دیورندستیزیِ رییس‌جمهور و رسالتِ ما

- ۲۲ ثور ۱۳۹۲

آقای کرزی برای چندمین‌بار در دو هفتۀ پسین، سخنانی تند در برابر پاکستان بر زبان راند و هم‌چنان به‌تأکید گفت که مردم افغانستان هیچ‌گاه خط دیورند را به رسمیت نمی‌شناسند.
این اظهارات، پس از بالا گرفتنِ نزاع‌ها بر سر پاسگاه‌های نظامی پاکستان در ولسوالی گوشتۀ ولایت ننگرهار، صورت گرفت.
شواهد نشان می‌دهد که پاکستان از سال ۲۰۰۳ به این‌سو در آن منطقه پاسگاه‌های نظامی ساخته؛ اما حکومت افغانستان فقط در سال ۲۰۱۳ به آن واکنش نشان داده است. این واکنش نیز در برابرِ پاسگاه‌های نظامی‌ پاکستان در این منطقه نه؛ بل در برابرِ دروازه‌یی که در این منطقه ساخته شده، صورت گرفته است.
آقای کرزی توانست در چنین فرصتی، جوی از واکنش‌ها در برابر پاکستان را در افغانستان سامان دهد و رسانه‌های مختلف نیز به گرم‌تر ساختنِ آن کمک کردند. برخی از جریان‌های سیاسی هم در این میدان گد شدند و از جنگ با پاکستان سخن گفتند. هیاهیو چنان بلند شد که بحثِ سرازیر شدنِ پول‌های محرمانۀ سازمان‌های استخباراتی به آقای کرزی را خاموش ساخت و همۀ ذهنیت‌ها را به سوی جنگ با پاکستان و بررسی تبعاتِ آن معطوف کرد و این‌گونه، رییس‌جمهور به مقصد رسید.
اما در این میان، روزنامۀ ماندگار به نکتۀ اصلی اشاره کرد: چرا طیِ این‌همه سال هیچ چشمی پوستۀ نظامی پاکستان را در آن منطقه ندیده و چرا رییس‌جمهور بحث دیوند را با همۀ ابعاد و مشکلاتی که دارد، در شش‌ماهِ پایانِ مأموریتِ دوازده‌ساله‌اش مطرح می‌کند؟
این روزنامه، هیچ‌گاه از جنگ با پاکستان استقبال نکرد و به سازی که آقای کرزی نواخت، کف نزد و نرقصید. بلکه هیاهوی حکومت را با پرسش مواجه ساخت. اما برخی از رسانه‌ها و شماری از افراد، در صفحه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک ادعاهای مضحکی را مطرح و اتهام‌های ناروایی را به ماندگار وارد کردند که گویا این روزنامه از پاکستان پول دریافت کرده تا از جنگ با این کشور استقبال نکند.
در پاسخ به این دسته اتهام‌های احمقانه باید گفت که رسانۀ ماندگار، اغراضِ پنهان در پشتِ این حرکت‌های سیاسی را درک کرده و به این دلیل، مردم را به یک جنگِ ناصواب تشویق نمی‌کند. ماندگار می‌داند که بالا گرفتنِ جنجال مرزی و بحث دیورند، ریشه در اهدافِ سیاسی جناب رییس‌جمهور ـ از جمله مصادره کردنِ انتخابات ـ دارد.
با برپایی تظاهرات در ولایت‌های مختلف و برانگیختن پاکستان با ادعای پشتونستان‌خواهی، هر آن ممکن است اوضاع به خشونت کشیده شود و در نخستین گام، دامن انتخابات در افغانستان برچیده گردد.
بحثِ دیگر این است که چرا حکومت و آقای کرزی دربارۀ واگذاری ولسوالی گوشته به پاکستانی‌ها چیزی نمی‌گویند؛ چنان‌که هیأت حقیقت‌یابی که از طرف مجلس نماینده‌گان برای بررسی چه‌گونه‌گی درگیری نیروهای مرزی با جانب پاکستانی و افراز دروازه و پاسگاه‌های آن کشور در این طرف خط، به ولسوالی گوشته فرستاده شده بود، در بازگشت اعلان کرد که این ولسوالی در سال ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ توسط حکومت آقای کرزی و امریکا به پاکستان فرخته شده است. چرا آقای کرزی در این‌باره توضیح نمی‌دهد؟
نکتۀ دیگر این‌که: این نخستین‌بار نیست که ما با پاکستانی‌ها مواجه می‌شویم. در بیست‌سال گذشته، ما همواره در برابر تجاوز و مداخلۀ پاکستان قرار داشته‌ایم و صدها جوان و فرزندِ این سرزمین در مبارزه با جنرالان و افسران پاکستانی، جانِ خود را از دست داده‌اند.
در همین نزدیک به دوازده سالی که از مأموریت آقای کرزی به عنوان رییس‌جمهور در افغانستان می‌گذرد، سربازان و افسرانِ ما در برابر جریانی قرار گرفته‌اند که به‌شدت و به گونۀ مستقیم از سوی پاکستان حمایت می‌‌گردد. بنابرین منطقی نیست که تنها یک شهید در برابر پاکستان را بشناسیم و هزاران جوان و پیرِ گلگون‌کفنی که در برابر اشغال افغانستان توسط پاکستان به شهادت رسیده‌اند را نادیده بگیریم. یعنی نمی‌توانیم گوشته را ببینیم؛ اما زمین سوختۀ شمالی، مزار و یکاولنگ و نسل‌کشی‌های جابرانۀ پاکستانی‌ها در زمان امارت طالبان را نادیده انگاریم.
هرچند ولسوالی گوشته، عضوی از پیکرِ ماست و برای حفاظت از آن از هیچ ایثاری دریغ نخواهیم کرد؛ اما فراموش نباید شود پیش از این‌که پاکستان در این غایله مقصر باشد، حکومت و شخصِ آقای کرزی ملامت و مقصر هستند.
دیورندستیزی و پشتونستان‌خواهی نیز نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه برای افغانستان دردسرساز است. اگر ما پشتونستان‌خواه شویم، پاکستانی‌ها نیز متک‌خواه می‌شوند و ادعا می‌کنند که شمال هندوکش مربوط پاکستان است؛ چیزی که چندسال پیش، قاضی حسین‌احمد سیاست‌مدار پاکستانی مطرح کرده بود.
فراموش نشود که مصایب چندین دهه‌یی افغانستان از آدرس پاکستان، همه به دیورندستیزیِ ما برمی‌گردد. اشتباه بزرگِ داوودخان، حکومت‌های کمونیستی و هم‌چنان دولت مجاهدین در برابر پاکستان، همین دیورندستیزی و ادعای ناحقِ پشتونستان‌خواهی بود. پس اگر بازهم به این موقف روی بیاوریم، بدون شک یا تاریخ اندوهبارِ چند دهۀ اخیرمان تکرار می‌شود و یا این‌که در نهایت، بحث تجزیۀ پاکستان و به دنبال آن، تجزیۀ افغانستان مطرح و عملی می‌گردد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.