احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 16 حوت 1395 - ۱۵ حوت ۱۳۹۵
روز گذشته، چهارمین کنفرانس ملی آب زیر عنوان «آب و انکشاف پایدار» در ارگ ریاستجمهوری برگزار گردید که در آن، شماری از مقامات عالیِ دولتی از جمله رییسجمهور غنی حضور داشتند.
هدف از برگزاری این کنفرانس، گفتوگویِ دورهیی در خصوصِ منابع آب میان پالیسیسازان، اداراتِ سکتوری، متخصصین آب و تمویلکنندهگانِ بینالمللی خوانده شده و قرار بر این است که پس از برگزاری چهار کنفرانس، کنگرۀ ملی آب نیز دایر شود.
آقای غنی در سخنانِ خود در این مراسم، یکی از عمدهترین منابعِ افغانستان برای تولیدِ ثروت را «آب» معرفی کرد و تأکید نمود که افغانستان با مدیریت منابع عظیمِ خویش از جمله آب، میتواند طی بیست سال به یک کشور نسبتاً مرفه در جهان تبدیل شود. او آب را آبروی افغانستان خواند که استفادۀ درست از آن میتواند نیازِ ما به وارداتِ انرژی را تا مرزِ خودکفایی کاهش بخشد.
اما فارغ از اظهاراتِ ریاستجمهوری و سایر سخنانِ ایراد شده در این کنفرانس، میتوان گفت افغانستان کشوری دارای منابعِ طبیعیِ وافر است که اگر از آنها در سایۀ ارادۀ سالم و در پرتوِ مطالعاتِ علمی کار گرفته شود، مسیر حرکتِ کشور را از جادۀ فقر و وابستهگی، به سمتِ ثروت و خودکفایی تغییر میدهد. در این میان، نکتۀ مهم این است که صرفاً برخورداری از منابعِ طبیعی و معدنی و یا استخراجِ آنها، نمیتواند سعادت و خوشبختی بهبار آورد. این نکته را باید بهصورتِ برجسته از وضعیتِ بیشترِ کشورهای افریقایی درک و دریافت کرد که بهرغمِ داشتنِ ذخایر معدنی و طبیعی فراوان، در فقر و فلاکت بهسر میبرند. آنها پتانسیلهای اقتصادیِ فراوانی دارند، ولی بهدلیل نداشتنِ دانش و تجربه، مواد معدنیشان بهصورتِ خام و ارزان به کشورهای صنعتیِ جهان فروخته میشود و خود هیچ رشد چشمگیری را در دنیای شتابزدۀ امروز شاهد نیستند.
آب در افغانستان نیز همانند سایر منابع خدادادِ کشور، یک منبع تولیدِ ثروت و آبادنی پنداشته میشود، اما در نبود دانش و تجربه میتواند به بهانهیی برای خُرد شدنِ افغانستان در چرخۀ ضعیفکُشِ نظام بینالملل تبدیل شود. پس برای بهرهبرداری از هر منبعی، نخست باید به دانش و مدیریتِ لازم آن دست یافت. در افغانستان همیشه هنگام صحبت دربارۀ آبهای جاری، بحثِ سدسازی به منظور زراعت و تولید انرژی نیز به میان میآید. مسلماً سدسازی یک از بهترین کارها برای بهرهبرداری از آب است؛ اما این کارِ بسیار خوب نیز نیاز به دانش و تخصص و پیشبینیها و دوراندیشیهای لازم دارد.
فراموش نباید کرد همانطور که صرفاً فروش منابع معدنی و فسیلی بهصورتِ خام هیچ کشوری را به رفاه و توسعه نرسانده، صرفاً بستنِ سد بر روی آبها نیز نمیتواند آبرو و خوشبختی بهبار آورد. جدا از آنکه آبهای افغانستان همیشه در محاصرۀ خواستها و طمعهای همسایهگان قرار داشته و قوانین بینالمللی و رژیمهای حقوقیِ وضع شده بر رودخانهها و دریاچههای مرزی، عرصه را بر ما تنگ ساخته؛ سدسازی بدون در نظر گرفتنِ معیارهای زیستمحیطی نیز میتواند منجر به بیآبی و بیآبرویی شود.
خوشبختانه ما در افغانستان از نعمتِ رودخانههای خروشان و آبهای جاریِ فراوان بهرهمندیم و احتیاجِ ما به زراعت و انرژی برق نیز، نیـاز جدیِ ما به سدسازی و تولید برق را توجیه میکند. دولت افغانستان باید این منابعِ عظیم و این نیازِ جدی را در پرتو دانش و مطالعاتِ نظری و تجربیِ دنیای امروز مدیریت کند و از دلِ آن، آبروی آبیِ افغانستان را به ارمغان آورد.
شایسته است که دولت برای استفاده از منابع عظیمِ آبیِ کشور که بعضاً مورد دعوایِ همسایهگان نیز قرار دارد، طی برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت وارد عمل شود و در موازاتِ آن، به پرورش دو تیمِ متخصص و مجرب همت گمارد: یکـ تیمی از مهندسانِ آب و سدسازی و سایر کارشناسانِ مربوط به امور انرژی آب؛ دوـ تیمی از دیپلماتها و کارشناسانِ رژیمهای حقوقی آبها و رودخانههای مرزی. یقیناً در همکاریِ این دو تیم در کنار هم، آبهای افغانستان میتوانند منبعِ ثروت، آبادانی، ثبات و در نهایت، آبرو شوند.
Comments are closed.