آیــا سنـاریوی بُـن تـکرار خواهد شـد؟

گزارشگر:فوزیه کوفی/ 25 سرطان - ۲۴ سرطان ۱۳۹۳

وقتی به‌گذشته‌های سیاهِ تاریخِ سرزمینِ خویش نگاه می‌کنم، هزار تصویرِ تو در تو و مملو از جنایت، خدعه و فریب، کشتن و بستن، صفحات تاریخِ ما را آن‌چنان سیاه کرده است که دیگر هرگز نمی‌‌توان در آیینۀ آن حقایقِ امروز و دیروز را دید. بحرانِ امروز نیز ریشه در گذشته‌های تلخ و دوری دارد که هم‌چنان امروز و فردای ما را در گروِ خود گرفته است. اما خوش‌بختانه اکنون شهروند امروز به‌ کمالِ خودآگاهی رسیده‌ است. mnandegar-3دیگر دشوار است که دلالِ قدرت در مندوی سیاست، انسانِ امروز را به‌سان انسانِ دیروز معامله کند. حال همه، حقیقت تلخِ روزگارِ گذشتۀ سیاه خود را به چشمِ عبرت‌بین مطالعه کرده و از آن پندها آموخته‌اند.
شهروندان کشور با حضور گسترده‌ در انتخاباتِ ۹۳ تصمیم گرفتند که یک‌نظام مردم‌سالار و عام‌پسند را در کشور نهادینه سازند. اما با تأسف که دستان تزویر در خفای شب آرای مردم را مورد دست‌برد قرار داد و صندوق‌ها بر خود لرزیدند. اما دیری نگذشت، نقاب‌ها برافتاد و مشت‌ها باز شد و چهره‌ها عریان گشت.
نشر و پخش ویدیو‌ها در رسانه‌ها روایت‌گرِ هزار حقایقِ تلخی بود که مردم تصورش را داشتند، اما در نهایت آهِ سحرخیران در ماهِ مبارک رمضان به ‌فلک رسید. آنانی ‌که دربست تقلب را انکار می‌کردند، خود معترف شدند که تقلبِ‌ گسترده صورت گرفته است. و این رخداد جرقه‌یی بود که مردم را برای احقاق حقوق مدنیِ خویش به ‌خیابان‌ها کشاند. همه‌گان در پی تحقق و تأمین عدالت شدند و نیروهایی دیگراندیش و مقاومت‌گر علیه تقلب با هم بسیج گشتند، برای یک‌ تحول عظیم و چرخش سیاسی و اجتماعی، بدون هیچ مرز و تفاوتِ قومی و قبیله‌یی. از هر قوم و قبیله‌یی در خیمۀ لویه جرگه با حماسه‌آفرینی و همایش پُرشور و قدرت‌مند دورِ هم حلقه زدند. همه یک‌صدا در برابر تقلبِ سازمان‌یافته و کودتا علیه آرای مردم، از خود مقاومت و پایداری نشان دادند و حتا از داکتر عبدالله عبدالله به‌تکرار خواستند که حکومت مردمی را به‌رهبریِ خود اعلام کند. ولی نخبه‌گان سیاسی، نماینده‌گان مجلس و آگاهان امور، اعلام حکومت را به‌خیر و صلاح کشور ندیدند و همه در فکر یک راه‌حل شدند.
سرانجام این بن‌بست و بحران ناشی از تقلب گسترده، پای وزیر خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا را به ‌افغانستان کشاند. او نیمه‌‌های شب به‌ کابل آمد تا گره کورِ انتخابات را باز کند و برای بن‌بست‌ پیش‌آمده، راه حل بجوید. آقای جان ‌کری بعد از دو روز مذاکرات نفس‌گیر با عبدالله عبدالله و اشرف‌غنی احمدزی، نامزدهای دور دومِ انتخابات ریاست‌جمهوری، موفق شد که هر دو را در یک کنفرانسِ خبری ظاهر سازد و حلِ بن‌بستِ انتخاباتی را نوید دهد. این راه‌حل، «بازشماری فنی و تخنیکیِ آرا و سپس تشکیل دولت وحدت ملی» عنوان شد. بر بنیاد این توافق، راه‌حل تخنیکی شامل تفتیش بیشتر از ۸ میلیون رأی استعمال‌شده است که این تفتیش زیر نظر متخصصان بین‌المللی صورت خواهد گرفت و تمامی اوراق رأی‌دهی دوباره شمارش می‌شود. و پس از پایان تفتیش، هر کس مقام ریاست‌جمهوری را به‌دست آورد، بلافاصله دولت وحدت ملی را ایجاد خواهد کرد.
هرچند وزیر خارجۀ امریکا به ‌این بن‌بست و بحران انتخاباتی نقطۀ پایان گذاشت و هم‌چنان خوش‌بینی‌هایی به‌وجود آمد؛ ولی این آغازِ یک پایان است. این توافقِ ابهام‌آمیز شباهت‌های زیادی به کنفرانس بُنِ سالِ ۲۰۰۱ دارد که در آن روزگار همۀ جریان‌های سیاسی داخلی، با خوش‌بینی آقای‌کرزی را بر ‌مسند ریاست‌جمهوری نشاندند. همه‌گان وی را تا ارگ ریاست‌جمهوری استقبال نمودند. به یاد دارم که مارشال مرحوم از ایشان پرسید که نیروهای شما کجاست. آقای کرزی پاسخ داد که همۀ شما نیروهای من استید. اما مرور زمان نشان داد که حامد کرزی همۀ آن‌هایی را که وی را به‌ قدرت رساندند و حمایتش کردند، مثل دانه‌های شطرنج از روی تختۀ سیاست حذف کرد. حال باید گفت که مبــادا توافق سیاسی و تخنیکی برای پایان بن‌بست انتخاباتی افغانستان، یک اشتباهِ سیاسی دیگر باشد!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.