احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۸ حمل ۱۳۹۶
روز گذشته، هابرت مک مستر، مشاور شورای امنیت رییسجمهور ترامپ به افغانستان سفر کرد و در دیدار با رییس دولت، رییس اجرایی و مشاور شورای امنیت، روی موضوعاتِ امنیتی و راهبرد جدیدِ ایالات متحدۀ امریکا در امر مبارزه با تروریسم در افغانستان بحث و تبادل نظر کردند.
تواب غورزنگ سخنگوی مشاور شورای امنیت افغانستان، سفر مشاور شورای امنیت امریکا به افغانستان را یک اقدامِ بیپیشینه در فصل تازۀ روابطِ دو کشور خوانده و تأکید کرده است که سفر آقای مک مستر، روی راهبرد جدیدِ امریکا در مبارزه با تروریسم در افغانستان تأثیر مثبت دارد.
همچنین گفته شده که مک ماستر در این سفر از پیشرفتهای اخیر در افغانستان ابراز رضایت کرده و حکومت وحدتِ ملی را همپیمان و شریکِ قابل اعتماد ایالات متحده خوانده و اطمینان سپرده که امریکا به حمایتها و همکاریهای همهجانبه و نزدیکِ خویش با افغانستان در عرصههای مختلف، بهویژه مبارزه با تروریسم، تقویت مردمسالاری، اصلاحات و مبارزه با فساد ادامه میدهد.
اینهمه درحالیست که احساس میشد که با آمدنِ آقای ترامپ به صحنۀ قدرت در امریکا، روابط این کشور با افغانستان دستخوش تغییر و تنزیلِ کیفی خواهد شد و این رییسجمهورِ جمهوریخواهِ ایالات متحده، افغانستان را از کانونِ توجهاتِ قبلی در سیاست خارجیِ کشورش خارج خواهد ساخت.
مسلماً اینکه مشاور شورای امنیت امریکا و از دوستانِ بسیار نزدیکِ دوران انتخاباتیِ آقای ترامپ، از حکومتِ موجود به عنوان «شریک و همپیمان قابل اعتماد» یاد میکند، جملهیی امیدبخش در افقِ سیاسیِ دو کشور تلقی میشود. اما این امیدواری زمانی رنگِ واقعیت به خود میگیرد که دو طرف، مسوولیتهایشان در قبالِ مردم افغانستان را در قالبِ برنامههای جدی و مدون پی بگیرند. در غیر آن، دم زدن از دوستی و همپیمانی، چیزی جز تعارفِ عادی و یا ادامۀ خطاها و اشتباهاتِ گذشته نیست.
تا کنون ـ بهویژه در دورانِ آقای کرزی ـ رابطه و همپیمانی افغانستان و ایالات متحده، صرفاً به دوستیهایِ شخصی و تعارفاتِ دیپلماتیک و یا هم خصومتهایِ شخصی و تشرهای سیاسی خلاصه شده است. یعنی اینکه در اینمیان چیزی که محلی از اعراب نداشته، خواستِ مردم افغانستان و تعهداتی بوده که حکومتِ افغانستان به پشتیبانی جامعۀ جهانی به آنها سپرده است. آقای کرزی در گرمیِ روابط خود با رییسجمهور بوش و برخی اعضای برجستۀ جمهوریخواه، همۀ وعدهها و مسوولیتهایِ خویش نسبت به مردم و آرایی که از آنها گرفته بود را به فراموشی میسپرد و جانبِ امریکا نیز در سایۀ این دوستی، همۀ کژیها و کمکاریهایِ آقای کرزی را ندیده میگرفت. با آمدنِ آقای اوباما اما این گرمی به سردی گرایید و در سایهسارِ آن، آقای کرزی همۀ تعهداتِ خویش در قبالِ مردم افغانستان را به قمار گذاشت و این قمار بهنحوی تا استقرارِ دولتِ کنونی ادامه یافت.
اکنون که دیده میشود آقای غنی مورد لطفِ رییسجمهورِ جدید و برخی سیاستگردانانِ ایالات متحده قرار گرفته، در پهلوی خُرسندییی که باید وجود داشته باشد، این نگرانی نیز به میان میآید که دوباره در گرمایِ این دوستی، خواستهای مردم افغانستان و تعهداتِ ملی فراموش شود. از همینرو و بنا بر تجارب گذشته، به رؤسای جمهورِ هر دو کشور پیشنهاد میشود که این رابطه را از دوستی و رفاقتِ شخصی یا تیمی، به شراکتِ راهبری در سایۀ خواستها و مصالحِ همهگانیِ مردمانِ دو کشور ارتقا دهند؛ دقیق همان چیزی که حقوق بینالملل و قوانینِ ملی در رابطه با پیمان استراتژیک میان دو کشور حکم میکند.
جنگ و ناامنی، عدم تطبیق توافقنامۀ دولت وحدت ملی در قالب اصلاحات انتخاباتی، توزیع شناسنامههای برقی، برگزاری انتخابات سالم، تعدیل قانون اساسی و تغییر نظام ریاستی به صدارتی و امثالهم، از مهمترین کاستیها و چالشهای حکومتِ موجود در افغانستان است و بنا به تعریفِ رابطۀ استراتژیک و حمایتِ همهجانبۀ امریکا از ما، حلِ این مشکلات به همکاری و ارادۀ صادقِ ایالات متحده وابسته است. در غیر این صورت، قانون شراکتِ راهبردی میگوید ناکامی افغانستان، ناکامیِ امریکاست و ناکامی امریکا، نشانۀ دروغگوییِ این ابرقدرت در معادلاتِ جهانیست.
Comments are closed.