احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۹ سرطان ۱۳۹۴
چهار شنبه ۱۰ سرطان ۱۳۹۴
رنگین
دو روز پیش، نیروهای امریکایی به خانۀ یکی از فرماندهان جهادی به نام جاناحمد حمله کردند و انبار مهماتِ واقع در ملکیتِ وی را هدف قرار دادند. گفته میشود که نیروهای امریکایی بر اساس گزارشهای رسیده از ارگ ریاستجمهوری و شورای امنیت ملی، به این حمله اقدام کردهاند.
این حمله در حالی صورت گرفته است که مردم افغانستان شاهد ناامنیهای روزافزون و بروز خطراتِ تازهتری چون داعش و بیبرنامهگی دولت در مبارزه با این وضعیت هستند.
طی ماههای اخیر، جنوب و شمالِ افغانستان شاهد علاوه شدنِ گروه دیگری به نامِ داعش بر جمعِ تروریستان بینالمللی است و هر روز، شهر و روستایی نیست که در آتشِ طالب و داعش نسوزد. افزون بر این، بحث پروژه بودنِ داعش و انتقال جغرافیای جنگ از جنوب به شمال، بهقوت مطرح است و آگاهان و تحلیلگران از عبور موجِ کلانِ تروریسم بینالمللی از شمال افغانستان برای ناامنسازی آسیای میانه خبر میدهند.
در این اوضاع و احوال، حرکتها و سیاستهای مشکوکِ حلقات مشخص در حکومت نیز بر بیاعتمادی و نگرانی بیشترِ مردم افزوده و باعث شده مردم و فرماندهان پیشینِ دورۀ جهاد و مقاومت نسبت به وضعیت واکنش نشان دهند و با انتقاد از دولت، مستقلاً در صددِ چارهجویی و مقابله برآیند.
خبرهای مربوط به حضور تعجبآورِ داعشیان در ولایات مختلف و سقوط برخی ولسوالیها بهدست طالبان، هر از گاهی با حاشیههایی از همدستی و همراهیِ برخی عناصر برجستۀ دولتی در این روند همراه بوده و موجی از بدگمانی را در میان مردم و چهرههای مطرحِ مردمی برانگیخته است. رزمجامه پوشیدنِ استاد عطا و حضور فیزیکیِ او در عملیاتهای نظامی و اتحاد و ائتلافِ وی با جنرال دوستم نیز از همین رهگذر قابل درک و بررسی است. به این معنا که چهرههای متنفذ و مردمی و در عین حال حکومتییی چون این دو شخص نیز برای مقابله با اوضاع خطیرِ افغانستان و بحث داعش و طالب، به دفاعِ مردمی و مستقلانه اندیشیدهاند و این خود نشاندهندۀ غیرعادی بودنِ شرایط در کشور است.
حال در یک چنین وضعی، حملۀ غافلگیرکنندۀ امریکاییها در پروان، جدا از اینکه مردم را شوکه کرده، سوالهایی بهوجود آورده است از جمله اینکه: «چرا امریکاییها بهجای اینکه حملاتشان را به هدف از بین بردن ذخیرهگاه مهماتِ دشمن در برخی ولسوالیهای پروان و دیگر ولایتهای کشور انجام دهند، آمدهاند به یکی از مناطق امنِ کشور رو آوردهاند و سلاح و مهماتی را تخریب کرده اند که بدون شک از آنها برای حمایت از نظام و در رویاروییهای احتمالی با دشمنانِ مردم افغانستان استفاده میشده است؟»
این حمله بدون شک تبعات سیاسی، اجتماعی و امنیتیِ فراوانی در کشور میداشته باشد؛ چنانکه یک روز پس از آن، شاهد تظاهرات هزاران پروانی مسلح در اعتراض به این حمله و بسته شدنِ راه شمال به روی ترافیک بودیم. این حمله واکنش ریاست اجرایی را در پی داشت و به دنبال آن، نشستِ فرماندهانِ جهادی و مقاومت را که در آن برخی از سران حکومت و برخی از اعضای مجلس نمایندهگان نیز حضور داشتند.
