تبلــیغ نکـردن بِه از بد تبلـیغ کـردن است!

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 22 دلو 1362 - ۲۱ دلو ۱۳۹۲

مبارزات انتخاباتی در حالی جریان دارد که باور عمومی این است که شاید بخشِ بزرگی از مردم در انتخابات پیشِ رو اشتراک نکنند و این خطرناک‌ترین عاملی‌ست که انتخاباتِ آتی را در کنار هراس از تقلب و فساد گسترده و عدم امنیت، تهدید می‌کند و به چالش می‌کشد. اما اگر بخواهیم این ذهنیت را از افکار عمومی زدوده و به آن‌ها این باور را بدهیم که اکثریتِ مردم در قبال انتخاباتِ پیش رو احساس مسوولیت می‌کنند و حضورشان بدون شک پُررنگ‌تر از دوره‌های قبل است؛ چه باید کرد؟ mandegar- 3چه‌گونه باید مردم را متقاعد ساخت که رأی تک‌تکِ آن‌ها سرنوشت‌ساز است و خالی کردنِ میدان به نفعِ هیچ‌کس به‌خصوص به نفعِ خود آن‌ها نیست؟… این شاید بزرگ‌ترین رسالتی باشد که از این‌پس رسانه‌ها در قبالِ مردم و این پروسۀ ملی به عهده خواهند داشت.

