سخنرانی مونیخ؛ فرافکنی متفکرانه

گزارشگر:پوریا روشنگر/ یک شنبه 25 دلو 1394 - ۲۴ دلو ۱۳۹۴

سخنرانی ۱۴ دقیقه‌یی ریس‌جمهور غنی در نشست امنیتی مونیخ، حامل پیام‌های جدی در پیوند با تروریزم جهانی و عوامل بین‌المللی و منطقه‌یی آن بود. آقای غنی در ارایۀ یک تصویر متفاوت از وضعیت افغانستان نیز در این سخنرانی خوب درخشید. شاید کلیدی‌ترین پیام سخنرانی ایشان همان بود که گفت: برای مبارزه با خطر تروریسم، نمی‌توان تنها برمشکلات [ناشی از این پدیده] تمرکز کرد وعوامل تروریزم را نادیده گرفت. توقع این بود که ایشان در mandegar-3توضیح این عوامل به بسترهای فکری – ایدیولوژیک و زمینه‌های اجتماعی پرورش تفکرات تندروانه و طالبانی که دست‌کم در کشور ما به عنوان جاده‌صاف‌کن‌ها و پیش‌مرگان تروریزم جهانی عمل می‌کنند، نیز اشاراتی داشته باشند. اما نه تنها به این موارد اشاره‌یی نشد، بلکه به راحتی عوامل بی‌ثباتی را مطابق سنت سیاسی دیپلوماتیک رایج در ۱۴ سال گذشته به کشورهای منطقه فرافکنی کرد و در سراسر سخنرانی فقط یک‌بار از طالبان پاکستانی و شبکۀ حقانی یادآوری نمود.
رییس‌جمهور غنی گفت: برخلاف تصور غالب، منازعۀ موجود در افغانستان یک جنگ داخلی نیست، بلکه ناامنی و مشکلات از دیگر کشورهای منطقه مانند چین، روسیه و به خصوص پاکستان، وارد شده است.
در پرنسیب شاید این رویکرد قابل توجیه باشد که در یک چنین نشست که مخاطبان جهانی دارد، از نقاط قوت بیشتر سخن گفته شود و به جای پرداختن به جزییات مسایل به مسایل اساسی‌تر اشاره شود و کلید واژه‌های سیاست روز جهان مطابق روحیه حاکم بر فضای نشست‌های این چنینی تکرار شود.
به سختی می‌توان تردید داشت که هنگامی که رییس‌جمهور غنی در پیوند با «موج پنجم خشونت سیاسی» صحبت می‌کرد، صحبت‌های جیمز کلیپر رییس سازمان اطلاعات ملی امریکا در مجلس سنای آن کشور ذهن شماری از افراد حاضر در نشست مونیخ را به خود مشغول کرده باشد که به تازه‌گی گفته است، «دولت افغانستان در حال از دست دادن مشروعیت و اعتبار سیاسی خود است». بهتر بود آقای غنی به نگرانی‌های فزاینده در پیوند با آینده ثبات سیاسی در افغانستان نیز اندکی توجه می‌کرد و به جهانیان اطمینان می‌داد که رهبری دولت وحدت ملی چالش‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی کشور را با تدبیر، خردورزی و واقع بینی زیر نظر دارد و در راستای رفع این چالش‌ها گام بر می‌دارد.
در ۱۴ سال گذشته طالبان و هم پیمانان‌شان با پشتیبانان ابزارمند شبکه‌های تروریستی و سازمان‌های استخباراتی منطقه با بهره‌گیری از ضعف‌ها، کاستی‌ها، نا صداقتی‌ها و نگاه عصبیت‌آمیز رهبری دولت گذشته افغانستان از کوه‌های تورابورا تا بلندی‌های پامیر رسیدند.
