گزارشگر:احمـد عمران/ دوشنبه 26 قوس 1397 - ۲۵ قوس ۱۳۹۷
خبرها حکایت از آن دارند که بهزودی زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ویژۀ وزارت خارجۀ امریکا برای صلح افغانستان، در پاکستان با طالبان دیدار خواهد کرد. به گفتۀ برخی رسانهها، تسهیل کنندۀ این دیدار پاکستان است که همچنان مهارِ طالبان را در دستِ خویش نگه داشته است. سخنانِ وزیر خارجۀ پاکستان پس از نشستِ سهجانبه در کابل که توام با عصبانیت بیان شد، تا حدی خوشبینانه به نظر میرسید.
در حالی که آقای خلیلزاد برنامۀ صلحِ خود را دنبال میکند، حکومت افغانستان نیز تلاش دارد که از کاروانِ صلح عقب نیفتـد. روز شنبه در کابل نشست سهجانبه میان افغانستان، پاکستان و چین برگزار شد که ظاهراً متفاوت از نشستِ قبلیِ این سه کشور بود. بار نخست نشست سهجانبه در پایتختِ چین برگزار شد و قرار است که سومین نشست در سالِ آینده در پاکستان برگزار شود. نتیجۀ ملموسِ این نشستها تا هنوز معلوم نیست ولی در بحبوحۀ تلاشهای زلمی خلیلزاد، به نظر میرسد این گونه نشستها نیز خالی از فایده نباشد. هرچند نمیشود که به نیتِ پاکستانیها به آسانی پی برد ولی ظاهرِ قضایا چندان بد معلوم نمیشود.
آقای قریشی وزیر خارجۀ پاکستان که در دومین نشست سهجانبه در کابل صحبت میکرد، از نوعی تعامل تازۀ منطقهیی در مورد حل قضایای افغانستان پرده برداشت. وزیر خارجۀ پاکستان اعتراف کرد که با انتقاد و ملامت کردنِ یکدیگر نمیتوان به راهحلِ درستی دست پیـدا کرد. به گفتۀ او، تروریسم هر دو سوی مرز را تهدید میکند و باید با همکاریهای دوجانبه و چندینجانبه ریشههای آن خشکانده شود. اما آقای قریشی فراموش کرد که بگوید پایگاههای امنِ گروههای تروریستی در خاکِ آن کشور قرار دارد و اگر پاکستان واقعاً در پی خشکاندن ریشههای تروریسم و افراطگرایی میبود، باید مبارزه با این گروهها را در خاکِ خود دنبال میکرد.
از نشست سهجانبه نمیتوان انتظارِ زیادی داشت، چون هنوز به نظر نمیرسد که افغانستان در این مذاکرات نقش تعیینکننده پیدا کرده باشد. اینگونه نشستها بیشتر از آن که معطوف به حلِ قضایا باشد، نوعی نمایشِ سیاسی است که کشورهای مختلفِ دخیل در مسالۀ افغانستان میکوشند حُسن نیتِ خود را به رخ جامعۀ جهانی بکشند. نقش چین اما در این میان میتواند امیداوارکننـده باشد، با این پیششرط که تیرهگی روابط آن با امریکا مسایل را تحت شعاع قرار ندهد.
متأسفانه واقعیت این است که بازیگران جهانی و منطقهییِ مشکل افغانستان، در میانِ خود نقاط اختلافیِ بیشتری نسبت به نقاط اشتراک دارند. روسیه در سازمان ملل متحد حاضر نشد که در پای سند حمایت از صلح در افغانستان امضا کند، آن هم به این دلیلِ ساده که امریکاییها نشست مسکو را تحـریم کردند. کشورهایی مثل ایران و چین نیز با وجود نزدیکیهایی با طالبان ولی با برخی از بازیگرانِ دیگر منطقهیی دچار مشکل هستند. آقای خلیلزاد که تلاش دارد بدون در نظرداشت مشکلاتِ این کشورها با امریکا و حتا بازیگران دیگرِ منطقهیی در مسالۀ افغانستان آنها را متحد سازد، هنوز در آغاز این راه به سر میبرد. چیـن و روسیه دو قدرتِ مهمِ منطقهیی به شمار میروند که اگر خواسته باشند، میتوانند وضعیت را به هر سمتی که اراده کنند، تغییر دهند.
دیپلماسی افغانستان هنوز به اندازهیی فعال نشده که بتواند از قدرتهای منطقهیی به نفع صلح و امنیت در کشور استفاده کند. آقای غنی و تیمِ او که خود را مالکِ گفتوگوهای صلح میدانند، حتا در ایجاد یک گروه مذاکرهکننده و تسهیلکنندۀ صلح تا هنوز قدمِ موفقیتآمیزی برنداشتهاند. هیأت مذاکرهکنندۀ آقای غنی به اندازهیی دولتی و حکومتی است که به هیچ صورت نمیتوان پذیرفت که روزی طالبان با این هیأت پشت میزِ مذاکره بنشینند. آقای غنی از اجماع میان مردم و نیروهای سیاسی در امرِ صلح سخن میگوید درحالیکه احزاب سیاسی ـ جهادی تلاش دارند هیأت دیگری را از میانِ خود برای گفتوگوهای صلح ایجاد کنند. آقای غنی وقتی نمیتواند احزاب سیاسیِ موجود در کشور را با خود داشته باشد، آنگاه چه انتظاری از او در روند گفتوگوهای صلح میتوان داشت؟
آقای غنی به جای پرداختن به صلح با طالبان، نخست باید به صلح با خود، اطرافیانِ خود و احزاب و سازمانهای موجود در کشور بیندیشد. او بیشتر از آن که جاذبه داشته باشد، دارایِ دافعه است که همه را از او دور میسازد. البته در این دور کردنها منش و رفتارِ او نیز به اندازۀ کافی موثر بوده است. آقای غنی با پرخاشگری و تعصب با دیگران رفتـار میکند و این باعث میشود که هیچ کسی نخواهد خود را به او نزدیک سازد. در روزهای اخیر، اتکایِ او در ارگ بیشتر به چند جوانِ هنوز ریش و بروت بیرون نیاورده است؛ زیرا بیشتر کسانی که با او بودند، به دلیل رفتارهای پرخاشگرانۀ او صحنه را ترک کرده و یا در حالِ ترک کردن هستند.
اکنون در مسالۀ صلح همۀ چشمها به سوی خلیلزاد دوخته شده است؛ زیرا نمیتوان به اقدامهای آقای غنی و تیمِ او در این رابطه چندان مطمین بود. او در پنج سالِ گذشته یک گام نیز نتوانست برای تأمین صلح بردارد. به همین دلیل باید دید که خلیلزاد تا کجا پیش میرود و چقدر خواهد توانست طالبان و پاکستان را با خود در این روند همراه سازد.
بدون همکاری و همراهیِ پاکستان فکر نمیشود که طالبان به میز مذاکره نزدیک شوند، ولی به نیاتِ این کشور نیز نمیتوان زیاد خوشبین بود. اسلامآباد تلاش دارد که با وقتکشی، این اقدامها را به نفع خود مصادره کند و یا هم تلاشهای خلیلزاد را خنثا سازد. اگر خلیلزاد موفق نشود که اجماع منطقهیی را در رابطه با صلح به وجود آورد، بدون شک طالبان در موقعیتی که قرار گرفته اند، بهآسانی تن به مذاکره و پیوستن به روند صلح نخواهند داد.
Comments are closed.