احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ شنبه 4 ثور 1395 - ۰۳ ثور ۱۳۹۵
در حالی که تأمین صلح و ثبات در افغانستان به عواملِ مختلف برمیگردد، اما دو عاملِ مهم در این میان نقش اساسی و تعیینکننده دارند. تحقق هیچکدام از این دو عامل، از وظایف و مأموریتهای امریکا و کشورهای خارجی حامیِ دولت افغانستان نیست و فقط مسوولیتِ آن را دولت افغانستان به دوش دارد که بدون آن، جنگ و بیثباتی هیچگاه پایان نمییابد:
۱ـ حکومت و حکومتداری سالم، پاسخگو و عاری از فساد، قانونمدار، عدالتمحور و متعهد به توسعۀ پایدار در عرصههای مختلفِ حیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی؛
۲ـ حل اختلافات و منازعات مختلف با پاکستان در توافق و تعامل متقابل، بهویژه حل منازعۀ دیورند و دست برداشتن از ادعای ارضی بر پاکستان.
وقتی دولت و حکومت در افغانستان آلوده به فساد باشد و دولتمداران و حاکمانش به جای مجری قانون، ناقض قانون باشند و عملکرد و اجراآتشان به جای انصاف و عدالت با بیعدالتی و تبعیض همراه باشد؛ صلح و ثبات، امنیت و آرامش در جامعه و کشور محقق نمیشود.
فراموش نباید کرد که صلح و ثبات تنها نبود و غیبت جنگ نیست، هر چند که در افغانستان جنگ نه غایب که همیشه حاضر و موجود است. صلح و امنیت، با حضور و تحققِ عدالت و قانون و یا حاکمیت قانون تأمین میشود. فقط در سایۀ قانونیت و عدالت است که مردم در هر جامعه و کشوری احساس امنیت و آرامش میکنند و خود را در چتر ثبات و صلح میبینند. اگر چنین نباشد و مردم این احساس و امتنان را نداشته باشند، ثبات و صلحی در کار نیست.
وقتی قانونیت و عدالت مستلزم و متضمنِ صلح و ثبات است، مجری و مسوولِ اجرای قانون و عدالت کیست؟ پاسخ این پرسش را حتا کودکانِ جامعه هم میدانند که مجری قانون و عدالت در افغانستان و هر جامعه و کشور دیگر، دولت و حکومت است. اما اگر دولت و حکومت به جای اجرای قانون و تطبیق عدالت، ناقض قانون، مجری بیعدالتی و عامل فساد باشد، آیا در جامعه، صلح و ثبات تحقق مییابد؟ آیا مردم در حیات فردی و اجتماعیِ خود احساس آرامش و امنیت میکنند؟
تا زمانی که در افغانستان حکومت و حکومتداری سالم، پاسخگو، قانونمدار و عاری از فساد، جای حکومت و حکومتداریِ آلوده به انواع فساد را نگیرد، صلح و ثبات محقق نمیشود. هرگونه حملات انتحاریِ گروه تروریستی طالب و هر گروه تروریستی دیگر، با فساد دولت و حکومت رابطه دارد. این فساد در دولت و حکومت است که موجب نفوذ تروریستها و انجام عملیات آنها بهخصوص در پایتخت و مراکز ولایات میشود.
حل اختلاف و مشکلات با پاکستان، یکی دیگر از عوامل اصلی و تعیینکنندۀ صلح و ثبات در افغانستان است. این تفکر و باور که افغانستان همچنان میتواند با ادامۀ ادعای ارضی بر سر دیورند، همکاری و توافق پاکستان را در جهت صلح و ثبات افغانستان کسب کند، یک اندیشه و باورِ نادرست و غلط است. آیا احمقانهتر از این تفکر و باور میتواند وجود باشد که از یکطرف بر بیشتر از نیمِ خاکِ پاکستان ادعای ارضی کرد و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی پاکستان را به حیث ششمین قدرت اتومی جهان با این ادعا مورد تهدید قرار داد، و باز از پاکستان توقع داشت که به جای بیثباتسازی و جنگ در افغانستان، با صلح و ثبات پایدار همکاری کند؟!
Comments are closed.