گزارشگر:نثـاراحمد فیضـی غوریانی ۷ سرطان ۱۳۹۸
آنچه که در مجلس نمایندهگان اتفاق افتاد، یکی از نمادهایِ خودویرانگری است که در جامعۀ ما ریشههایِ بسیار عمیق دارد. من نمیخواهم به مسایل انتخاباتِ درون مجلس و اینکه چه زدوبندهایی در این مورد وجود داشته و هنوز هم وجود دارد، بپـردازم. حداقل به عنوان کسی که در یک دور طولانی عضویت مجلس نمایندهگان را داشتهام، با بسیاری از سازوکارهایِ داخل مجلس بهخوبی آشنا هستم. بسیاری از این سازوکارها به دور از چشمِ جامعه و مردم نبوده است. رسانههای کشور به اندازۀ کافی به مسایل داخلِ پارلمان پرداختهاند و الحق که در برخی موارد خوب هم پرداختهاند. من اما در نوشتۀ حاضر میخواهم به جنبۀ دیگری از وضعیتِ مجلس اشاره کنم و آن را به وضعیتِ کلانتری از معضلات اجتماعی و سیاسی جامعۀمان تعمیم ببخشم.
اینکه اعضای مجلس بر سرِ مسایل خُرد و بزرگ به جانِ هم میافتند و یا بوتلهای آب را به سمتِ یکدیگر پرتاب میکنند، برای من امرِ عجیب و تازهیی نیست. من بارها در درون مجلس شاهد بودهام که وقتی نمایندهیی منطق کم میآورد، چگونه بهسادهگی به خشونت متوسل میشود. اما شکستاندنِ میز و چوکیهایِ مجلس که متأسفانه بین طرفدارانِ دو جناحِ رقیب بر سرِ ریاست آن اتفاق افتاد، از موارد بسیار تکاندهنده و هشدارآمیز میتواند باشد. این ویرانگری که من از آن به خودویرانگری تعبیر میکنم، یکی از جلوههای بدویتی است که متأسفانه در این دورِ مجلس پُررنگ شده است.
دورههای قبلی مجلس نیز خالی از کمی و کاستیها نبود، اما اینبار برخی از اعضای مجلس در برابر دیدهگانِ رسانهها و مردم نهتنها به جانِ هم افتادند، که حتا به میز و چوکیهای مجلس نیز رحم نکردند. میز و چوکیهایی که دارایی عامه است و کسـانی که از این میز و چوکیها استفاده میکنند، قانونگذارانِ کشور اند که باید از همه بیشتر در صیانت و حفاظتِ آن همت نشان دهند. اما وقتی خود به ویران کردنِ داراییهای کشورِ خود میپردازند و حتا به خود رحم نمیکنند و میز و چوکیهایی را که یک کشور دیگر به آنها هدیه کرده است با بیرحمی و قساوت دور میاندازند، چه امیدی میتوان به مجلس و فعالیتهایِ آن داشت؟ وقتی قانونگذارانِ کشور با داراییهای عامۀ کشورشان چنین برخورد کنند، از مردمِ عادی چه انتظاری میتوان داشت؟ آیا طالبان و یا گروههای دهشتافکنِ دیگر که هیچ تعلقِ خاطری به منافع کشور ندارند، ویران میکنند و میکشند، حق به جانب نیستند؟ آیا در درونِ جامعۀ ما نوعی از خود ویرانگری وجود ندارد؟
این یک بحثِ بسیار مهم و مبسـوط در عرصۀ جامعهشناسی میتواند باشد؛ چه زمانی انسانها به ویران کردنِ داراییهایِ خود روی میآورند؟ چه دلایلی این ویرانگری میتواند داشته باشد؟
داستانی از زمان بحران تاجیکستان نقل میکنند که بسیار آموزنده است. من نمیدانم که این داسـتان چقدر با واقعیت قرین است ولی بدون شک شمهیی از واقعیت را با خود دارد. میگویند در زمان بحران داخلی تاجیکستان برخی گروههای اسلامگرای این کشور که در جنگ با دولت تاجیکستان قرار داشتند، به برخی از فرماندهان جهادی افغانستان رجوع کردند و خواهان کمک نظامی شدند. فرماندهان جهادی افغانستان نیز از این درخواست استقبال کردند و سلاحهای ثقیل در اختیار گروههای مخالفِ دولت تاجیکستان قرار دادند. میگویند این گروهها از پذیرفتن این سلاحها خودداری کردند و گفتند ما فقط سـلاحهای سبک میخواهیم که ویرانی به بار نیاورد و تنها نیروهای طرفِ مقابل را از پا درآورده یا بهراساند. استدلالِ آنها این بود که سلاحهای ثقیل باعث ویرانی داراییهایِ عامه میشود و کسی حق ندارد که داراییهای کشورش را که به همه و از جمله خودشان تعلق دارد، ویران کنـد.
اما در جامعۀ افغانستان این روحیه کمتر دیده میشود. ما به محضِ اینکه دچار اختلاف شویم، برای خلاص شدن از عصبانیت دست به ویرانگری میزنیم. روحیۀ ویرانگری متأسفانه در ما غالب است و به همین دلیل هم شاید ویرانترین کشورِ جهان را داریم.
افغانستان را تنها بیگانهگان ویران نکردهاند، بلکه در بخش بزرگی از ویرانیهایِ آن خودِ ما سهم داشتهایم. چرا جنگهای دهۀ هفتاد را فراموش میکنیم؟ مگر یک شهر در آتش جنگهای خودی نسوخت؟ از عوامل بیرونیِ آن صرفنظر میکنیم، ولی هر توپ و راکتی که شلیک شد، ماشۀ آن را خودمان کشیدیم.
مجلس نمایندهگان نمادی از کُلِ یک کشور میتواند باشد که اعضای آن نمایندهگان سراسرِ کشورند. آنها از میان هزاران تن این شانس را یافتهاند که به خانۀ مـلت راه پیدا کننـد. آیا وقتی نمایندهگانِ ملت چنین بیرحمانه با داراییهای کشورِ خود برخورد میکنند، میتوان توقع داشت که در سطح جامعه چنین اتفـاقهایی نیفتد؟ مثلاً کسی شهرِ خود را کثیف نکند و با داراییهایِ شهر مثل داراییهای شخصیِ خود برخورد ننماید؟ ما چه درسی از درون مجلس نمایندهگان میگیریم؟ آیا ویرانگری نمایندهگانِ مجلس نمیتواند توجیهی باشد برای ویرانگریهای کلانتر در سطح جامعه؟ آیا این نوع ویرانگری نمیتواند بیتوجهیِ عمومی را نسبت به داراییهای عامه در سطح جامعه گسترش دهد؟
ما همواره از طریق رسانهها شاهد تظاهرات در کشورهای مختلف هستیم ولی در کمتر تظاهراتی میتوان صحنههایی از ویران کردن را دید. مردم بسـیار بهآرامی به جادهها و خیابانها میریزند و مطالباتشان را مطرح میکنند. اما در بسیاری از تظاهراتهایِ افغانستان ویرانگری امری عادی بوده است. ویران کردن میتواند به معنای این باشد که ما چیزی را از آنِ خود نمیدانیم. وقتی شخصی در روی جاده نظافت را مراعات نمیکند، وقتی وکیلِ مردم داراییهای کشورِ خود را میشکند، آنگاه طالبی هم باید باشد که بکُشد و ساختمان و جاده و پُل را ویران کنـد.
Comments are closed.