احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۱ میزان ۱۳۹۲
هر روز که به انتخابات سال آینده نزدیکتر میشویم، چالشهای امنیتی نیز فزونی مییابند. گروه بنیادگرای طالبان که انتخابات را به عنوان شکل مسالمتآمیزِ انتقال قدرت به رسمیت نمیشناسد، این بار نیز چون سالهای گذشته تلاش دارد با ایجاد جو رعب و وحشت، مردم را از رفتن به پای صندوقهای رای و تعیین سرنوشت سیاسیشان به عنوان اصلیترین حق شهروندی، محروم کند.
ترور رییس کمیسیون انتخاباتِ ولایت قندوز و ربودنِ چند عضو کمیسیون انتخابات ولایت فاریاب، نشان میدهد که گروههای واپسگرا برنامههای خود را در راستای تحریم انتخابات، تشدید بخشیدهاند. تشدید حملات طالبان دقیقاً زمانی صورت میپذیرد که ارگنشینان نیز تلاشهای خود را در عرصۀ رهایی اعضای چنین گروههایی از زندانها شدت بخشیدهاند. مثل این است که این دو گروه به تفاهمی نانوشته در وضعیت موجود کشور رسیده باشند که یکی دیگری را در تحقق برنامههایش حمایت کند.
همانگونه که طالبان مخالفِ برگزاری انتخابات در کشور اند، برخی گروهها در درون دولت نیز از چنین برنامهیی ناخشنود به نظر نمیرسند. اگر چیزی غیر از این میبود، بدون شک وضعیت امنیتی کشور در آستانۀ برگزاری انتخابات اینقدر به وخامت نمیگرایید و این زمینه برای طالبان میسر نمیشد که حملات خود را با هدفگیری اعضای کمیسیون انتخابات، تشدید کند.
هر تهدیدی که متوجه برگزاری انتخابات به هر صورتی میشود، تأثیرات بسیار ناگواری میتواند بر روحیۀ نامزدان و رایدهندهگان بگذارد. در انتخابات سال آینده که سرنوشتسازترین انتخابات طی دوازده سال گذشته در کشور میتواند باشد، موضوع امنیت در کنار مدیریت سالم انتخابات، از مسایل بسیار بااهمیت به شمار میرود. نبود امنیت، اساسیترین عنصر انتخابات را که فراگیر بودن آن است، زیر سوال میبرد و با انجام یک انتخابات غیرفراگیر، افغانستان به آن نتایجی که باید پس از سال ۱۳۹۳ یعنی پس از خروج نیروهای خارجی و انتقال قدرت دست پیدا کند، دست نخواهد یافت. نبود امنیت میتواند زمینۀ تقلب و مهندسی در انتخابات را افزایش دهد و شرایطی را به وجود آورد که نمونههای بارز آن را در دو انتخابات گذشته شاهد بودیم.
فراموش نباید کرد که عدهیی به انتخابات چشم طمع دوختهاند و میخواهند به هر شکل ممکن که شده، نتایج آن را به نفع خود رقم بزنند. طرح نخست این عده، عدم برگزاری انتخابات برای پنج سال دیگر بود. این طرح که حالا شکست آن برای طراحان آن نیز آشکار شده، در آغاز با برنامههای گام به گام و شمرده خود را در قالب برخی گردهماییها و در انداختن برخی صداها نشان داد؛ صداهایی از این دست که وضعیت امنیتی کشور اجازۀ برگزاری انتخابات را نمیدهد و چه بهتر که زمامداران فعلی همچنان به کارشان تا تأمین امنیتِ مطمین ادامه دهند. استدلال حامیانِ طرح عدم برگزاری انتخابات برای ادامۀ قدرت زمامدارانِ فعلی چنین بود که گروه حاکم بر کشور به دلیل تجربهیی که در سالهای گذشته اندوخته است، میتواند بهتر از هر گروه دیگری افغانستان را مدیریت کند. این استدلال که هیچ بنیاد واقعی و عینی نداشت، چنان با واکنش منطقی نخبهگان کشور روبهرو شد که حامیان طرح عدم برگزاری انتخابات بهناچار از مواضعشان عدول کردند و به گونههایی اعلام داشتند که افغانستان راهی به غیر از برگزاری انتخابات برای رسیدن به امنیت و ثبات ندارد.
