احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۰ اسد ۱۳۹۴
چهار شنبه ۲۱ اسد ۱۳۹۴/
احمـد عمران
«آیا در سیاستهای افغانستان در مورد پاکستان تغییراتِ اساسی رونما شده است؟»، پاسخِ این سوال را حالا پس از سخنرانی اشرفغنی رییس جمهوری کشور که در واکنش به حوادث خونینِ کابل در ارگ ریاست جمهوری بیان شد، میتوان جستوجو کرد. آقای غنی در نشست خبری در ارگ سخنانی بر زبان آورد که بهصورتِ آنی توانست در میان جمعی از شهروندان، سیاستمداران و رسانههای کشور موجآفرینی کند.
دلیل چنین استقبالی از سخنان رییس جمهوری و رییس اجرایی که در نشست شورای وزیران پاکستان را متهم به عدم صداقت در برابر افغانستان کرد، عمدتاً میتواند ناشی از جوِ ملتهبی باشد که در روزهای اخیر در کشور به وجود آمده است.
سران دولت پس از حوادث خونین در کابل و برخی از شهرهای کشور، در برابر این پرسشِ اساسی قرار گرفتند که واقعاً چه سیاستی را در جهت تأمین صلح دنبال میکنند. سخنان رییس جمهوری در مورد پاکستان به عنوام اصلیترین حامی تروریسم و دهشتافکنی، واقعاً سخنانِ تند و تیزی بود. آقای غنی به صراحت گفت که: «هنوز هم پیام جنگ از پاکستان فرستاده میشود، حوادث در ماههای اخیر خصوصاً در روزهای اخیر نشان داد که هنوز لانههای تروریستی و انتحاری در پاکستان فعال است.»
در همین حال، سخنان داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییِ دولت وحدت ملی که از آن پیشتر در شورای وزیران گفته شد، در صراحتِ خود چیزی کم از سخنان رییس جمهوری نداشت. آقای عبدالله گفت که «ظرف ده ماه گذشته، یک جمله و یک حرف از پاکستانیها نشنیده است که به آن عمل شده باشد.» هرچند این سخنان با استقبال زیادی روبهرو شد، اما نمیتوان اذعان کرد که حاوی پیام و حرف تازهیی نسبت به گذشته است. در گذشته نیز بارها مقامهای کشور به صراحت از پاکستان انتقاد کرده اند و این کشور را پایگاه تروریسم و جنایت خوانده اند. در گذشته حتا رهبرانِ افغانستان از جامعۀ جهانی خواستند که پایگاههای اصلی طالبان را در آن سوی مرزها آماج حملاتِ خود قرار دهند. در گذشتهها نیز مناسباتِ افغانستان با پاکستان گاهی به تیرهگی گرایید و سرد شد. رهبرانِ گذشته نیز پاکستان را حامی تروریسم و دهشتافکنی خواندند و تلاش کردند که دیدگاه جهانی را در مورد این کشور تغییر دهند؛ اما اینگونه سخنان هرگز سبب نشد که پاکستان در سیاستهای خود تغییری رونما سازد.
هشدارهای کابل همواره با لحنی ملایم و ظاهراً دوستانه از سوی پاکستانیها پاسخ دریافت کرده است. در واکنش به اظهارات روز دوشنبۀ رهبران دولت وحدت ملی نیز پاکستانیها از همین روش سود جستهاند. در خبرنامهیی که پاکستان منتشر کرده، بر دوستی افغانستان و پاکستان تأکید رفته و گفته شده است که «آن کشور با از دست دادنِ بیش از ۶۰هزار نفر، خود قربانی بزرگِ دهشتافکنی بوده و درد و رنجِ مردم و حکومت افغانستان را درک میکند، اما هنوز هم افغانستان نسبت به این کشور دچار سوءتفاهم است».
این سخنان نشان میدهد که تغییر لحن و ادبیات نمیتواند تغییری در وضعیت ایجاد کند. سران دولت وحدت ملی، هیچ حرفِ تازهیی مطرح نکردهاند که بتوان از آنها به این نتیجه رسید که پس از این سیاستی افغانستان در قبالِ پاکستان و گفتوگوهای صلح چنین خواهد بود. سخنان و اظهاراتِ رهبرانِ کشور در برابر جنایاتِ پاکستان زمانی میتوانند اثرگذار باشند که واقعاً به اقدامهای عملی بینجامند. اقدام عملی حتماً به معنای آغاز جنگ با این کشور نیست، ولی میتواند گزینههای دقیقتر و اثرگذارتر حتا از جنگ داشته باشد. وقتی رییس اجرایی دولت وحدت ملی از جاسوسانِ درونِ نظام سخن میگوید، بدون شک به روی دیگرِ سکۀ تروریسم اشاره دارد. چرا دولت افغانستان در برابر افرادی که از بیگانهگان حمایت میکنند، اقدام جدی به خرچ نمیدهد؟ چرا عدهیی که در درون دولت همچنان به عنوان ستون پنجمِ دشمن فعالیت دارند، شناسایی و مورد پیگرد قانونی قرار نمیگیرند؟ چرا نسبت به پاکستان در سطح منطقهیی و بینالمللی واکنشهای بهمورد نشان داده نمیشود؟ چرا رابطۀ دیپلماتیکِ افغانستان با پاکستان به دلیلِ حرکتهای خصمانۀ این کشور به حالتِ تعلیق درنمیآید؟… این چراها هرگز پاسخ نیافتهاند و دولت افغانستان فکر میکند با چند جملۀ تند و تیز میتواند وضعیت را دگرگون کند.
سخنان رهبرانِ کشور در گذشته معجزه نکردهاند که اینبار چنین امیدی به آنها برود. پاکستانیها با زبانی ملایم، شمشیر در دست دارند و سر میزنند. رهبرانِ افغانستان سخنانِ تند و انتقادآمیز مطرح میکنند ولی در عمل رفتار ملایم و دوستانه در پیش میگیرند. پاکستانیها خلافِ آن عمل میکنند، یعنی سخنانِ دوستانه میگویند ولی رفتارِ دشمنانه دارند.
تغییر در ادبیات سیاسی نمیتواند به جنگ و کشتاری که علیه مردم افغانستان آغاز شده، پایان دهد. این تجربه را در چهارده سال گذشته داریم و نباید راهی را که بارها پیمودهایم، بازهم بپیماییم. برای ما جالب این میبود که سرانِ دولت بهجای صحبتهای هشدارآمیز، چند اقدامِ عملی در مناسبات با پاکستان انجام میدادند تا حداقل ضمانتی میشد برای برخوردهای آیندۀ آنها. رهبران دولت حداقل کاری که میتوانستند انجام دهند، تعلیقِ مناسباتِ دو کشور تا رسیدن به وضعیتِ مناسب بود. این اقدام خرج چندانی نداشت، ولی بدون شک اثرگذاریِ آن بهمراتب قویتر از سخنانِ تند و تیز میبود.
Comments are closed.