احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





«نه» به گذشته

گزارشگر:کنشکا محجوب/ سه شنبه 12 اسد 1395 - ۱۱ اسد ۱۳۹۵

افغانستان پس از واقعۀ ۱۱ سپتمبر و و توافقات بُن، وارد یک مرحلۀ خاص از تاریخِ خود شد. بن، افق‌ِ جدیدی را برای آیندۀ سیاسیِ افغانستان ترسیم کرد و برای اولین‌بار، جایگاه اقوام در قدرتِ سیاسی تثبیت شد. بن با تمام کاستی‌هایش، یک نقطۀ عطف در تاریخ سیاسی افغانستان بود. پس از بن مردم امیداوار شدند که افغانستان به یک مسیرِ درست حرکت می‌کند؛ اما این امیدواری در لویه جرگۀ قانون اساسی و دستبردی که به ماده‌های این mandegar-3قانون صورت گرفت، یک فریبِ بزرگ و بی‌اعتمادیِ کلانِ سیاسی را در میان اقشار مختلفِ جامعه رقم زد و عادی‌سازی روندِ سیاسی که یکی از پایه‌های اصلی توافقات بن بود، برهم خورد.
لویه جرگۀ قانون اساسی، نظام ریاستی و اختیارات و صلاحیت‌های بی‌حدوحصر را برای ریاست‌جمهوری مسجل کرد و قدرتی مطلق و مبتنی بر فساد را به‌بار آورد؛ قدرتی که سبب شد رأسِ قدرت هرچه دلش خواست، خلاف توقعاتِ مردم انجام دهد؛ آن‌چه که در تداومِ حکومت‌داری در افغانستان به تلخی تجربه شد.
چهارده سال پسین به گونه‌یی بود که مردم افغانستان کاریکاتوری از مشارکت و رقابتِ سیاسی را تجربه کردند؛ رای توده‌ها و مردم در جیب چهره‌های تعریف‌شده باقی ماند، عامۀ مردم برای تحققِ خواسته‌های ‌شان حضور فزاینده‌یی در عرصۀ فعالیت‌های سیاسی پیدا نکردند، نوع نگاه سنتی رأسِ سیاست که سیاست را صرفاً حرفه‌یی خصوصی می‌پنداشت، باعث عدم شکل‌گیری احزاب سیاسی و قدرتمندی که معرف واقعیِ یک جامعۀ مردم‌سالار و کثرت‌گرا باشد، گردید. حال آن‌که سیاست و حکومت، حرفه‌یی خصوصی نیست که در آن تنها منافع و مصالحِ حکام در نظر گرفته شود.
ندانم‌کاری‌های چهارده سالِ گذشته را نمی‌توان انکارش کرد. سیاست‌مدارانی که روزگاری چشم و امید مردمِ خود بودند و نتواستند مصالح عمومی و مردم را در ادوار خدمت‌شان در نظر بگیرند، امروز جایگاه‌شان به پایین‌ترین سطح در اذهانِ عامه سقوط کرده است.
عصر حاضر، دیگر آن شیوه‌های کهنۀ سنتی را در امر سیاست و حکومت به رسمیت نمی‌شناسد. امروزه سیاست دیگر به درون دیوارهای کاخ‌ها و قصرهای حکومتی محدود نیست. امروزه سیاست جزیی از زنده‌گیِ عمومی شده است.
اوضاع کنونی بسیاری‌ها را به صحنه کشیده است؛ جوانانی‌ که دغدغه دارند وخواهانِ تغییر اند؛ زیرا از میراث زهرآلود ۱۴ سال پسینِ حکومت‌داری در افغانستان خسته‌اند. جوانانی که می‌خواهند خود را برای تعامل دربارۀ مسایلِ مهمِ کشوری و سیاست‌های عمومی و مشارکت در حلِ آن‌ها آماده سازند. و جوانانی که می‌خواهند کلان‌روایتِ خود را در یک چتر فراگیرِ ملی تعریف کنند. ایجاد ثبات سیاسی، تنظیم روابط بین دولت و شهروندان، چگونه‌گی تبدیل خواست‌های عمومی به سیاست‌های عمومی، چگونه‌گی تضمین مشروعیتِ نظام‌های سیاسی، تنظیم روابط جامعۀ مدنی و دولت، رابطۀ قوای حکومتی، جلوگیری از تمرکز قدرت و فساد و زوال سیاسی، شیوۀ کاهش در شکاف‌های سیاسی و اجتماعی، ایجاد وفاق و همبسته‌گی در سطح واحد سیاسی، شیوۀ ایفای مهم‌ترین کارویژه‌های حکومتی و بهترین شیوۀ ادارۀ امور عمومی و نظیر آن، از مطالبات ملموس و واقعیِ مردم است که حکومت وحدت ملی مکلفیت دارد اساسِ کارِ خود را بر پایۀ آن‌ها استوار نماید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.