اما با شکست طرح نخست، تمامیتخواهان طرح دوم را به مرحلۀ اجرا درآوردهاند و آن مهندسی در مدیریت و نتایج انتخابات به نفع یک نامزد مشخص است؛ نامزدی که میتواند منافع همان عدهیی را که نسبت به سرنوشت خود پس رفتن از قدرت به هراس افتادهاند، تأمین کند. این عده حالا راهکارهایی را جستوجو میکنند که ضمن برگزار شدن انتخابات در کشور ـ که میتواند از مواجه شدن آنها با واکنش تند مردم در حد زیادی بکاهد ـ به همان نتایجی برسند که از عدم برگزاری انتخابات میتوانستند به آن برسند. مهمترین راهکاری که برای تمامیتخواهان کمک میکند که به این هدف دست پیدا کنند، ناامنی است.
در ناامنی میتوان هر کاری را صورت داد؛ آنگونه که در دو انتخابات گذشته صورت دادند. مگر در انتخابات گذشتۀ ریاستجمهوری، سطح تقلب در انتخابات به نفع نامزد مشخصی چنان بالا نگرفت که به ابطال نتایجِ آن انجامید و انتخابات به دور دوم کشید؟ آن زمان نیز تقلب در مناطقی انجام شد که یا واقعاً ناامن بودند و یا به صورت عمدی ناامن ساخته شده بودند. البته مورد دوم درستتر است؛ چون بر اساس اسنادی که در همان زمان منتشر شد، این واقعیت به اثبات رسید که با استفاده از امکانات دولتی، برخی مناطق عملاً ناامن ساخته شدهاند تا تمامیتخواهان به نتایج دلخواه خود دست یابند.
اکنون نیز چالش امنیت در برابر انتخابات، بیشتر از گذشته خود را نشان میدهد. این بار گروههای مسلح مخالف نیز به کمک تمامیتخواهان آمدهاند و به گونههایی آنها را در رسیدن به اهدافشان کمک میکنند. جوی که در روزهای اخیر بر کشور حاکم شده، جوی نامساعد و حتا خطرناک میتواند باشد. این جو، جو هراس از افزایش ناامنیها در کشور است. گویا عدهیی در حالی که برای انتخابات کار میکنند، در عین حال علیه آن نیز اقدامهایی را صورت میدهند. اقدامهایی از این دست که امنیت در کشور روز به روز وخیمتر میشود و احتمال حملات گروههای هراسافکن به محلهای ثبت نام و رایدهی افزایش مییابد.
آیا واقعاً نیروهای امنیتی از تأمین امنیت انتخابات به گونۀ مطلوب عاجز اند؟ چرا مقامهای امنیتی کشور در این خصوص به گونۀ شفاف صحبت نمیکنند و اطمینانهای لازم را به مردم نمیدهند؟
مردم افغانستان به هر حال تصمیم قاطعِ خود را برای رفتن به پای صندوقهای رای ـ چه در فضای امن و چه در فضای ناامن ـ گرفتهاند. این بار نگاه مردم به انتخابات کاملاً تغییر کرده است. مردم میخواهند که به هر شکلی که شده، از چنگ تمامیتخواهان و فاسدان رهایی یابند و این خواست، تنها در یک انتخابات سالم و عادلانه میسر است. پس در کنار نیروهای امنیتی، آحاد ملت و نخبهگان جامعه نیز وظیفه دارند که در تأمین امنیت تلاش کنند و چهرههایی را که به صورت عمدی میخواهند امنیت انتخابات را برهم زنند، افشا سازند.
Comments are closed.