این شب و روزها شاهد استیم که اکثر تلویزیون‌ها، رادیوها و روزنامه‌های‌مان به‌نوعی درگیرِ مبارزات انتخاباتی‌اند و برای نامزدی که بیشترین پول را بدهد، بیشترین وقت را می‌گذارند. اما پرسش این‌جاست که آیا هر نامزدی که پولِ بیشتری هزینه می‌کند و تبلیغاتِ گسترده‌تری سامان می‌دهد، برنامه‌یی برتر و اندیشه‌یی والاتر نیز دارد؟… تجربۀ رسانه‌یی نشان داده است که بدون شک تبلیغات می‌تواند آرای عمومی و افکار عمومی را رهبری کند و سمت‌وسو بخشد، اما آن‌چه رسانه‌ها نباید از یاد ببرند این رسالت است که آن‌ها در کنار سودآوری و نشـرِ تبلیغات و اعلاناتِ نامزدان، باید تلاش کنند که با آگاهی‌بخشی درست و متوازن، افکار عمومی را به سوی عقلانی‌تر رفتار کردن و هوشیارانه‌تر تصمیم گرفتن، سوق دهند.
مسلماً اگر اکثر مردم به این باور باشند که رأی‌شان اهمیتی ندارد و نقشی در تعیینِ سرنوشت‌شان ایفا نمی‌کند، احتمالِ رفتن‌ آن‌ها به پای صندوق‌های رأی به‌مراتب کمتر شده و کاهش می‌یابد. اما اگر شهروندانِ افغانستان احساس کنند که رأی آن‌ها، حتا به تنهایی می‌تواند سرنوشتِ سیاسی کشور را تغییر دهد، همه‌گی مشتاقانه به پای صندوق‌های رای خواهند شتافت. این رسانه‌ها هستند که با یک چینشِ خوب و قوی از لحاظ محتوایی و حتا شکلی، می‌توانند مردم را به سمتِ هرچه هدف‌مندتر شدنِ رأی و ارادۀشان برای رأی‌دهی هدایت کنند. از این‌رو باید نقش برجستۀ رسانه‌ها و مطبوعات را در این عرصه، مد نظر گرفته و مسوولانه در مقابل کارکردهای آن‌ها، عکس‌العملی به‌جا و مناسب داشته باشیم. بعضی رسانه‌ها آن‌قدر کمپاین‌زده شده‌اند و آن‌قدر گردونۀ پخشِ تبلیغات و نحوۀ پوششِ خبری و تحلیلی از کمپاین‌ها را ناموزون و نامتعارف تدارک می‌بینند که مردم با تماشای آن، از انتخابات کاملاً دل‌سرد می‌شوند. در واقع چنین رسانه‌هایی با دریافت پول‌های کلان از نامزدان، خود تبدیل به یک ضد تبلیغ علیه انتخابات شده‌اند!
این عبارت که «تبلیغ نکردن، به از بد تبلیغ کردن است»، در فضای تبلیغاتی این روزهای ما کارآمد و بسیار پُرمعنا به نظر می‌رسد. از میانِ یک ساعت سخنرانی یک نامزد، کدام فرازها باید بریده و برجسته گردند تا همه‌گانی بودنِ آن‌ها بیشتر به چشم آید؟، نقش مردم و صدای مردم پا به پای کمپاین‌ها چه‌گونه انعکاس یابد تا مردم خود را یک تماشاچیِ محض نه، که یک عضو فعال جامعۀ رسانه‌یی‌شدۀ انتخاباتی ببینند و در نظر گرفتنِ ده‌ها عنصر دیگر، جزوِ اصولی‌ترین کارهایی‌ست که باید مبنای یک تبلیغاتِ کارآمد و اثربخش قرار گیرد. هرچه بیشتر به مردم این احساس داده شود که آن‌ها گزینه‌یی جز تماشاگر بودنِ رویدادهای انتخاباتی ندارند و توانِ تأثیرگذاریِ آن‌ها در سرنوشتِ کشور اندک ا‌ست، به همان میزان باورمندی آنان به مشارکت در انتخابات کم‌رنگ‌ خواهد شد و به هر میزان که ما بتوانیم با کشاندن مردم به صحنۀ مبارزات انتخاباتی به عنوان بازیگران فعال این عرصه، مبارزات انتخاباتی را تحت مدیریتِ خواست و ارادۀ مردم جلوه داده و به تصویر بکشانیم، به همان نسبت مردم نیز احساسِ از خود بودنِ نامزدان را تجربه کرده و نقشِ خود را برجسته‌تر خواهند یافت.
وقتی صدای مردم در گزارش‌های انتخاباتی بیشتر شنیده شود و مرتب و به‌صورتِ زنده برای این صداها مرجعی پاسخ‌گو از میانِ نامزدان پیدا شده و طرح و برنامه و راهکارِ وی برای حلِ مشکلات و بحران‌هایی که در صدای مردم موج می‌زده را شاهد باشیم، به‌طور مستقیم مردم خود را در صحنه حاضر می‌بینند و صدای دادخواهی خود را شنیده‌شده دیده و می‌فهمند که برای مشکلات‌شان چاره‌اندیشی می‌شود و کسی هست که وعدۀ حلِ عملیِ آن را در قالب طرحی، پیشکش کرده است. اما اگر مبارزات انتخاباتی، فقط محدود شود به چند شعار و مهمانی و نان دادن و ضیافت‌های پُرخرج و پُرزرق و برق، نه تنها موفقیتی برای نامزد به همراه نخواهد داشت که این خود باعث جدا شدنِ بخش بزرگی از آرای مردم که رأی پابرهنه‌گان و گرسنه‌گانِ این دیار است از کسانی می‌شود که ول‌خرجی‌های شگرفی را در حالی انجام می‌دهند که آن‌ها (مردم فقیر) در تهیۀ سوختِ زمستان و نجات از سرمای استخوان‌سوز درمانده‌اند!
باید نامزدانِ ما با هماهنگی رسانه‌ها، به سوی هرچه مردمی‌تر شدنِ مبارزات انتخاباتی و به سمتِ هرچه نزدیک‌تر شدنِ طرح و برنامه‌های‌شان به زنده‌گی حقیقیِ مردم حرکت کنند تا از این راه بتوانند بیش از پیش، افکار عمومی را برای حضور در انتخابات آماده کنند و اشتراکِ پُررنگ‌شان را که می‌تواند نمودی از محکم‌تر شدن پایه‌های دموکراسی در این سرزمین باشد را رقم زَنند. چرا که منهای حضور گسترده و پُرشور مردم، هیچ مکانیسمی نمی‌تواند مشروعیت و دوام و بقای نظامِ برآمده از انتخاباتی با حداقل‌ترین اشتراکِ رأی‌دهنده‌گانِ واجد شرایط را تأمین کند!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.