فرارسیدن بیست‌وهشت اسد که از آن به عنوان سال‌روز استقلال افغانستان یاد می‌شود، همواره دو پرسش را با خود به همراه دارد. یکی این‌که آیا پس از نزدیک به یک سده از اعلام استقلال افغانستان، مستقل هستیم و دوم، قهرمان واقعی استقلال چه کسانی بوده و تاریخ‌نگاران برای بیان قهرمان واقعی استقلال چه‌کاری کرده اند؟
در این یادداشت کوتاه، به هر دو پرسش پاسخی ارایه نمی‌کنیم، پرسش نخست را راجع می‌کنیم به پژوهش‌گران و تحلیل‌گران سیاسی؛ اما برای پرسش دومی منبعی را معرفی می‌کنیم که توسط غلام‌محمد محمدی، از تاریخ‌نگاران پُرکار و نام‌آشنای افغانستان پژوهش و نگارش شده است.
کتابِ «قهرمانان واقعی جنگِ استقلال افغانستان و جعل‌کاری در تاریخ معاصر» که به تازه‌گی در کابل نشر شده است. این کتاب در ۲۵۶ برگ و هزار نسخه به نشر رسیده که زحمت برگ‌آرایی آن را وثیق روشن‌گر کشیده است.
موضوع کتابِ قهرمانان واقعی جنگِ استقلال افغانستان و جعل‌کاری در تاریخ معاصر، بازخوانی واقع‌بینانۀ حقایق تاریخی مربوط به استقلال کشور است که در ده بحثِ مشخص ارایه شده است.
استاد غلام‌محمد محمدی در بخشی از «سرِ سخنِ» این کتاب نوشته است: بررسی‌های تاریخی، استقلال ملت‌ها و اقوام را در پروسۀ تاریخ روشن می‌سازد و اراده و توان‌مندی آنان را نشان می‌دهد. اگر هراس از محاکمۀ تاریخ و جامعه مطرح نباشد، خداوند(ج) می‌داند که این بشر گنه‌کار و زیان‌کار مرتکب چه جنایات و بدعت‌کاری‌های خواهد شد.
در ادامۀ این یادداشت آمده است: علم تاریخ به معنای نوین آن، استعدادها، توان‌مندی‌ها و خلاقیت‌های یک ملت و یک قوم، نیکی‌ها و زشتی‌های آنان را برای ما می‌شناساند و زمام‌داران را یا محکوم و منفور تاریخ و یا محبوب تاریخ می‌سازد.
آقای محمدی به این پندار است که بهتر آن است به جای پنهان‌کاری، از گذشته عبرت بگیریم و آینده‌نگر باشیم تا فردای‌مان نفرت‌انگیز نباشد.
استاد محمدی در لابلای این پژوهش می‌نمایاند که تاریخ‌نگارانی بوده اند که از اثر ترغیب زمام‌داران پیشین دست به جعل‌کاری‌های فراوانی در تاریخ زده و این سبب شده تا درس و عبرت آن‌چنانی از تاریخ کشور گرفته نشود؛ تاریخ جعلی فردای این زمام‌داران را که امروز ما می‌شود، نفرت‌انگیز بار آورد.
در بخشی از کتابِ « قهرمانان واقعی جنگِ استقلال افغانستان و جعل‌کاری در تاریخ معاصر» و به نقل از یک مقالات نشر شده در روزنامۀ ماندگار، می‌خوانیم: “… اما تاریخ‌سازی یا «پوزیتیویزم تاریخی» در این سرزمین{افغانستان} بعد از سفر سردار هاشم خان، صدراعظم در سال ۱۹۳۲ م. به آلمان و ملاقات با آدولف هیتلر، رهبر نازی و فاشسیستی آلمان آغاز گردیده است. ایجاد انجمن تاریخ، آغاز تاریخ‌سازی، جعل‌کاری و اسطوره‌سازی دروغین برای حاکمان یک قوم بوده است”.
آقای محمدی در بحث‌های گردآورده شده در «قهرمانان واقعی جنگِ استقلال افغانستان و جعل‌کاری در تاریخ معاصر» به روشن کردن بخش‌های زیادی از جعل‌کاری‌ها در تاریخ معاصر و از آن میان، قهرمانِ واقعی استقلال افغانستان می‌زند. این کتاب تسلسل خوبی از بحث‌های ارایه شده را در خود دارد و پژوهش‌گر آن به دروغ‌های درشت تاریخ معاصر افغانستان انگشت گذاشته است. استفاده از منابع فراوان و علمی در این کتاب، می‌رساند که آقای محمدی با ریزبینی این موارد را زیر ذره‌بین داشته و کوشیده تا منابع بی‌شماری را برای سرانجام رساندن این پژوهش، جست‌وجو کند.
گفتنی است که غلام‌محمد محمدی یکی از همکاران قلمی روزنامۀ ماندگار است که پیش از این کتاب‌های هم‌چون: سیاست روسیۀ تزاری در افغانستان، بررسی تاریخی مرز دیورند، دو سوی دیورند، باتلاق تاریخ معاصر، پشتونستان خواهی، عامل تباهی افغانستان، افغانستان و طمع خام به بلوچستان، نوروز چیست و چرا آن را جشن می‌گیرند، مردم افغانستان، گروگان‌های دیورند، چرا پاکستان در امور افغانستان مداخله می‌کند و تحفه‌یی به جعل‌کاران تاریخ و نقدی بر کتاب عبدالحمید مبارز به نشر رسیده است.