احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران/ 17 حوت 1392 - ۱۶ حوت ۱۳۹۲
قیوم کرزی نامزد ریاستجمهوری افغانستان، سرانجام روز پنجشنبه از رقابتهای انتخاباتی دست کشید و به تیمِ زلمی رسول دیگر نامزد انتخابات پیوست.
از هفتهها به اینسو بیش از صدوشصت بزرگ قومی از ولایات مختلفِ کشور در کابل در این مورد به گفتوگو و رایزنی پرداختند؛ گفتوگوها و رایزنیهایی که به نفعِ قیوم کرزی برادر ارشد رییسجمهوری کشور منجر شد و او در یک نشستِ خبری اعلام کرد که حاضر نیست به نفع هیچ نامزدی، از رقابتهای انتخاباتی صرفنظر کند.
در اینمیان البته نقش حامد کرزی به عنوان رییسجمهوری کشور نیز پُررنگ بوده است. آقای کرزی از نامزدیِ زلمی رسول حمایت میکند و تلاشهایش عمدتاً در این جهت متمرکز بود که برادرش را در کنارِ آقای رسول قرار دهد. گفته میشود تلاشهای آقای کرزی به تنشهای خانوادهگی نیز انجامیده است. محمود کرزی به عنوان چهرۀ اقتصادی خانوادۀ آقای کرزی، برای بینتیجه ماندنِ این تلاشها از هیچ کوششی دریغ نورزید، ولی مثل اینکه در آخرین لحظات، دیگر رمقِ دفاع از برادرِ ارشدش را در برابر رییسجمهوری از دست داد.
اکنون انصرافِ قیوم کرزی به نفع زلمی رسول به چه معناست؟ آیا این تغییرِ تیمی میتواند در چیدمانِ انتخاباتیِ تیم ارگ موثر واقع شود؟
دیدگاههای مختلفی در این خصوص مطرحاند. آقای کرزی عمدتاً به این منظور برادرش را در کنار فرد مورد اعتمادش قرار داد، که به نتایج مشخصی دست پیدا کند. این نتایج روشن تر از آناند که نیاز به کندوکاو داشته باشند. آقای کرزی نسبت به برنده شدنِ برادرش در انتخابات پیشِ رو چندان باورمند نبود و به همین دلیل از آغاز، از نامزدی او حمایت نکرد. از جانب دیگر، برنده شدنِ قیوم کرزی در انتخابات ـ حالا با ابزارهایی که آقای کرزی همواره در اختیار دارد ـ میتوانست باعث موروثی شدنِ قدرت سیاسی در کشور شود و این موضوعیست که نه شهروندان کشور و نه هم جامعۀ جهانی از آن پشتیبانی میکنند. اما حمایت از زلمی رسول برای آقای کرزی همان نتایجی را به بار میآورد که در وجود برادرش به آنها دست پیدا خواهد کرد. اما این کل قضیه نیست.
آقای کرزی بازی خطرناکی را آغاز کرده که میتواند نتایج فاجعهباری را به دنبال داشته باشد. آقای کرزی با حمایتِ آشکار از یک نامزد مشخص، عملاً در امر انتخابات دخالت میورزد و این مسأله باعث نگرانیهای زیادی شده است. اگر این حمایتها همچنان ادامه یابند که بدون شک ادامه خواهند یافتـ باور مردم نسب به انتخاباتِ دموکراتیک و شفاف در کشور بهشدت خدشهدار میگردد. از سوی دیگر، این فضا تأثیرات ناگواری بر روند پیکارهای انتخاباتی بهجا میگذارد و بهنوعی یأس در میان هوادارانِ تیمهای مختلف میانجامد.
بحث بر سرِ کنار رفتن و کنار آمدنها نیست، زیرا هر نامزدی حق دارد در مورد خود تصمیم بگیرد؛ اما این مسأله زمانی مشکلزا میشود که دستهای دیگری به هدفهای خاصی، چنین انصرافهایی را رقم میزنند. آقای کرزی بدون شک در اینمیان نقش اساسی بازی کرده و با وجود تأکید سران قومی بر ادامۀ مبارزات قیوم کرزی، برادرش را وادار به کنار رفتن کرد؛ همان موضوعی که در مورد جرگۀ مشورتیِ امضای پیمان امنیتی نیز بهوقوع پیوست.
