احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 15 حمل 1394 - ۱۴ حمل ۱۳۹۴
برای نخستینبار در سیزده سال گذشته، افغانستان سیاستِ فعالِ غیرجانبدارانه را کنار گذاشته و از عربستان سعودی در حمله به حوثیهای یمنی اعلام حمایت کرده است.
آنچه که در حوزۀ خاورمیانه میگذرد، بدون شک اثراتِ کلانی را در حوزههای دیگر از خود بهجا میگذارد. بهار عربی که برای نخستینبار از تونس آغاز شد و مصر و لیبی را درنوردید و به حاکمیتهای توتالیتریِ این کشورها نقطۀ پایان گذاشت، بدون تردید تأثیراتِ آن در همان محدودۀ جغرافیایی باقی نماند و به دیگر کشورها نیز سرایت کرد.
جهانِ امروز جهانِ چندصدایی و گسترده است و تحولاتِ کشورها در حوزههای دولت ملتها میتواند کشورهای پیرامونی را نیز به گونهیی متأثر سازد. اما وضعیتِ افغانستان در اینمیان وضعیتی حساس، پیچیده و توام با ظرافتهای دیپلماتیک است که اگر به این جنبهها بهدقت توجه نشود، احتمال این وجود دارد که افغانستان به سرنوشتِ دهۀ پنجاه و شصتِ هجری دچار گردد.
فراموش نکینم که در آنزمان هم افغانستان به دلیل اشتباه زمامداران آن، نتوانست میان قدرتها توازن لازم را حفظ کند و دچار یک جنگ مدهشِ داخلی شد. اما اینکه چه چیزهایی سبب شدند که افغانستان با وجود عدم توانایی نظامی و تسلیحاتی، آمادۀ فرستادن نیرو در ائتلاف ضد حوثیها شود، بدون شک قابل تأمل و بررسی است.
در برههیی از سالهای اخیر، تصمیمسازانِ سیاست خارجیِ کشور، با وجود همۀ اشتباهات خود، سیاستِ چندجانبهگرایانه را آغاز کردند که بر اساس آن، منافع ملی کشور در رأس آن تعریف شده بود؛ اما حالا چنین نیست و سخنگوی ریاستجمهوری عملاً نقطۀ پایان به چنین سیاستی گذاشت. اجمل عابدی در گفتوگو با برخی رسانهها گفت که افغانستان به جلو میرود و نمیخواهد به عنوان کشوری غیرجانبدار در مناسبات بینالمللیِ خود عمل کند.
این سخن هیچ تعبیر و تفسیری به جز یک مورد ندارد و آن اینکه: پس از این افغانستان به گونۀ فعال در امورِ کشورهای دیگر بر اساس آنچه که منافع آن به زعم دولتمردان ایجاب کند، دخالت خواهد داشت!
اما دخالت افغانستان و بهویژه حمایت نظامی از یک کشور اگر یک مزاح نباشد، فراتر از آنهم نمیتواند تعبیر شود. افغانستان با چه نیرو و تجهیزاتی میخواهد از دیگر کشورها حمایت کند؟ کشوری که خود با هزار مشکل امنیتی روبهروست و توان تأمین امنیت شهروندانِ خود را ندارد، چهگونه میتواند در کنار ائتلاف ضد حوثیها قرار گیرد؟
شاید این یک حمایتِ نمادین باشد و هرگز هیچ نیرویی به کشور دیگری فرستاده نشود، ولی همین حرکتِ نمادین میتواند اثرات خطرناکی بر روابط افغانستان با دیگر کشورها و بهویژه کشورهای همسایه بهجا بگذارد.
افغانستان در چهارراه آسیبهای امنیتی قرار دارد و بهشدت در معرض تهدیدهای امنیتی است. اگر سیاست خارجی افغانستان از وضعیت غیرجانبدارانه بیرون شود، احتمال آن میرود که در تعاملِ کشورهای دیگر با افغانستان تغییراتی رونما گردد. شاید برخی کشورها دیگر اعتماد گذشته به افغانستان را به عنوان کشوری بیطرف و غیرمنسلک از دست بدهند.
تصمیم رییسجمهور غنی در حمایت نظامی از عربستان سعودی، تنها یک دلیلِ روشن میتواند داشته باشد و آن اینکه عربستان سعودی وارد تعاملات منطقهیی به نفعِ افغانستان شود.
زمامداران کشور در ماههای پسین، روابط بسیار نزدیکی با عربستان سعودی و پاکستان ایجاد کردهاند و فکر میکنند نزدیکی با این دو کشور میتواند در تأمین صلح در افغانستان و کشاندن پای طالبان به میز مذاکره موثر تمام شود. از جانب دیگر، احتمال اینهم وجود دارد که برخی گروههای مخالف دولت افغانستان، نسبت به وضعیت یمن دیدگاههای نزدیک با عربستان سعودی داشته باشند و این موضوع میتواند میان رهبری جدید افغانستان و برخی گروههای مخالف، نزدیکیها و قرابتهایی را رقم زند. اما از طرف دیگر، آسیبهای این مسأله، هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت برای افغانستان میتواند بسیار جدی باشد.
فراموش نکنیم که ایران در همسایهگی افغانستان، از تصمیم عربستان سعودی در حمله به شیعیان حوثی حمایت نمیکند و در مخالفت با این ائتلاف قرار دارد. از جانب دیگر، ایران مناسباتِ بسیار نزدیک و استراتژیک با افغانستان دارد و بهنحوی، افغانستان از کمکهای ایران سود میبرد. آیا پس از اعلام موضع حمایت از عربستان، بازهم ایرانیها با همان نگاه گذشته به افغانستان خواهند دید؟… پاسخ این پرسش، ساده است و آن اینکه خیر!
روسیه نیز که در منطقه نقش و کارکرد خود را دارد، به هیچ صورت از سیاست جدید افغانستان راضی به نظر نمیرسد. روسیه افغانستانی را میخواهد در منطقه ببیند که با وجود داشتن روابط استراتژیک با امریکا و غرب، میتواند دوست قابل اعتمادی برای روسیه نیز تلقی شود. پس از این، روسیه از کجا مطمین خواهد بود که از افغانستان علیه دیگر کشورها استفاده نمیشود؟
سیاستِ تازۀ افغانستان اگر برخی امتیازهای کوچک و مقطعی را در اختیار نظامسازان کشور قرار دهد، ولی در درازمدت میتواند این کشور را به صحنۀ رویاروییهای بیشتر و خطرناکتر بکشاند. از گفتن یک فکاهۀ عبید زاکانی که بسیار با سیاستِ تازۀ افغانستان همخوانی دارد، در پایانِ این مقال نمیتوانم صرفنظر کنم.
سایلی به دروازۀ خانهیی آمد و چیزی تقاضا کرد. کودکی از آن سوی دروازه پاسخ داد که چیزی نداریم. مرد گفت لقمه ندانی بده، کودک گفت نداریم. مرد سایل گفت که جامهیی بده، کودک گفت نداریم. به همین ترتیب، چندین چیز دیگر طلبید و پسرک پاسخ داد که نداریم. سرانجام مرد سایل پرسید که اهل خانه کجایند. پسرک گفت که به عیادت یکی از اقوام رفتهاند. مرد پاسخ داد که صد قوم باید به عیادتِ شما بیایند.
حالا افغانستان هم در چنین وضعیتی قرار دارد. ما محتاج کمکِ صدها کشورِ دیگر برای تأمین امنیتِ خود هستیم، اما خود میخواهیم به کمکِ بزرگترین و مجهزترین ارتشهای جهان برویم!
Comments are closed.