احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 30 حمل 1394 - ۲۹ حمل ۱۳۹۴
شوک حملۀ خونبار و تراژیک بر نیروهای امنیتی ولسوالی جرم ولایت بدخشان، بالاخره پای رییسجمهور غنی را هم به محل کشانید؛ هرچند اینبار هم رییسجمهور بعد از گذشتِ بیش از یک هفته از واقعه و بسیار دیر، آنهم احتمالاً زیر فشار بسیار رسانهها و مردم، خود را به صحنه رسانده است. گمان میرود که حالا دیگر آن رییسجمهورِ غافلگیرکنندهیی که به شکل نامرئی و سرزده گهگداری سر از حوزههای امنیتی و یا شفاخانهها درمیآورد، نمانده است! حالا او حتا از مراسمِ سنگسار و آدمسوزانی که در چندصد متری ارگ به وقوع میپیوندد، هفتهها بعد خبر میشود و با تمام تلاشی که به خرج میدهد، زودتر از چهلم فرخنده، برای چنین مهمی وقت پیدا نمیکند! او حتا خیلی دیرتر از این بازۀ زمانی و با گذشتِ دهها روز و صدها حرکت مدنی و مردمی، تنها پیامی که برای خانوادۀ اسیران زابل داشت، «سکوت» و «بیخبری» بود؛ انگار که او در این روزها مشغلهها و دغدغههای بسا بزرگتر از این مسایل اجتماعی ـ مانند جنگ یمن ـ یافته که فرصتی برای واکنش نشان دادن به اینگونه حوادث و یا رسیدهگی به مسایل کلانی چون کمیسیون اصلاحات انتخاباتی و … ندارد!
گذشته از اینها، رییسجمهور در این سفرِ خود به بدخشان، انگشتِ انتقاد بر ادارۀ این ولایت گذاشت و گفت که عملکرد آنها «مفید نبوده است» و پس از تکمیل کابینه، در مورد «اصلاحات بنیادی» در این ولایت فکر خواهد کرد. به این ترتیب، با تکمیل اکثریت مطلقِ اعضای کابینه که در روز گذشته صورت گرفت، گمان میرود که موسمِ این اصلاحات نزدیک باشدـ هرچند که تا کنون رییسجمهور جدید وعدههای بسیاری سپرده که تا امروز کمتر جامۀ عمل پوشیده است. از سوی دیگر یکی از هراسهای عمدۀ این اصلاحات بنیادی، امکان قلعوقمعهای سیاسی به بهانۀ تأمین امنیت است. چنانکه پیشینۀ عملکردهای رییسجمهور غنی نشان داده که به منافع تیمی و سمتیِ خود بهمراتب بیشتر از مصالح ملی پایبند است.
در کنار این مسأله، رییسجمهور غنی همچنان به عواملی از قبیل «افراد مغرض»، «افراد مسلح غیرمسوول»، «شورشیان» و «تروریسم بینالمللی» به عنوان علل اصلیِ ناامنیهای بدخشان اشاره کرد که فینفسه سخنی ارزنده و تحلیلی واقعبینانه است. با وجود این اما تأکید او بیشتر بر مورد «تروریسم بینالمللی» بوده که به ظنِّ او دستهای پنهانیِ بسیاری برای ناامنکردن بدخشانِ شرقی در کار است. او در حالی که از این بازیگرانِ پشت پرده سخن نگفت، حتا تراژدی روز گذشتۀ جلالآباد را هم کارِ داعش دانست و بر موضع انکارگرانۀ طالبان تأکید ورزید.
اینگونه مواضع نشان میدهد که رییسجمهور با توجه به اهمیتی که برای پروژه صلحِ خودساختهاش قایل است، همچنان در صددِ آب پاکی ریختن بر دستان پُرخونِ طالبان است و برای گریز از واقعیت، به دشمن ناشناختۀ داعش و یا مقولههای تعریفنشدهیی مانند تروریسم بینالمللی چنگ میاندازد. باری استاد عطا در قبال رویداد المناکِ اخیر در دادستانی مزار شریف اشاره کرده بود که در عقبِ این حمله، دستان چهرههای قدرتمندی در حکومتِ فعلی و حکومت پیشین در کار بوده است. به این ترتیب، گمان میرود که رییسجمهور غنی با تأکید بیش از حد بر مقامات ناکارآمدِ محلی از یکسو و گروههای سودجو، افراد مسلح غیرمسوول، شورشیان و تروریسم بینالمللی از سوی دیگر، به گونۀ زیرکانهیی میکوشد تا خود و یارانش را از این اتهام تبرئه کند.
رییسجمهور غنی و اطرافیانش باید بهخوبی درک کرده باشند که وضعیت کشور در عرصههای مختلف امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رو به انحطاط است. در چنین فضایی انتظار میرود که رییسجمهور و سایر مقاماتِ حکومتی بهجای نوحهخوانی و مرثیهسرایی یا سر دادنِ وعدههای میانتهی، گامی عملی در راستای بهبود وضعیت بردارند؛ نه اینکه اذهانِ مردم را با مشتی از مفاهیم و مقولههای انتزاعی و بیمسما اشباع کنند. اینکه دشمنان افغانستان ـ یا تروریسم بینالمللی یا مسوولان فاسد ـ همواره سبب کارشکنی و ناامنی در افغانستان بوده، امری بدیهی و اظهر منالشمس است؛ اگر رییسجمهور سخنِ تازهیی در افشای نامِ این دستهای نامرئیِ داخلی و بیگانه دارد، بسما…، ورنه این کلیگوییها و اعادۀ حیثیت کردنها از طالبان چندان به گوشهای این مردم ناآشنا نیست!
Comments are closed.