احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ 29 ثور 1393 - ۲۸ ثور ۱۳۹۳
پاکستانیها پس از ماهها خاموشیِ پرسشبرانگیز در مورد انتخابات افغانستان، سرانجام عدم جانبداریِ خود را یک بارِ دیگر نشان دادند و با صراحتِ لهجه و بدون در نظرداشتِ عرف دیپلماسی، خواستهای خود را از رییسجمهوری آیندۀ افغانستان بیان داشتند.
سرتاج عزیز مشاور شورای امنیت ملیِ پاکستان بهتازهگی گفته است که دولت آیندۀ افغانستان، باید پستهایی را در اختیارِ طالبان قرار دهد و این گروه را در قدرت شریک سازد. آقای عزیز گفته که دولت آیندۀ افغانستان نباید از پاکستان انتظار مهار طالبان را در خاکِ آن کشور داشته باشد، چون این موضوع میتواند به واکنش طالبان پاکستانی منجر شود.
در همین حال، یک مقام دیگرِ پاکستانی در وزارت خارجۀ این کشور نیز گفته است که دولتِ آینده شانس بیشتری برای گفتوگوهای صلح با طالبان دارد. این اظهارات در حالی بیان میشوند که پیش از این، احمدرشید روزنامهنگار مطرحِ پاکستانی در گفتوگو با یکی از رسانههای غربی در مورد موضع پاکستان در قبال انتخاباتِ افغانستان گفته بود که اینبار خلاف گذشته، پاکستان تلاش ندارد که در انتخاباتِ افغانستان موضعگیری کند و یا هم از نامزدی حمایتِ خود را نشان دهد. به گفتۀ این روزنامهنگار پاکستانی، هرگونه حمایت از نامزدی خاص در انتخابات افغانستان، میتواند به ضررِ پاکستان بینجامد و پشتونهای آنسوی مرز را علیه دولتِ این کشور قرار دهد.
اما مثل اینکه طولانی شدنِ روند انتخابات افغانستان، کاسۀ صبر پاکستانیها را هم لبریز کرد و این کشور با همان سیاستهای پیشین در مورد افغانستان اعلام موضع نمود، آنهم موضعی که با کمی تعمق میتوان نشانههای روشنِ مداخله در امور داخلیِ یک کشور دیگر را در آن دید. چنین رویکرد و موضعگیری بدون شک نمیتواند با هنجارهای دیپلماتیک و سیاسی، آنهم در برابر یک همسایۀ دیوار به دیوار، قابل توجیه و دفاع باشد.
به نظر مقامهای پاکستانی که میگویند در امور داخلی افغانستان نمیخواهند دخالت کنند، دخالت چه معنایی دارد؟ آیا دخالت غیر از این است که در ساختار قدرتِ سیاسیِ یک کشور مستقل، خواهان سهم و حضورِ گروههای دهشتافکن شویم؟… پاکستان با مطرح کردن خواستهای طالبان، میخواهد به چه نتایجی دست پیدا کند؟
سخنانِ مقامهای پاکستانی را از هر طرف که بخوانیم، از آنها بوی مداخله و تثبیت جایگاه در سیاستهای افغانستان به مشام میرسد. پاکستان با این شیوه میخواهد نشان دهد که هنوز به عنوان حامیِ گروههای تروریستی عمل میکند و حتا به نمایندهگی از این گروهها سخن میگوید. اگر چنین خواستی را مقامهای افغانستان از دولت پاکستان بخواهند، آیا مقامهای آن کشور در برابر چنین خواستی آرام خواهند نشست و آن را حقِ یک کشورِ همسایه تعبیر خواهند کرد؟
همانگونه که خواست دولت افغانستان از دولت پاکستان مبنی بر سهم دادن طالبانِ پاکستانی در قدرت سیاسیِ آن کشور میتواند نادرست و نامشروع باشد، خواست پاکستانیها نیز از دولت آیندۀ افغانستان به همان میزان نامشروع و مداخلهجویانه است.
پاکستان به چه حقی میخواهد برخی ولایاتِ افغانستان را به گروههای تروریستی اهدا کند در حالی که خودش حاضر نیست جلو ورود افراد مسلح را به خاکِ افغانستان بگیرد؟ اگر قرار باشد دولت آیندۀ افغانستان چوکیهای دولتی را میان کشورهای همسایه تقسیم کند، آنگاه چه نیازی به انتخابات و سازوکارهای دموکراتیک در افغانستان وجود دارد؟ از سوی دیگر اگر قرار باشد که چنین اتفاقی بیفتد، کشورهای بزرگتر و نیرومندتری در منطقه و در همسایهگی افغانستان قرار دارند که میتوانند نقش موثرتری در مسایل افغانستان بازی کنند، آنگاه چه نیاز است که دولت افغانستان اینهمه ناز همسایۀ جنوبی خود را بکشد؟
میگویند «چیزی را که به خود نمیپسندی، به دیگران هم مپسند». اگر از این زاویه به مواضع دولتمردانِ پاکستانی نگاه کنیم، به صورت واضح آنها از خط اخلاق عدول کردهاند. پاکستان چیزی را برای افغانستان میخواهد که خودش خواهانِ آن برای خود نیست.
دولتمردان پاکستان فراموش کردهاند که مردم افغانستان در ۱۶ حمل حماسه آفریدند. هرچند که انتخابات به نتیجۀ قطعی نرسید، ولی در موارد مختلف نتیجۀ انتخاباتِ افغانستان و پیامهای آن روشن بود. در ۱۶ حمل، مردم افغانستان عملاً گروههای تروریستی و بنیادگرا را با حضور بیسابقۀ خود در پای صندوقهای رای شکست دادند. به گفتۀ یک مقام امریکایی، چیزی را که آن کشور در سیزده سال انجام داده نتوانست، مردم افغانستان در یک روز انجام دادند، یعنی اینکه به گروههای بنیادگرا و تمامیتخواه «نه» گفتند و به دموکراسی و ارزشهای مردمسالارانه «آری». مردم افغانستان در انتخاباتِ ۱۶ حمل نشان دادند که توانایی دفاع از کشورِ خود را حتا بدون حضور نیروهای خارجی دارند. اینها درسهای ۱۶ حمل بود که باید کشورهای جهان از آنها بهره میبردند، ولی میبینیم که برای برخی از کشورها این درسها خالی از لطف بوده است.
پاکستان عملاً شکست سیاستهای خود را در ۱۶ حمل دید و حالا برای این که دستپروردههای خود را به دور از بازیهای قدرت در افغانستان نبیند، به نیابت از آنها خواستهای خود را از دولتِ آینده مطرح میکند. پاکستان میداند که دولت آینده، دولت رییسجمهور کرزی نخواهد بود که مشروعیت سیاسیِ آسیبپذیر و شکننده داشته باشد و در تعاملات منطقهیی و جهانی خود، از اختلالِ روانی رنج ببرد. پاکستان بهخوبی درک کرده که اگر از حالا برای طالبان زمینهسازی نکند، فردا با روی کار آمدن دولتِ جدید در افغانستان، این گروهها بار دوشش خواهند شد، چنانکه همین حالا این کشور در مردابِ بنیادگرایی و تروریسمِ جهانی غرق شده است.
Comments are closed.