در ادامه همین زنجیره حمایت و همسویی خزنده از طالبان در درون نظام، وزیر اقوام و قبایل حکومت وحدت ملی برای نخستین‌بار با همکاران نیابتی طالبان در دندغوری بغلان توافق نامۀ ترک مخاصمه امضا کرد و به این صورت زمینۀ گسترش نفوذ طالبان به شمال کشور فراهم شد.
تا اکنون که طالبان با هدف قراردادن شاهرگ انرژی وارداتی افغانستان از آسیای میانه در حیاط خلوت طالبان (دندغوری) در شمال کشور نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را به چالش فراخوانده اند، قباحت‌زدایی از طالبان حتا به ذهنیت رییس‌جمهور غنی نیز تا بدان جا رخنه کرده است که لازم ندیدند، در نشست مونیخ در کنار داعش و القاعده، از طالبان به عنوان اصلی‌ترین تهدید موجود فراراه دولت و مردم افغانستان نیز یاد‌آوری کنند و اذعان کنند که اگر نیروهای امریکایی و انگلیسی دوباره به میدان‌های نبرد در هلمند بر می‌گردند در آنجا با طالبان طرف‌اند نه الزاماً با القاعده یا داعش.
در حالی که خبرنامه‌های نهادهای امنیتی و دفاعی افغانستان همه‌روزه از رویارویی سرسختانۀ این نیروها در گوشه و کنار کشور با طالبان حکایت دارد، و این کارزار پیچیده و چند بعدی هر روز از مردم افغانستان قربانی میگیرد، آنگاه رییس جمهوری افغانستان در تحلیل مسایل امنیتی منطقه در نشست مونیخ به عوامل و زمینه های پرورش تفکرات تندروانه و طالبانی در دو سوی دیورند، اندک ترین توجهی نشان نداده است.
اگرچه داکتر عبدالله بارها بر ضرورت مبازره پیگیر و قاطعانه در برابر طالبان در کنار تلاش‌های صلح تاکید کرده اما به نظر می‌رسد که سیاست‌فرافگنانه و باج‌دهی به طالبان و حتا قباحت‌زدایی از آنان در یک بدنه از دولت وحدت ملی همچنان ادامه دارد.
رهایی هزاران تن از زندانیان طالبان از چنگ امریکایی‌ها و زندان‌های افغانستان و حتا فراری دادن صدها تن از خون آشام‌ترین افراد آنان از زندان‌های افغانستان در سال‌های گذشته، جلوگیری از حمله‌های نیرو های خارجی و داخلی بالای پناه‌گاه‌ها و کشتار گاه‌های آنان در بخش‌هایی از کشور توسط دولت آقای کرزی روی تصامیم و راهبرد های امریکایی‌ها در افغانستان نیز تاثیر گذاشت و مقامات امریکایی بارها اذعان کردند که طالبان دشمن امریکا نه بلکه بخشی از مشکلات داخلی افغانستان اند.
اکنون که «داعش» در ترمینالوژی مبارزه با ترور امریکایی‌ها و غربی‌ها جانشین القاعده می‌شود، رییس‌جمهور غنی و اطرافیان او در صدد اند تا شماری از تندروان متواری در مناطق مرزی و افرادی که برای فرادستی در قاچاق مواد مخدر و تجارت چوب در ولایت‌های ننگرهار و کنر و زد و بندهای میان قبیله‌یی بیرق داعش را در قلمرو طالبانیزم و امپراتوری آی اس آی بلند کرده‌اند را مهم‌تر و نیرومندتر و خطرناک‌تر از طالبان جلوه دهند که این رویکرد تعصب‌آمیز و فرافکنانه می‌تواند در کوتاه‌مدت پیش‌بینی بد بینانۀ جیمز کلیپر در پیوند با فروپاشی سیاسی دولت وحدت ملی محقق سازد، در میان‌مدت با تشدید بحران و بی‌ثباتی زمینه‌های افتراق اجتماعی و حتا تجزیه افغانستان را بیشتر از پیش فراهم سازد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.