احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمـران - ۰۸ دلو ۱۳۹۷
زلمی خلیلزاد در رأس یک هیأت امریکایی، طی ششروز طولانیترین گفتوگوهایِ خود را در شهر دوحۀ قطر با نمایندهگان گروه طالبان انجام داد. آقای خلیلزاد و سخنگوی طالبان گفتوگوها را سازنده خواندهاند ولی تأکید کردهاند که هیچ توافقِ نهایی در این گفتوگوها بهدست نیامده است. آقای خلیلزاد گفته، توافق نهایی زمانی حاصل میشود که طالبان آتشبس را بپذیرند و با دولت افغانستان وارد مذاکره شوند. طالبان اما گفتهاند که بحث اصلی بر سرِ خروج نیروهای خارجی از افغانستان است و این گروه بحث دولت افغانستان را به بعد از خروج نیروهای خارجی موکول میکند.
این دو موضعگیری هیچ نشانهیی از نزدیکی در گفتوگوهای صلح را نشان نمیدهد. به نظر میرسد که طالبان همان خواستهای گذشتۀ خود را در قالب ادبیاتی تازه بیان کردهاند. این گروه میگوید که مشکل فعلی افغانستان، حضور نیروهای خارجی است و وقتی نیروهای خارجی از این کشور بیرون شوند، مسایل داخلی که ممکن است شامل گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان هم باشد، آنوقت قابلِ بحث و تصمیم است. یعنی گروه طالبان هیچ محلی از اعراب برای دولتِ افغانستان در گفتوگوهای صلح قایل نیست و در آینده نیز وقتی نیروهای خارجی این کشور را ترک کنند هم معلوم نیست که این گروه برای حل معضل جنگ با دولت افغانستان وارد مذاکره شود.
دیده میشود که طالبان حربۀ خطرناکی را در اختیار گرفتهاند که میتواند در گفتوگوهای صلح به نفعِ این گروه تمام شود. زیرا در خروج نیروهای خارجی به گونۀ یکطرفه، همان بلایی متصور است که بر سرِ رژیم داکتر نجیبالله در دهۀ هفتاد نازل شد. یعنی نیروهای خارجی کشور را ترک کردند، درحالیکه هیچ ضمانتی برای آغاز گفتوگوها با دولت کابل به وجود نیامده بود. دولت کابل نیز پس از مدتی که در سختترین شرایط با مخالفانِ خود جنگید، سرانجام از درون دستخوش فروپاشی شد و جنگهای مدهشِ داخلی در کشور آغاز یافت.
هرچند بسیاری از اندیشمندان علم تاریخ باور دارند که تاریخ تکرار نمیشود، ولی به نظر میرسد گاهی فرصتهایی پیش میآید که تاریخ را تکرار میکند. بعضیها هم میگویند که تاریخ به دو صورت تکرار میشود: بار اول به گونۀ تراژیک و بار دوم به گونۀ کمدی یا مضحک. اما تکرار تاریخ در افغانستان همواره تراژیک بوده است. تأکید و شتابزدهگیِ امریکاییها در پیشبرد گفتوگوهای صلح با طالبان نشان میدهد که این کشور هرچه زودتر میخواهد با این گروه به توافق برسد و نیروهای خود را از افغانستان بیرون کند. اینکه چه مسایلی سبب شده که ناگهان امریکا به فکر خروج از افغانستان بیفتد، هنوز کاملاً مشخص نیست ولی اگر به سخنان دونالد ترامپ و مواضعِ او اکتفا کنیم، امریکا دیگر نمیخواهد با استراتژی جنگِ پیشگیرانه و یا صدور دموکراسی به کشورهای فقیر، پولهای خود را هزینه کند.
شاید حالا پس از هجده سال، امریکاییها متوجه شده باشند که دموکراسی را نمیشود به عنوان کالا به کشورهای دیگر صادر کرد. دموکراسی زمانی ارزش دارد که در درون جامعه نضج گرفته باشد. به نظر میرسد که امریکاییها از شرایط افغانستان راضی نیستند و میخواهند قبل از آنکه کاملاً در وضعیتِ این کشور غرق شوند و راه بیرونرفت برایشان ناممکن گردد، با استفاده از فرصت و تشویقِ کشورهای حامی طالبان به صلح، خود را از مخمصۀ جنگ هجدهسالۀ افغانستان بیرون کنند. این چیزی است که میتوان بر اساس شواهد و سخنانی که از زبان دیپلوماتها و مقامهای امریکایی شنیده میشود حدس زد، ولی اینکه واقعاً پشت پرده چه مسایلی وجود دارد و واقعاً امریکاییها خود را بازندۀ جنگ افغانستان تصور میکنند، هنوز نمیتوان با قاطعیت چیزی گفت. ولی در این جای شک باقی نیست که به هر توافقی که امریکاییها با طالبان دست یابند، مقداری ضرر برای مردم افغانستان میتواند وجود داشته باشد.
اگر پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، امریکا و طالبان به توافق برسند و دولت افغانستان را هم مجبور کنند که آن توافق را بپذیرند، آنوقت معلوم نیست که سرنوشت انتخابات چه خواهد شد. همین حالا گزارشهایی وجود دارد که هیچ یک از کشورها و نهـادهای بین المللی در مورد پرداخت هزینۀ انتخابات سال آینده ابراز آمادهگی نکردهاند. شاید آنها نیز اوضاع را رصد میکنند تا ببینند که چه پیش میآید. در همین حال، این گزینه نیز منتفی به نظر نمیرسد که امریکاییها با طالبان روی یک حکومتِ موقت به توافق برسند؛ چون در حال حاضر هیچ خوشبینییی مبنی بر اینکه طالبان با حکومت افغانستان وارد مذاکره شوند، وجود ندارد.
وقتی طالبان میگویند که فعلاً باید بر سرِ خروج نیروهای خارجی بحث کرد و مسالۀ دولت افغانستان موضوع داخلی آنهاست، این نگرانی تداعی میشود که این گروه میخواهد از راهِ جنگ مشکل داخلی را به نتیجه برساند. همان تکرار تاریخ که در دهۀ هفتاد خورشیدی با خروج نیروهای شوروی سابق اتفاق افتاد. اما به نظر میرسد که امریکاییها متوجه این مسأله بودهاند که طالبان با حکومت افغانستان وارد مذاکره نمیشوند و میخواهند حکومت را از راه فشـار نظامی مجبور به سقوط سازند، پس به همین دلیل طرح حکومتِ موقت را مطرح کردهاند تا برنامۀ «فتح کابل» را خنثا سازند.
هرکدام از این گزینهها اگر اتفاق بیفتد، بدون شک مردم افغانستان در آن ضرر خواهند دید؛ چون در صورت آغاز جنگهای داخلی اکثر مقامهای فعلیِ دولت دوباره به کشورهای اصلیشان برمیگردند تا پولهایی را که طی این سالها در حسابهایشان جمع کردهاند، در آرامشِ کامل مصرف کنند. ولی اگر اینطور نشد و حکومت موقت ایجاد شد، بازهم افغانستان دو دهه به عقب برخواهد گشت؛ چون طالبان به هیچ صورت با ساختار سیاسیِ فعلی کشور سرِ سازگاری نخواهند داشت و دولتی را در هماهنگی با برخی گروههای فعلی به وجود خواهند آورد که شباهتهایی به امارت اسلامیِ این گروه داشته باشد.
Comments are closed.