ۸۰۰ الی ۹۰۰ تن از طالبان مسلح در آن ولسوالی تجمع نمودهاند. این وضع، موجب نگرانی شدید مردم شده است.
این در حالی است که طالبان سال پار نیز در یک کمین مشابه چندین وسیلۀ نقلیۀ ارگانهای امنیتی را در ولسوالی وردوج به آتش کشیدند و شماری از نیروهای امنیتی را کشته و زخمی نمودند.
اما به باور نگارنده، کلید این معما و مسأله در دستِ دولت است. تا هنگامی که والی، فرمانده امنیه و برخی از مسوولان ناکارۀ امنیتی بدخشان از وظایفشان سبکدوش یا تبدیل نشوند و به عوض آنان افراد باتجربه، مدیر و صادق نصب نگردند، این ولایات نه تنها در کام طالبان و برخی شبکههای تروریستی القاعده سقوط میکند، بل بزرگترین نقطۀ تهدید در شمال کشور خواهد گشت.
برخی از آگاهان بدین باورند که طالبان و شبکۀ القاعده در سالهای پیش رو میخواهند ولایتهای لغمان، کنر، نورستان، بدخشان، تخار و در کل ولایات شمالی را ناامن بسازند و یک جهبۀ بزرگ رزمی را در مقابل دولت در این ولایات باز کنند تا همزمان با خروج نیروهای خارجی، وضعیت امنیتی را در سراسر افغانستان بهویژه در شمال کشور متشنج و بحرانی سازند.
با توجه به آنچه گفته شد، اگر حکومت به بدخشان توجه نکند، بهزودی این ولایت به نفع طالبان سقوط کرده و این امر بالای دیگر ولایات شمال کشور اثر منفی میگذارد، آنگاه شمال به صورت جدی ناامن شده و حتا به یک پایگاهِ مهم برای طالبان و القاعده مبدل خواهد شد.
Comments are closed.