گفته میشود که بخشهایی از این نشست، با حضور چند چهرۀ برجستۀ حکومتی و جهادی، به شکل کاملاً سری برگزار شده و در آن فیصله شده که باید برای جلوگیری از تکرار چنین حملات و کنترل اقداماتِ مشکوک، برنامۀ جدیدی تدوین و عملی گردد. شرکتکنندهگان در این نشست، از حکومت خواستهاند که اجازه ندهد گروههایی در داخل دولت به تضعیف مجاهدین و مقاومتگران در برابر تروریستان طالب و داعش بپردازند. چرا که اکنون در ذهن مردم این مسأله خلق شده که امریکاییها توسط برخی از حلقات در درون نظام که در پشت جبهۀ داعش و طالب قرار دارند، طی یک دسیسۀ کلان تحریک شدهاند تا این انبار سلاح و مهمات را که از آن فقط در برابر داعش و طالب میشد استفاده کرد، بمباردمان کنند. مردم میگویند که «اگر توطیهیی در کار نیست، چرا امریکاییها و نیروهای ویژه، انبارهای سلاح و مهمات و مراکز داعش را در ولایتهای زابل و ننگرهار و کنر و نورستان با چنین عملیاتهایی از بین نمیبرند و چرا انبارهای سلاحی که در بدخشان به تصرف داعش و یا طالب درآمده است را اینگونه نابود نمیکنند؟»
مسلماً انبارهای سلاح و مهمات، امروزه در بسیاری از ولایتها و ولسوالیهای کشور وجود دارد؛ زیرا مردم با توجه به تحرکاتِ اخیر و سر زدنِ داعش و تقویت طالبان، اعتمادشان را نسبت به سیاستهای برخی سیاستمداران در نظام از دست دادهاند و این بیاعتمادی سبب شده که آنها به فکر دفاع از خود باشند و فرماندهان پیشین هم به فکرِ ساختن پناهگاهها و انبارهای سلاح!
همین حالا ولایتهای شرقی کشور بهخصوص نورستان، کنر، ننگرهار و بخشهایی از لغمان در کنترل آرامِ داعش است و همینگونه ولایتهای شمال کشور، یکی پیِ دیگر ناامن شده و زیر تأثیر جنگ قرار دارند؛ بنابراین مردم خود وادار میشوند که برای حفظ جانِ خود، قبل از اینکه بلا بر سرشان ببارد، سپرش را آماده سازند.
به یقین، اگر حکومت بتواند اعتماد مردم را نسبت به خود برانگیزد و ستون پنجم را از نهادهای امنیتی برچیـند، هیچکس در هیچ کجای کشور چشم امید به انبارهای سلاح نمیدوزد و از هیچ فرمانده نظامیِ غیرمسوولی هم دفاع نمیکند. اما زمانی که رأس نظام مشکوک معلوم شود و نیز مردم به برخی اقداماتِ حکومت شک کنند، طبیعیست که خانه و کاشانۀ خود را برای روزِ مبادا پُر از سلاح میسازند. زیرا به گونۀ مشخص، مردم پروان که سابقۀ دشمنی و جنگ با طالبان و پاکستان را دارند و نیز مورد هدفِ گروههای جدیدی مثل داعش قرار دارند و طالبان توسط برخی از چهرههای معلومالحال در برخی از ولسوالیهای این ولایت حمایت میشوند، مورد تهدیدِ بیشتر قرار دارند. حکومت باید با درکِ این شرایط، به اعتمادسازی بیشتر با مردم و تأمین امنیتِ فیزیکی و روانیِ آنها همت گمارد.
دولت امریکا نیز به عنوان رهبر جهانیِ مبارزه علیه تروریسم و تأثیرگذارترین قدرتِ بینالمللی در افغانستان، باید شرایط پیچیدۀ افغانستان را درک کند و در فعالیتهای نظامی و سیاسی خود، مسحورِ القائاتِ حامیانِ نقاپپوشِ تروریسم در افغانستان نشود. بیتردید مجاهدین و مقاومتگرانِ افغانستان، از گذشته تا حال دشمنانِ سرسختِ تروریسم و خواهانِ حفظ صلح و ثبات در منطقه و افغانستان بودهاند و اگر اینها روزی احساس کنند امریکاییها در افغانستان به دنبال چیزی جز مبارزه با تروریسم و تأمین امنیت و ثبات استند، آرام نخواهند نشست و این چیزیست که تمام معادلات در کشور را بههم میریزد و امریکا را در سطح بینالملل با چالشِ جدی مواجه میسازد!
Comments are closed.