احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ یک شنبه 4 میزان 1395 - ۰۳ میزان ۱۳۹۵
صرفنظر از دیدگاهِ موافق و مخالف بر سرِ موافقتنامۀ صلح میان دولت افغانستان و حکمتیار رهبر حزب اسلامی، نکتۀ قابل توجه به پیـروزی چشمگیرِ سیاسیِ گلبدین حکمتیار در این توافقنامه برمیگردد. این توافقنامه که متنِ آن غالباً به قلم حکمتیار تهیه شده، در بیشترین مادههای آن از تعهداتِ دولت به رهبر حزب اسلامی و اعضای حزب سخن میرود تا از تعهداتِ وی به دولت افغانستان.
موافقتنامه با این متن و محتوا نشان میدهد که قصر سپیدار به عنوان شریک ظاهری در حکومت وحدت ملی با رییسجمهور غنی، نقشی در تدوین و امضای آن ندارد. در تمام ۲۶ مادۀ موافقتنامه، ذکری از حکومت وحدت ملی نیست و در پای موافقتنامه نیز نام و امضای داکتر عبدالله رییس اجرایی این حکومت دیده نمیشود. هرچند که رییس اجرایی در روزهای قبل، توافق و خشنودی خود را از توافقنامه بعد از رفع ملاحظاتش بدون توضیح و بیانِ آن ملاحظات ابراز کرد.
افزون بر موفقیتِ حکمتیار در این توافقنامه به عنوان رهبر یک حزب اسلامی که پیوسته در چهلسال اخیر سرِ ستیز و مخالفتِ مسلحانه با حاکمیت سیاسیِ پایتخت داشته و حالا میخواهد به مبارزۀ سیاسی و مدنی برگردد، طرفهای مختلفِ داخلی و خارجیِ دیگر نیز از موافقتنامه سود میبرند و یا در صدد دسترسی به سودهای مورد نظر خود استند:
۱ـ گلبدین حکمتیار برای رییسجمهور غنی میتواند بازو و مشتِ آهنینی باشد که مجاهدان تنظیمیِ شریکِ سفرۀ قدرتش را توسط این مشت آهنین، مهار، منزوی و حتا سرکوب کند.
۲- نقش حکمتیار برای اشرفغنی از زاویۀ رابطه با پاکستان بااهمیت تلقی میشود. درحالیکه رییسجمهور غنی برخلاف معیارهای دیپلوماتیک در ۲۳ عقرب۱۳۹۳ (۱۴نوامبر ۲۰۱۴)، دروازۀ ارتش پاکستان و آی.اِس.آی را در شهر راولپندی دقالباب کرد تا با آنها به تفاهم و توافق برسد، اما جنرالان پاکستانی اعتنا و اعتمادی به وی نکردند. حضور حکمتیار در کابل و در کنار اشرفغنی به عنوان چهرۀ مورد اعتماد پاکستان، موقعیت اشرفغنی و دولتِ تحت رهبریِ او را در تفاهم و توافق با پاکستان تقویت میکند و شانسِ او را در این مورد افزایش میدهد. وجود حکتمیار در کابل و در درون دولت تا حدی از نگرانی و خصومتِ پاکستانیها بر سر رابطۀ نزدیک دهلی و کابل که این نزیکی را توطیه علیه اسلامآباد میپندارند، میکاهد و جنرالان پاکستانی را به سوی مذاکراتِ شاید صادقانهتر با کابل بکشاند و حتا رویکرد آنها را در بردن طالبان به سوی میز مذاکره با کابل متحول سازد.
۳- نکتۀ مثبتِ دیگرِ این توافق برای رییسجمهور غنی و برای صلح در افغانستان، به تأثیرگذاری آن بر طالبان و یا بر برخی رهبران و فرماندهانِ طالبان برمیگردد. این توافقنامه و ورود حکمتیار به کابل، هم از نظر ایدیولوژیک و هم از نظر قومی میتواند بر طالبان تأثیرگذار باشد و آنها را در دوراهی و تنگنای جنگ و صلح، بیشتر متمایل به صلح قرار دهد.
۴- عربستان سعودی نیز از این توافقنامه و حضور حکمتیار در پایتخت و در درونِ دولت خشنود میشود و موقعیتِ خود را در رقابت و خصومت منطقهیی با جمهوری اسلامی ایران، در زمینِ افغانستان بهتر مییابد. اما پاسخ به این پرسشها که آیا این انتظارات و توقعات برای طرفهای مختلف دستیافتنی خواهد بود، یا توافقنامه کورگرهِ صلح را خواهد گشود، و یا برخلاف، گره پیچیدۀ صلح را پیچیدهتر میسازد و میدان را برای بازیهای جدیدِ گروههای داخلی و بازیگرانِ رقیب و متخاصمِ منطقهیی آماده میکند، به زمان نیـاز دارد. گذشتِ زمان نشان خواهد داد که حکمتیار در چهره و نقشِ تازهاش مبتنی بر تحول و تغییر از ستیزهجویی و جنگ به مبارزات مدنی و سیاسی، با موفقیت، گذر و عمل خواهد کرد؛ آیا پاکستان رویکرد جدیدِ معطوف به همکاری با صلح و ثبات را پس از ورود حکمتیار به کابل در پیش خواهد گرفت؟
Comments are closed.