صف‌بنـدی‌های خاموش انتخـاباتی

گزارشگر:منوچهر - ۰۲ سنبله ۱۳۹۲

هنوز چند ماه دیگر به آغاز کمپاین‌های رسمی ‌انتخابات مانده است، اما شواهد نشان می‌دهند که همین اکنون برخی از چهره‌ها و گروه‌ها صف‌بندی‌هایی را مبنی بر اشتراک و نامزدی‌شان در انتخابات ریاست جمهوری ترتیب داده اند. این صف‌بندی‌ها به صورت پنهانی و روی اهدافِ گوناگونی شکل گرفته اند که می‌توان به چند تیپ از آن‌ها اشاره کرد.

دستۀ نخست، خود آقای کرزی و همراهانش اند. گمانه‌ها بر آن است که تیم ارگ سعی دارد تا بدیل و جانشینی را پیدا کرده و با تمام توان از او حمایت کند. اگرچه تا کنون این جانشین مشخص نشده است، اما هویداست که این فرد، برادر بزرگِ آقای کرزی است که جای کرزیِ کوچک را خواهد گرفت. بنابراین، برخی از نزدیکان آقای کرزی به شمول خود او، جبهه‌یی را در این انتخابات تشکیل خواهند داد که ماشینش با نیروی حکومت خواهد چرخید.
دستۀ دیگر، نیروهای منتقد و گروه‌های اپوزیسیون است که شامل احزابی چون ایتلاف ملی، جبهۀ ملی، روند سبز و… می‌باشد. گفته می‌شود که این گروه‌ها با هم ایتلاف بزرگی را شکل داده اند تا با یک نیروی مقتدرتر به مصافِ حکومت بروند. این صف‌آرایی تا اندازه‌یی امیدوارکننده است، اما تنها نکتۀ نگران‌کنندۀ آن، تداوم اتحاد این نیروها تا پایان انتخابات و نیز توافق بر سرِ یک نامزد مطلوب است که بتواند به عنوان یک رقیب جدی برای حکومت مطرح باشد. این ایتلاف تنها ایتلافِ مردمی خواهد بود که آقای کرزی از آن هراس دارد.
دستۀ سومِ این صف‌آراها افرادی‌اند که به تکنوکرات‌ها مسما شده اند؛ آن‌هایی که در همۀ این سال‌ها یا در نقش مشاوران رییس جمهور اجرای وظیفه کرده اند و یا هم به عنوان وزیران کابینۀ او. گفته می‌شود که این افراد نیز در تلاش اند تا ایتلافی را تشکیل داده و ضمن چانه‌زنی‌ها با کشورهای غربی، حکومت پس از کرزی را به دست گیرند.
دکتر زلمی‌ خلیل‌زاد، اشرف غنی احمدزی و علی احمد جلالی از جمله کسانی اند که شامل این گروه می‌شوند و احتمالاً برخی از وزیران کنونیِ آقای کرزی نیز به این ایتلاف خواهند پیوست.
گروه دیگر و آخرین دسته کسانی اند که بیشتر افراد مستقل شمرده می‌شوند و در هر انتخابات به صورت ناگهانی ظهور می‌کنند. برخی از آن‌ها افراد صاحب نام و نفوذ هم استند، اما می‌دانند که پیروز میدان انتخابات نخواهند شد. این افراد مترصد اوضاع و احوال سیاسی اند تا یا در بدل پول، به سود یکی از نامزدان بگذرند و یا قبل از آن، به حیث معاون یکی از نامزدان مطرح، انتخاب گردند.
این را نیز به خاطر باید داشت که در صف‌آرایی برخی از این گروه‌ها، کشورهای خارجی و همسایه‌گان نیز نقش دارند. به گونه‌یی که برخی از این افراد و گروه‌ها را کشورهای مداخله‌گر، تشویق به یک‌جاشدن کرده اند تا بهتر بتوانند منافع آن کشورها را در انتخابات تأمین کنند.
اما تجربه نشان داده است که اکثر این صف‌بندی‌های موسمی، ‌چندان پایدار نیستند. آن‌گونه که حوادث و رویدادهای بعدی، به ویژه نزدیک شدن انتخابات، بسی از این ایتلاف‌ها را متلاشی می‌سازد. زیرا برخی از این ایتلاف‌ها بر بنیاد منافع شخصی و گروهی تشکیل شده و بدیهی‌ست وقتی هدف یک حرکت سیاسی، منافع شخصی و گروهی باشد، به پایان راه نرسیده متوقف شده و از هم می‌پاشد.
یگانه امید مردم، به ایتلافی است که در پی یک‌جا شدن ایتلاف ملی، جبهۀ ملی، روند سبز و… به وجود خواهد آمد. این ایتلاف ممکن است به عنوان رقیب اصلی آقای کرزی در انتخابات پیش رو عمل کند؛ البته اگر کدام توطیه‌یی علیه آن شکل نگیرد و یا برخی از مهره‌های حکومت در درون این ایتلاف، باعث ازهم‌پاشی آن نگردند.
با آن که این صف‌بندی‌های پنهان، از تشت و پراکنده‌گی در انتخابات جلوگیری خواهد کرد؛ اما نباید از یاد برد که گاهی این تعدد صف‌آرایی‌ها خود موجب پراکنده‌گی‌یی می‌شود که می‌تواند نتایج ناگهانی‎یی را به بار آورد.
بنابراین می‌توان حدس زد که رقابت در انتخابات پیش‌ رو، بسیار حساس و سرنوشت‌ساز خواهد بود و از همین اکنون انرژی و توانِ بیشتری را می‌طلبد تا گلوی مردم از چنگالِ این حکومت فاسد و توطیه‌های بین‌المللی رها گردد.
اکنون اگر ایتلاف بزرگ مردمی ـ که قبلاً از آن یاد شد ـ با برنامه‌های پیش‌گیرانه به مصافِ حکومت نرود و یا مهره‌های توطیه‌گر درونِ خود را شناسایی نکند، و یا سوء تفاهم‌ها میان اعضا را از میان بر ندارد، و یا بر سر یک نامزد مطلوب، آگاه و مقتدر توافق نکند؛ بی‌تردید که دچار از هم پاشیده‌گی خواهد شد و این درست همان طرحی‌ست که آقای کرزی و همراهانش از قبل به آن فکر کرده و می‌کنند.
دو انتخابات قبلی با تمام خاطرات تلخ و ناخوشایندش، باید درس‌های زیادی به مردم و سیاست‌مداران افغانستان داده باشد. این بار نباید گذاشت انتخابات در کشور بدنام شود و چنین نتیجه گرفته شود که افغانستانی‌ها با دموکراسی کاملاً ناآشنا و ناسازگار هستند. همه مسوولیت داریم اندیشه و نیروی خویش را برای هدایتِ این پروسۀ ملی و سرنوشت‌ساز در مسیر درستش به‌کار اندازیم و نقطۀ عطفی را در تاریخ معاصر کشور رقم بزنیم. بی‌تردید اگر این فرصت از دست برود، با خروج نیروهای بین‌المللی و کاهش چشم‌گیر کمک‌های جهانی، افغانستان با عقب‌گردی فاجعه‌بار مواجه خواهد شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.