آقای کرزی در روزهای آخر حکومتداری خود، بهشدت سراسیمه و هیجانی به نظر میرسد. او با وجود اینکه اعلام کرد در انتخابات آینده بیطرف خواهد ماند، ولی بهدلیل منافع شخصیِ خود نتوانست بر سرِ این وعده باقی بماند و از دخالت در امرِ انتخابات اجتناب ورزد. آقای کرزی با دستهای خود افغانستان را به سمتِ بحران هدایت میکند. اگر نتیجۀ انتخابات غیر از چیزی باشد که مردم افغانستان انتظار دارند، بدون تردید روزهای پس از اعلام نتایج، روزهای خوبی برای افغانستان نخواهد بود. این هرگز شایعهپراکنی و ایجاد بیم در کشور نیست؛ بلکه واقعیتها چیزی غیر از این را نشان نمیدهند!
هرچند دیگر نامزدان این انصراف را زیاد جدی نگرفتهاند، ولی نمیتوان انکار کرد که دخالت در امر انتخابات، یک واقعیتِ جدی است. حداقل مردم افغانستان در مورد آیندۀ کشور به نتایج و دریافتهایی رسیدهاند که این نتایج و دریافتها در مغایرت با باورهای آقای کرزی قرار دارند. مردم افغانستان خواهانِ تغییر اساسی در وضعیتِ موجود هستند که هیچیک از تیمهای مورد حمایت ارگ، توانایی برآورده کردنِ چنین نیازهایی را ندارد. کاری را که آقای کرزی میخواهد انجام دهد، تداوم وضعیتِ موجود در قالب یک چهرۀ جدید است. اما در اصل، او میخواهد که همچنان در قدرت نقش تعیینکننده داشته باشد. او صرفاً به همسایهگی با رییسجمهورِ آینده قانع نیست، بل میخواهد به گونه و هیأتی دیگر، زمامدار آیندۀ کشور نیز باقی بماند. اینجاست که هشدار جدی میشود و فاجعه رقم میخورد!
انتخابات زمانی میتواند ارزش داشته باشد که شهروندان به گونۀ آزاد و عادلانه در آن شرکت کنند و نسبت به نتایج باورمند باشند. پُر کردنِ صندوقهای رایدهی، نه مشروعیت میآورد و نه هم به امنیت و ثبات در کشور کمک میکند. تجربۀ ده سال حضور شخصِ آقای کرزی در قدرت نشان داد که پُر کردن صندوقهای رای، نه تنها مشروعیتبخش نیست، بل به مشکلاتِ بزرگتری میانجامد.
آقای کرزی در طول دورانِ زمامداریاش نتوانست اعتماد مردم را جلب کند و حکومتی بر اساسِ نیازهای افغانستان بسازد. حکومت آقای کرزی، نوعی الیگارشی قدرت بود که به وسیلۀ شماری از نزدیکانِ او تعمیم مییافت. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، چه نتایجی در پی خواهد داشت؟
بدون شک، پاسخِ پرسشِ بالا را هر شهروند کشور بهخوبی میداند. ولی اینجا در مقامِ پاسخ گفتن به چنین پرسشی نیستیم؛ بل میخواهیم وضعیت را حداقل برای شخصِ آقای کرزی روشن کرده باشیم. هرگونه دخالت و مهندسی در امر انتخابات، جز هرجومرج و فربهتر شدنِ بیشترِ گروههای تروریستی، نتیجهیی در پی نخواهد داشت. آقای کرزی با اتکا به فرمولهای پیشامدرن و در تبانی با گروههای تمامیتخواه تلاش میکند افغانستان را به مصر و یا اوکراین تبدیل کند، که چنین امری بدون شک با توجه به وضعیتِ شکنندۀ کشور میتواند بسیار خطرناکتر از این کشورها اتفاق بیفتد.
Comments are closed.